360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

مترو نوشت-3- یادداشتهای یک روزانه

مترو نوشت، یک جور نوشته بود که به عنوان تاملات سر صبح مورد استفاده قرار می گرفت و از قلم افتاد: 

1- ما هزار بار عرض کردیم، برای صدا زدن پرسنل پیمان مرد، اکبر آقا دوست دخترت کارت داره، توزیع شیفت و غیره از بلند گو استفاده نکنید. ولی حالا همینه که هست. پس لااقل برای اتاق فرمان عزیز یک میز صدا تهیه بفرمایید تا وسط آهنگ یک fade in , fade out ملایم برای قطع و وصل آهنگ داشته باشند 

2- برخی ایستگاه ها دقیقا شبیه امامزاده ها هستند که صبح به صبح خادم های پیمان مرد در حال دستمال کشیدن به همه جاش هستند. نمی دانم به خاطر مذهبی بودن بافت این طور ایستگاه هاست یا چی؟ مثلاایستگاه شهدا 

3- از بچگی ترساندن از لولو به عنوان یک ترس دم خروسی- حضرت عباسی محسوب می شد که این موضوع تا آخرین دقیقه ای که در خاک میهن و به صورت عمودی تشریف دارید برقرار است. نمونه اش همین پلیس فتا، سر کوچه است که دقیقا رفتارشان مثل دوستداران شاغل در بخش زنده، همانطور پویا و فعال است. مجموعه ای از نگهبان و راننده وانت و موتوری و خیلی دیگر از دوستان را که ما رصد کرده ایم و البته بقیه ی زحمت کشان که هنوز ندیده ایم و علاقه مند به دیدن این دوستان نیستیم. یک جور خشونت در رفتار و طور آژانش گرفتن و جلسه رفتنشان هست که نشان از این موضوع دارد، ما وقتی پیر شدیم هم یک پلیس پیر کش هست. 

4- تهران همین یکی دو روز هواش خوب است. این چنین است که باید از استحقاقی خود استفاده نموده و هر چه زودتر فکر مسافرت باشیم. 

5- روز زن آنقدر مهم است که تنها تاثیرش نیش زدن اول قیمتها در سال 93 است. این روز قطعا خواب را از سر ما در درجه ی اول می پراند و در قدم بعدی بازاریهای نازنین را مجاب به افزایش قیمت کلید خورده در سال 93 می نماید. 

6- عصر جمعه همه ی رفقای قدیمی - شهید آوینی - را دعوت کرده اند توی تلویزیون به شکل مناظره، رفقا الان یک دل نیستند یکی یمین است و یکی یسار. بعد قصد دارند بگویند اگر آوینی بود چه می کرد. بعد تمام آرزوهای ذهنی میسر نشده شان را می ریزند توی دل برنامه، از آرزوهایی که هر سال قبل از 22 بهمن یادشان می آید. تا آنهایی که توی کافه ای در ونکوور بهش خندیده اند.