360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

رفع مشکل فیس بوک

مشکل فیس بوک ایرانی همانطور که شما قطعا بهتر از بنده خبر دارید، این روزها خیلی شلوغ و سردرگم شده است

این شاید در یک نگاه ساده، به خاطر اهمیت وازده ی رسانه در ایران باشد. تلویزیون در ایران یکی از بزرگترین مهم هایی است که کسی نگاه نمی کند ولی اگر چیزی نشان دهد برایش اهمیت زیادی قایل هستند. در چنین جمعی، جامعه شناس، فیلسوف و آدم اهل فکر یا منبری است که کمتر سراغش می روند یا اصلا چپ و مستقل است که جز دانشجوهایش باید دست به دامن دیگران شود تا حرفهای او را کم کم بشناسند. در بین چنین جماعتی قطع و یقین - سخنان فیس بوکی- مهمترین جایگاه را در رسانه های دیگر پیدا نموده است. برای همین فیس بوک فقط یک زندگی دیگر برای بخش بزرگی از آدمهای جامعه ما از بی کار و باکار و معروف و غیر معروف شده است که در آن هر فرد هویت اجتماعی جدیدی از خودش بروز می دهد. 

. اما شاید به طور خلاصه، فیس بوک ایرانی  حاوی چندین و چند گرافیست در حد قادر متعال باشد که تند و تند صفحات و محتوای گرافیکی و عکسی تولید می کنند و البته خلقی هم تقلید می کنند. شاید چون مرتضی ممیز گفته است: گرافیک یعنی کپی!  

 البته هزاران دلیل دیگر هم برای ضعف محتوایی صفحات وجود دارد. مثلا یکی اش این است که به طور جدی، جذابیت تازه به دوران رسیدگی بر تمام عمق و طول و عرضهای دیگر غالب است. صفحه هایی از فیس بوک مانند : مرد باس- زن باس- غلطنامه کدخدا- تایپوگرافی شعر- سبیلو گرافی- چیزهای کوچک-چیزهای بزرگ و خیلی ها که یادم نیست.  همه از توبره ی گرافیستهای خوب برای بچه های خوب تغذیه می کنند که حرفی تویش نیست. اما یک سری صفحات هم هست مانند روایته داریم  که دقیقا یک جور دورهمی مهم و درست و حسابی برپایه شوخی های عمومی راه انداخته اند. این طور فیس بوکی نشان از نوع تشنگی مجازی و غیر مجازی داشته باشد یک چیز برایم روشن است. تمامش مثل پدیده های جدی تر از روزگار وبلاگ نویسی بگیرید تا فرند فید بازی و گودر، شوخی و جدی، دور همی و کمی جدی نیاز مند یک جور همگرایی جدی هستند. همگرایی یعنی در یک آینده ی کم حجم ولی موازی فضای مجازی در ابعاد صفحات فیس بوکی به سمت و سوی کسب و کاری تمایل خواهند یافت. بعد از یک مدتی دیگر کسی حس و حال ول گشتن ندارد مگر خریدار یا فروشنده ی خدمات یا کالایی باشد. یا به طور جدی تر رسانه ی دیجیتال حرفه ای اداره کند. آن موقع شاید مانند موسیقی زیر زمینی - البته پشت بامی و پنت هاوسی- قهرا  از دل کمیت، کیفیت حاصل خواهد شد. شبیه این مدل تکوینی را می شود در اکثریت مکانیزمهای کسب و کاری و حتی اجتماعی- البته به شکل پیچیده تری- مشاهده نمود.