360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

نوستالژیای الکی

قبلا هم درباره نوستالژی های دهه 60 با شما صحبت کرده بودم. 
قدیمها شعر گفتن سخت بود : مثلا باید کلی بهداشتی - فیتنسی- ضد آمریکایی بود. حتی ورزشکار لگدش را می زد روی - ضربه گیر - طرف مقابل، که البته آقایان فقط ورزش و کارهای دیگر را می کردند. بعد جمعیت صلوات می فرستاد یا بنابر آیین نامه های داخلی- ضد خارجی سازمان محترمشان، به خاطر این ضربه یک الله اکبر می فرمودند، دسته جمعی و بلند.

آن وقت شاعری هم- همان موقع ها سروده بود: 
من و دایی و بابام و عموم 
هفته یه بار- به احتمال قوی- می ریم حموم. 
  
  
 
به نظرم این نمونه تمرد کافی و وافی - زمان ناشناسی- دشمن ناشناسی و ضد همه ی چیزهای خوب بود. 
آن موقع فقط آقای قرائتی از تلویزیون حرفهای خوب می زد و اصلا - سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - وجود خارجی نداشت تا تقصیر او باشد.