360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

فیلم حوض نقاشی- مازیار میری- شهاب حسینی- نگار جواهریان

باز هم مازیار میری و فیلمهایش با یار دیرینه ی خود منوچهر محمدی به عنوان تهیه کننده و البته دیگر عوامل در یک حوض نقاشی 

به نظر فیلم امیدوارانه و رمانتیک و البته زیبا و دیدنی است. 

داستان ادمهای عقب افتاده ی جسمی و تا حدودی ذهنی که قرار است به شهر، شهری که در هلی شات پایانی فیلم، صدای آژیر از گوشه اش بلند است، امید بدهند. 

  


فیلم های مازیار میری همیشه بی سر و صدا و بی تکلف است. حتی وقتی که یک سوپر استار مانند شهاب حسینی دارد نسخه ی ایرانی تام هنکس در فارست گامپ را می سازد. به طرزی آمریکایی وار به فرزندش سفارش می کند بند کفشش را مواظب باشد که زیر پایش نرود. حتی در بخشهای دیگر این موضوع هم حاد و هم دلنشین است: 

مردی که کار نکنه، خودکاره ... که نمی نویسه. 

این ترحیم هم چیز بدیه.

تو بلد نیستی پیتزا درست کنی، بچه ها دوست دارن. 

و در آخرین پلانها، پلان حمام بدون بچه، زمانی که بیننده را می برد صحرای کربلا. 


البته توقع و انتظار بیشتری از مازیار میری می رفت. ولی در مجموع سوژه داغ و قوی ساختن کار بسیار بسیار سختی است. 

بازی شهاب حسینی در این فیلم خیلی خوب بود. اما نگار جواهریان عزیز تکرار و تکرار بود. قاعده بر این است که سخت بودن بازی در مقابل بازیگران قوی در اینجا به وضوح توی چشم می زد. 

به علاوه ذات مساله سخت ظریف است. دو شخصیت که هر دو عقب مانده هستند با کمترین کنتراستی باید خوب از کار دربیاید. چیزی که فیلمسازهای هوشمند با استفاده از کنتراست بین کاراکترها، جذابیت وسیع تری خلق کرده اند. اما در اینجا یکی از بازیگران در سایه ی دیگری و در محاق نشسته است. 

اما بازی کودک فیلم هم کامل و درست و حسابی بود. امیدوارم متنهای بهتری برای این دست فیلمهای با سوژه آنچنانی تهیه شود تا نتیجه ی کار طاقت فرسای فیلم سازی، به ساحل سلامت مطئن تری برسد. به عنوان نمونه به نظر پرداخت بیشتری برای صحنه چرخش کودک برای رفتن به خانه معلمشان لازم بود. و در حالت کلی تضاد رنگی پایین فیلم - نبودن آدم منفی البته به عمد- و حتی این موضوع که آدمهای خوب فیلم - ترک اولی- نیز نمی نمایند از کنتراست لازم برای اکشن دار شدن بیشتر فیلم کاسته بود.