360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

سفرنامه تهران :میدان امام حسین(ع)

بخشهایی از سفر نامه تهران را که یک زمانی صفحه ای در گوگل پلاس بود اینجا آورده ام. فعلا هیچ کجای سالمی از این صفحه ندارم ولی به وضوح باید یک روزی سر پا نگهش دارم: 


تهران به گفته ژاپنیهایی که حدود 20 سال پیش آنرا دیده بودند یک گاراژ بزرگ است. یک متروپولیس واقعی از لحاظ تعداد و تنوع یک مادیان زنده که روزی با تخمین درباره شنیده‌هایم 2 میلیون مسافر از آن عبور می‌کنند که ممکن  است ناهارشان را در فلافلی‌های شلوغ و کثیف بازار و یا راسته انقلاب بخورند یا سرویسهای بهتری را حول و حوش میدان ونک تجربه کنند. به هر صورت این مادیان تقریبا خیلی از نخبه‌های ایران را دارد به لای پای خود می‌کشد. 

به دعوت دوستی به خانه شان در جایی حوالی میدان جمهوری می‌روم. قرار است چند وقتی را این جا سپری کنم. شلوغی و دود و ترافیک خیلی عادی است. برای خیلی از مسافرها سوزش چشم و گاهی خارش آن و همچنین خشکی پوست و کسلی خیلی غیر قابل هضم ممکن است باشد. سرزمین 72 ملت تهران از نواحی شرق اگر وارد شده باشی از میدان امام حسین شروع می‌شود. انگار سر در اینجا زده باشند به کلکته خوش آمدید.

میدان امام حسین(ع) 

 


مثل خیلی از جاهای تهران هر کدام اسم قدیم و جدید دارند. بعضی اسمهای جدید به جایی چسبیده و رهایش نکرده است، بعضی ها هم اصلا نچسبیده. اما حسین نامی است که به میدان فوزیه نام همسر اول شاه ایران پهلوی اول- حسابی چسبیده است. 


محله‌ها و خیابانهای اطراف این میدان از قدیم محل تجمع مهاجرانی بوده که از شمال کشور آمده اند. البته این روزها بیشتر مهاجران این محله‌ها و خیابان ها را افعانیهایی که شده با یک پراید 10-12 نفری از مرز می آیند تشکیل می‌دهد.  جدا از زباله های ساختمانهای درحال ساخت که دارد روی خانه های 20 -30 ساله و یا بیشتر 4-5 طبقه ساخته می‌شود، وضعیت زباله های انسانی در کوچه های محله‌های اطراف  این میدان خیلی نگران کننده است. یکی از معروف ترین پاتوق های کپن فروشهای تهرانی یعنی جایی که سهمیه های قند و شکر و برنج را در سالهای جنگ به شکل قاچاق و بعدها رسمی تر خرید و فروش می‌کردند. جلوی فروشگاه کوروش زنجیره‌ای است که بعد از انقلاب به قدس تغییر نام داده است. اغلب فروشنده های مواد مخدر این روزها خیلی فعال تر از کوپن فروشی به فروش انواع مواد مخدر به قول خودشان طبیعی و همچنین شیمیایی مشغولند. شبهای حوالی 3 صبح می‌توانی بروی و خیلی زیاد آدمهای کارتن خواب را که توی همین کوچه و پس کوچه ها دارند هرویین تزریق می‌کنند و یا با یک فندک سیم دار دست سازشان دارند شیشه می‌کشند، را ببینی. اغلب موجودات منفعل و از پا افتاده ای هستند که خیلی ازشان امید حمله به کسی نمی‌رود ولی به هر صورت باید مواظب بود. شب در منزل دوستی همین حوالی سر کرده ام و می‌دانم صبح با صدای بی امان ماشینها در حال سبقت و بوق زدن و گازدادن بیشرین استرس را به هر مسافری وارد می‌کند. البته حوالی میدان می توان بخشی از بافت سنتی را یافت که زمان از دهه 60 برایشان جلوتر نیامده است. اینجا می‌توانی برای خرید انواع لوازم منزل دست دوم به راسته خیابان مازندران بروی و تخت و کمد و یخچال و گاز فردار و حتی یخچال ساید بای ساید دست دوم تهیه کنی. در راسته ای از این میدان که راه به سمت جنوب تهران دارد و از میدان شهدا عبور می‌کند بدون در نظر گرفتن تابلویی که آن بالا و خیلی بزرگ در حدود 6 متر ورود به کلکته را خوش آمد می‌گوید. می‌توانی شب جمعه راه بیفتی و اگر سر و وضع مناسبی داشته باشی، خیلی راحت جوان پا اندازی می‌تواند پشت سرت نجوا کند: خانم خانم همه رقم! بسیاری از پانسیونهای تک اتاقه برای انواع آدمهای مهاجر را می‌توانی اینجا پیدا کنی. ساختمانهای خیلی قدیمی که توی محله‌های قدیمی اطراف به نام مفت آباد و یا چهار راه صفاست می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌های برای آدمهایی باشد که تمام جهازشان یک ساک  از شهرستان است. پسرها اغلب با لباسهای بسیار بد سلیقه و دخترها به نسبت عصبی و دارای چهره هایی با آرایش ارزان هستند. سن ازدواج کرده ها در این جا به دلیل بافت مهاجر و سنتی هنوز پایین است. توی خیابان ممکن است زوجی را پیدا کنید که بچه ای به بغل دارند و در مجموع سه نفر 40 سال هم ندارند.  این ناحیه هنوز هم بخشهایی مذهبی سنتی دارد که در روزهای عزای محرم هیاتهای خیابانی برپا می‌کنند. بسیاری از افراد ساکن این محله‌ها عرق خاصی به ناحیه زندگی خود دارند و با وجود امکان زندگی در بخشهای دیگر تهران هنوز مایل به تغییر مکان نیستند. به همین دلیل بافت  اصیل تر این جا در بعضی محله‌ها مثل کوچه بانک ملی، شهدا، راسته شهرستانی، خیابان اقبال، بازار کویتیها، نظام آباد، خیابان مازندران و خیابان صفا، زرین نعل و خیابان ایران بسیار مورد توجه و علاقه ساکنین این نواحی است. تعصب، سنت و استفاده از مکانیزمهای قدیمی فضای اکثریت آدمهای این نواحی را تشکیل می‌دهد. این ناحیه محل رشد و پاگیری بسیاری از هنرمندان و مسئولین کشوری بوده است.

به هر حال بافت منطقه شدیدا برای اکثیریتی غیر جذاب و گریز آور است.

امیدوارم با توقف مهاجرت افاغنه اتفاقهای بهتری برای این منطق بیفتد.


 


میدان تجریش خیلی قدیم