360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

مدیریت منابع انسانی: باغ دایی جان رو دیدی؟

توی شرکت ما اگر کسی عوض شود مثل عوض شدن چراغ راهنمایی است. یعنی باید ببینی و بعد بفهمی فلانی فلان جا شروع به کار کرده است. هیچ معرفی و تلاشی در بین نیست. به نوعی نشان از این دارد که کسی غریبه نیست. البته پروسه‌ی آشنا سازی هم معلوم است ولی از نوع کتابی‌اش نیست که در شرکتهای دیگر تجربه کردم هر کسی باید تمام مراحل تلفن زدن و استفاده از اتوماسیون را به روش آمریکایی‌اش آموزش می‌دید. مدیر عامل عزیز ما هم دوست داشتند همه را به اسم کوچک صدا کنند. ولی صبر و حوصله لازم بود تا بعد از این آموزشهای مقدماتی مثل نوشیدن یک لیوان آب اضافی یا    چایی قبل از ناهار، وقتی گرسنه‌اید، فقط آدم را یک مرحله عقب می‌انداخت. یک موضوع دیگر، که مازندرانی‌ها به آن باغ دایی جان رو دیدی؟ - به حساب می‌آید. در یک رسم قدیمی اگر مهمانی پر خسارت را در یک وعده‌ی غذایی دریافت می‌کنید باید قبل از وعده‌ی غذایی او را به سمت باغ میوه و معمولا مرکبات که در قدیم ارزان و حتی بی قیمت بودند می‌بردند. مهمان بیچاره همانجا اینقدر می‌خورد و با مایملک دایی آشنا می‌شد که free space خالی برای رسیدن به آن بوقلمون جادویی و برشته‌ی سر سفره که احیانا با رب انار تزیین و تلطیف شده بود، نداشت. به همین دلیل بسیاری از این نوع آشناسازی‌های تو توذوقی، می‌تواند اثر مخربی در جذب یک نیروی جدید داشته باشد  اصولا شرکتهایی که اهل آفتابه و لگن بیخودی نیستند، از خیر چنین مراحل پیچیده و وقت گیری می‌گذرند.  در برخی از شرکتها، من بسیاری از نرم افزاری ها را می‌دانم- مثل همکاران سیستم، دوره‌ی مهمانی و آموزش بسته به خواسته‌ی کارمند جدید، به پایان می‌رسد. دوره‌ی کار آموزی در شرکتها در بسیاری از موارد فقط به درد سفت شدن روالهای شرکتهای تازه تاسیس و تعویق حقوق دادن جدی در اینطور فضاها وجود دارد. در بیشتر مواردی که شرکتهای ایرانی دارند، آموزش واقعی یک امری غیر واقعی و حتی خطرناک است. چرا که اغلب به دلیل زود بازده بودن با آدمی نصفه و نیمه و خودآموز شروع می‌کنند. شرکتی که یک کارمند خود آموز جذب می‌کند، باخبر است که این کارمند بنابه هر دلیلی از طوفان رسته است و توانایی لازم برای پیش بردن امور را دارد. اصولا آموزش در ایران دچار معضلی است که همیشه خروجیهایش تربیت آدمهای متوسط، رند و بسیار موقعیت سنج است. چنین آموزشی می‌طلبد، مدیریت منابع انسانی یکی از پر ریسک‌ترین بخشهای مدیریت باشد.