360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

با سر و صدای همسایه چه کنیم؟ سر و صدا عاملی توان فرسا

من به سر و صدا حساس هستم ولی زنم همیشه می‌گوید: وا؟ مردم نباید زندگی بکنند. برای همین قانع می‌شوم و می‌گویم. خوب حالا طرف پاسی از شب را باید میز و صندلی و مبل جابجا کند چون بخشی از زندگی است. اینکه دارد مهمانهایش را یک ساعتی، هر ساعتی از شبانه روز کیش می‌دهد تا بروند به لانه‌شان هم بخشی از زندگی است. خدا حافظی و ابراز احساسات هم بخشی از زندگی است. اینکه همسایه‌ها گاهی تا دوی صبح مهمان دارند و بلند بلند می‌خندند و قه قهه های مستانه‌شان هم در فضا پخش می‌شود نیز بخشی از زندگی سالم است. یاد این جمله افتادم که می‌گفت آزادی یعنی مشتت تا آنجا آزاد است که به صورت من نخورد. بعد یادم می‌آید چقدر داغ است حال نخودی که توی آب گوشت دارد بالا و پایین می‌رود و اصلا بین آن همه نخود و لوبیای دیگر خیلی قابل اعتنا نیست. در ضمن کسی هیچ وقت ندیده است یک نخود به خودی خود و بیخودی از ظرف جوشان آبگوشت پرت شود بیرون. مشاهدات نشان می‌دهد آدمهای زیادی درگیر اذیت شدن و اذیت کردن دیگران بابت سر و صدا هستند و متاسفانه ساخت و ساز قوانین سخت گیرانه برای عایق صدا ندارد. به علاوه همین حالا هم نهاد نیروی انتظامی ناتوان از ظرایف حل و فصل بحث سر و صداست. مزاحمت صدا یک مزاحمت واقعا توان فرساست که بایستی برای آن قوانین ویژه اتخاد بشود تا کیفیت زندگی و خواب و خوراک شهروندان تحت تاثیر قرار نگیرد. 

بنگاهیها یا همان مشاورین املاک برای پیشبرد کار بابت همسایه ی پر سر و صدا دروغ میگویند.  فرهنگ آپارتمان نشینی درباره ی مهمانیها و رفت و آمد توی راه پله و بستن و باز کردن دربها وجود ندارد. بارها دیده ام بابت یک بازی فوتبال بچه ها توی پارکینگ نیروی انتظامی دخالت کرده و دخالتش کمتر از دخالت ادیسون در شرکت برق منطقه ای تهران بزرگ بوده است. در شهرستانها اوضاع حتی بدتر است.  به نظر می رسد هیچ کجای دنیا به جز هند و شهرهای فوق شلوغ تایلند، چنین سر و صداهایی  به صورت دایمی  و فرساینده وجود نداشته باشد که دولت به هیچ روی ترفندی برای مهار سر و صداهای مزاحم و بالا بردن کیفیت زندگی شهروندانش ندارد.