عشق از سر بلندش

1- اینکه روابط ایران و آمریکا حسنی شده یک جور دستکاری شده از توانایی رییس جمهور گرامی و مفهومی به نام روابط حسنه است. به همین منظور و وقتی نگاه‌ها از ورزش والیبال و دعوت تیمهای ورزشی دو کشور جواب آن چنان مطلوبی نگرفت، باید رفت سراغ بقیه‌ی ورزش‌ها.  

 به همین منظور تصمیم بر این شد که این بار از  تیم کشتی کتچ یا به تعبیر کج و کوله‌ترش کشتی کج، آمریکا دعوت شود تا بیایند ایران و با همتای ایرانی خود کشتی کج بگیرند. به همین منظور کلیه‌ی بچه‌های نظام آباد، دروازه غار، گمرک و غیره می‌توان برای مسابقات استفاده کرد. بچه‌های ایران اینقدر خشمگین هستند که می‌شود برای آسانی کار، یک دسته از آدمهای توی کوچه و خیابان که دختر و پسرش فرق ندارد را برای این تیم به صورت دوره‌ای و تک حذفی آماده و در نهایت بهترینهای ایرانی را برای این کار انتخاب نمود. 

2- ما می‌توانستیم آدمهای بهتری بشویم. می‌توانستیم برای همیشه نفرت از مردهای منتقد و تشنگی به مردهای ستاینده را کنار بگذاریم. می‌توانستیم برای همه‌ی زنهای روزگار دور و برمان طلب زیستن داشته باشیم.  نمی دانم چقدر اینطوری شدیم یا نشدیم یا اصلا دنیا تمام شده است یا نه 

3- زندگی سرشار از مسایل پیش پا افتاده است طوری که کیک درنا برای کسی که توانسته باشد یکی از کیکهای پرتقالی‌اش را بدون دست مسلح، خرد نشده بخورد، جایزه‌ی هنگفتی به دقیق‌ترین خورنده‌، خواهد داد. کیک درنا تلاش می‌کند نظر همه‌ی کارمندهایی که صبح را با کیک درنا شروع می‌کنند جلب کند.