360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب تلخون - صمد بهرنگی

کتاب تلخون از کتابهای صمد بهرنگی، یک زمانی، یعنی همان دهه ی شست که ما کلی از آن فراری هستیم، از کتابهای منتشر شده توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. روی جلد عکس یک قارداش درست و درمان بود که بر خلاف قارداشهای با سبیل ازبنا گوش در رفته، خیلی هم معقول و موجه بود. توگویی معلمی باشد که شبها توی تنهایی اش به صدای شجریان گوش می دهد و مثل تمام شخصیتهای  قصه های با کلاس، افسردگی درونی و تاسف بیرونی دارد. تلخون چه داستانی داشت بماند. افسانه بود یک افسانه که به حق هم افسانه می ماند. 

  امروز صبح فهمیدم، بعضی لحظه ها اصلا هر چقدر هم بگردید توی زندگی ادم سر به راه نمی شوند تا از گوشه ای، کناری دوباره اتفاق بیفتند. برای همین لبهایم از تو خشک شده است. اعصابم خراب است. مثل کسی که بعد از یک آب تنی حسابی توی دریاف چند جرعه ای آب شور خورده باشد. آمده ام سر بساط کودکی و نوجوانی، می بینم ان هندوانه ای که همراهم آورده بودم روی شنها یک جای خنک دفن کرده بودم را کسی سگ خور کرده است. هندوانه را چاک چاک کرده و پخش کرده است توی شنها. شیرینی لخته هایش هم سرخ سرخ روی شنها و زیر آفتاب داغ این روزگار، تباه شده است. تباه شده ایم. می توانستیم آدمهای بهتری بشویم ولی رسما لخته لخته زیر آفتاب سرزمین خودمان پلاسیده ایم.

بدیهی است که دیگر کسی چیزی نمی خواندو شاید برای فاتحه ی جوانی و نوجوانی اش برود به زحمت کتابی از صمد بهرنگی گیر بیاوردو با دو قطره اشکی، دوباره ورق بزند که یعنی خوانده.  

آلبرتو موراویا- یک زندگی دیگر - هاله ناظمی - شهر کتاب

آلبرتو موراویا نویسنده ای طنز ایتالیایی است که شاید دوست داشته باشید. بعضی ها نویسنده های ایتالیایی مثل کالوینوی هوشمند ، موراویای طناز، دینو بوتزاتی خیال پرداز و البته کمی قدیمی، پیراندلوی نمایشنامه نویس و البته بانوی محترم ادبیات ناتالیا کینزبورگ و انیاتسیو تسونه نویسنده ی اثر معروف نان و شراب - که همیشه توی ردیف کتابهای دایی جان به عنوان کتابی ممنوع البته در حد عنوان به یادم مانده است- را به خاطر یک موضوع بزرگ دوست دارند: طنز بی پایان. 

طنز در نویسنده های ایتالیایی و به خصوص نویسنده های داستان کوتاهی که در بالا گفتم یک جور لایه ی فرهنگی زیرین دارد. رمانتیک هایی مثل دینو بوتزاتی را اگر نادیده بگیریم- چون شما ممکن است آنقدر حوصله ی آثار خیال انگیزش را نداشته باشید- همه قالبی نبوغ آمیز از طنز نه به معنی فکاهه ای که روزنامه نگارهای وطنی زیاد می شناسند، دارد. موراویا در این کتاب داستانهای کوتاه فراوانی پیش روی مخاطب گذاشته است که تجربه ی خوبی از خواندنش خواهید داشت. تصاویری به اندازه که همه ی تجربه های رمانتیک آدمها را هم سطح هم مطرح کرده و قرار است بعضی جاها به جای شنا کردن سخت احساسی در دریای تجربه های رمانتیک شخصیتها، زود نفس کم بیاورید و سر بیرون کنید و کمی از طنز ماجرا را تنفس کنید. داستانهای کوتاه موراویا در این کتاب در بسیاری از موارد از زبان یک راوی زن، تنها، گیج و در استخر نسبتا عمیقی از رمانتیک گری مخصوص نویسنده، اتفاق می افتد. این داستانها مناسب حال تازه شناگرانی است که هنوز نفس کم دارند و قرار است بین کارهای روزمره از این تجربیات لذت ببرند. موراویا در این کتاب به ما یاد آوری می کند که برای تجربه نمودن در زندگی و ثبت آن به عنوان یک نویسنده لازم نیست اهل شاهکار باشید. از این جهت موراویا نویسنده ای مدرن و مینیمال به حساب می آید. طنز ایتالیایی بر خلاف شرقیهایی که اغلب هجو نویسهای بزرگتری نسبت به طنز نویس ها دارند: عزیز نسین و پسرخاله های ایرانی اش، دچار سر به راهی است. موراویا نویسنده ای به نظر happy end است که ابتذال آن گونه از قصه گویی ها را ندارد.  

چاقوی شکاری هاروکی موراکامی مترجم مهدی غبرایی نیکو نشر

چاقوی شکاری هاروکی موراکامی یکی از کتابهایی است که از موراکامی دوست داشتم. موضوع شاید به خاطر تنبلی ذهنی ام در ارتباط با هاروکی موراکامی باشد. قبل تر از اینها کتاب دیدن دختر صد درصد دلخواه در صبح زیبای بهاری  - آوریل- را خوانده بودم به نظرم بد نرسیده بود. ولی نثر مخملی و خیال انگیزی اش به پای چاقوی شکاری هاروکی موراکامی  نمی رسد. چاقوی شکاری هاروکی موراکامی  از کافکا در کرانه یا کافکا در ساحل موراکامی هم جذاب تر به نظرم رسید. البته سخت می شود یک رمان را با مجموعه ی داستان کوتاه مقایسه نمود. 


دانلود مصاحبه هاروکی موراکامی 

  چاقوی شکاری هاروکی موراکامی  نمونه ای از کتبهای پخته ای است که یک دست به نظرم و در امتیاز مجموع چند داستانی که دارد بالاتر از مجموعه داستان قبلی اش است. به نظرم این مجموعه البته هم سطح هم نیست. چاقوی شکاری هاروکی موراکامی  انگار دارد از یک قرارداد با آقای موراکامی نویسنده و خواننده هایی که او را دوست دارند صحبت می کند. قرار دادی که الان بدون روضه خواندن زیادی، خواننده درخواهد یافت که با حضور نویسنده در داستان هم نه تنها مشکلی نداشته باشد، بلکه خود نویسنده به عنوان عاملی جذاب و شناخته شده در گوشه های قصه رژه برود و به آن بعد ببخشد. چاقوی شکاری هاروکی موراکامی  داستانی با عنوان چاقوی شکاری دارد که به نظرم شاید داستان اول این مجموعه باشد.  روایتهای اعجاب انگیز موراکامی که در یکی از قصه های کتاب چاقوی شکاری هاروکی موراکامی، فرهنگ عامه ای برای نسل من، کاملا شرقی و قابل دریافت است. نمی دانم خواننده ی غربی با چنین سوژه هایی چطور تا می کند. ولی برای ما شاید موضوع مثل آب گوارا به نظر برسد. اساتید ادبیات داستانی  پیش بینی کرده اند که شاید آینده ی ادبی ما به سمت و سوی ژاپن و به طور ویژه روایت امروزی اش یعنی هاروکی موراکامی برود. عده ای نیز از گرایشات ادبیات معاصر هند برای ما گفته اند. به نظر چاقوی شکاری هاروکی موراکامی  یکی از آن مواردی است که کاملا سمت و سوی مشخص بومی ما را نیز می تواند داشته باشد. اگر شما واقعا ندانید که نویسنده ایرانی نیست یا مثلا به صورت ایرانی الاصل در جایی بیرون از ایران در حال  روایت نیست، سخت می شود از غیر ایرانی بودن این مجموعه  سخن گفت.