360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

تاریخچه تقریبا همه چیز - قسمت چهارم - یک ربع مانده

1- مدیر باز گشایی دانشگاه ها گفت: ما امسال دانشگاه ها را یک ربع مانده به سال تحصیلی باز می کنیم. 

معاون سنگ نوردی دانشگاه شهید بهشتی سابق گفت: ما امسال زمستان سختی خواهیم داشت، برای همین قصد داریم 5 دقیقه زودتر از یک ربع مانده به سال تحصیلی دانشگاه ها را باز کنیم. 

مشاور فرهنگی ورزشی وزیر کلیه ی علوم گفت: من امسال ساعتم را یک ربع زودتر تنظیم کرده ام. برای همین هم همیشه زنم وقتی ساعت می پرسد و بهش می گویم : هفت او دوباره می گوید یک ربع به هفت.

 

 


2- وزیر گوگولی مسکن و راه و بیراه در بازدید از تونل تهران - شمال که در ابتدا جنس این بچه به اشتباهی - آزاد راه- تهران شمال بود، فرمودند: ما اصلا این زمین فروشها را نمی شناسیم. این آزاد راه از تهران وارد و یک ربع مانده به شمال از آن خارج می شود. 


3- یکی از افراد نادم در فرقه انحرافی جمشید بسم ا... اظهار داشت: ما تمام مدت مواظب بودیم برود بالا. بعد که دیگر رفته بود تا لبه پشت بام و کارش تمام شده بود و داشت برمی گشت. یک ربع مانده از لبه بام، می فروختیم. 

: کجا می فروختید؟ 

- فردوسی، بیشتر فردوسی. 

: خود جمشید ملقب به بسم الله هم می فروخت؟ 

- نه خیلی. آقا جمشید بیشتر پوز نگهدار بود. همیشه پوزها پیش آقا جمشید بود. ما هم معمولا یک ربع مانده به معامله می رفتیم و ازش می خواستیم برایمان پوز بگیرد.