360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

توی کف بودن

شاید هر کدام از شما درباره‌ی – توی کف بودن- آحاد ملت ایران فکر کرده باشید. موضوع توی فیلم فارسی‌ها هم منعکس شده است:
یک نفر نیمه شب دارد با ماشین می‌رود بعد می‌زند به شهلا ریاحی، البته از نوع فریبایش در فیلمهای فارسی که به حق باید توی دانشنامه‌ی بازیگران لوند ایرانی جا می‌شد که شد- بعد مجبور می‌شود شهلا ریاحی را بیاورد خانه. بعد از یک جای تاریکی توی فیلم، شیطان، طرف را وسوسه می‌کند. طرف می‌رود دکمه‌ی پیراهن شهلا ریاحی بیهوش روی تخت را باز می‌کند. بعد زیر آن پیراهن با یک بلوز یقه اسکی مشکی مواجه می‌شود. احتمالا این بلوز برای اسکی در شب طراحی شده بود. روی سینه‌ی شهلا ریاحی یک آویز الله هست. بعد دوربین، مثل آسانسور شرکت ما موقع رسیدن به یکی از طبقات، زوم می‌کند روی آویز الله. در همان موقع دستهای طرف همانجا روی یقه خشک می‌شود. توی همان وضعیت دست به یقه، صدای اذان صبح را می‌شنویم. این اولین پایان باز در سینمای ایران است و دقیقا نمی‌فهمیم طرف هنوز توی کف هست یا سرجایش خشک شده است.