360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

فیلم فارگو -Fargo1996- جان کوئن

 فارگو از آن دست فیلمهایی است که می‌شود نمونه‌ی معروف‌ترش را در پالپ  فیکشن – Pulp fiction – که در ایران با نام یک داستان عامه پسند شناخته‌ می‌شود، یافت. انتقاد به فضای سرد، کثافت و بلاهت زده‌ی زندگی آدمها در آمریکا. جایی که تصاویر عمق سرما و واژگونی آسمان و زمین را در خود دارند. داستان یک مدیر فروش که زنی خانه‌دار دارد. پدر زنش مالک شرکت تامین خودرو است. به نظر زندگی‌بی تفاوت و بی عشقی که کارگردان مجبور است فقط برای پیشبرد قصه، کمی پلیس زن فیلم که باردار است را فقط کمی باهوش در حد حل و فصل بی حوصله و به یکباره‌ی گره‌های پلیسی فیلم نشان بدهد. زن پلیس با یک پلیس دیگر، همکار هستند.

خوش بختی بین ایندو بیدار شدن نیمه شب و ماموریت رفتن زن و همدلی مرد برای صبحانه‌ی نیمه شب است. زن هم  پاسخش را با جمع کردن توده‌ای کرم برای ماهیگری همسرش پاسخ می‌دهد. اما  دو به علاوه‌ی یک مرد خلافکار فیلم، به درستی نمونه‌های مشابهی داشته‌اند. مثلا خود تارانتینو در پالپ فیکشن همینطور بی رحمانه زن خدمتکاری را به خاطر عوض کردن زیاد کانالهای تلویزیون روی تختخواب می‌کشد. اینجا هم بیانیه‌ی فیلمساز علیه موجودیتی مثل تلویزیون به عنوان بخش جدایی ناپذیر زندگی آمریکایی‌ها به خصوص در فیلمهای دهه‌ی 90 دیده می‌شود. البته فضای کافه‌ای هم موید ماجرایی شبیه یک داستان عامه پسند است. جایی که کارمند فروش فیلم  بعد از مخمصه‌ای که برایش پیش آمده بین زن، پدر زن، بانک و خلافکارها گیر افتاده است و باید در جواب دختر صندوق دار لبخند بزند. مردی که به ظاهر بی تقصیر است و به طور کلی بخشی از یک بلاهت کلی  جامعه‌ی مورد نقد فیلم ساز است. فیلم به نوعی نمونه برداری از یک جامعه‌ی سرطان زده است. این حرفها اصلا به معنی برداشتهای چپ و ضد آمریکایی نیست. دلیلم هم نبودن دال‌های پر رنگ از هویت آمریکایی در فیلم است. به نظر فیلمساز مقصد بلندتری نسبت به موضوع داشته است. مثلا بر خلاف فیلم پالپ فیکشن اصلا نشانه‌های مذهبی در تصاویر و دیالوگها دیده نمی‌شود. فیلمساز بیشتر قرار است یک بچه مدرسه‌ای را نشان بدهد که در میان زن، پدرزن، بانک و بی مسئولیتی خودش گیر افتاده است. یک بچه مدرسه‌ای که قرار است در 

پسر نوح با بدان بنشست / پدرش رد اصلحیت شد

سر نوح با بدان بنشست / پدرش رد اصلحیت شد در روز رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اتفاق افتاد 
تیتر تزئینی است و ترا به خدا زحمت نکشید و اصلا به این حکایت ما گوش کنید. 

1- یکی دو روز است که برای سایتی از رتبه های برتر آزمون دکتری و ارشد مصاحبه می گیرم. امروز هم طرفهای انقلاب ایستاده بودم و می خواستم همین کار را بکنم. 
یک خانم خیلی محترمی آمد نزدیک و تقریبا سرش را انگار روی سینه ام بگذارد یکی دو ثانیه ای مردد مانده بود. گفتم خانم با من کار دارید؟ و خنده ام هم گرفته بود. گفت با صدای نزدیک به پچ پچ: ساقی می شناسی؟ 
- نه خانم منتظر کسی هستم. 

پ.ن: اینطوری آدمهای خوب با بد اشتباه می شوند. اصلا میدان انقلاب همین خاصیت را دارد.

2- من زیاد استعفا می‌دهم. آدم سازگاری هستم ولی با کلیات سازگاری ندارم. مثلا کلا یک جور منش کاری را قبول ندارم. برای همین زود می‌زنم بیرون. روزی که استعفایم روی میز است. روز خوبی است. هوای پارک نزدیک شرکت یا اداره، خیلی سبک است. مادرها سر فرصت دارند بچه ها  را توی پارک دور می‌دهند تا زیر آفتاب استخوانهایش حسابی سفت بشود. کلی از پولم مانده، کار ندارم و خوشی‌ام بیش از یک روز و نصفی طول نخواهد کشید. ولی راه حل خوبی برای نگه داشتن این لذت آزادی وجود دارد. 

3- تکان که میخوری می بینی که خاطره دار شده ای مثل یک بیماری مزمن که توی سن نوجوانی دچارش شده باشی. 
ظالمانه ترین اتفاق دنیاست وقتی دستت به خاطره هایت هم نمی رسد.

خیال پری رویان: 100 نکته عکاسی

در وصف و ستایش ناخود آگاه آدمها همین بس که اگر چیزی در آن وجود نداشته باشد و از خود آگاه آمده باشد به راحتی مثل یک دست یا پای مصنوعی بر چهره‌ی اندامش توی ذوق می‌زند، با اولین نگاه بیرون می‌ریزد و صاحب عزای هوشمند با مشاهده‌ی این عضو خارجی کم کم آنرا مثل شاخه‌ای خشکیده بر تن خود از دست خواهد داد. حالا همین حرف در توضیح هویت جمعی ما هم واقعا دردناک است. آدمهایی با اعضا و جوارح خشکیده که از دیدن همدیگر کراهت دارند و نگاه تلخشان زیر آفتاب ژولیده‌ی روز در حال لولیدن بین هم به وضوح حاکی بد فرجامی هر چه نهاد اجتماعی خواهد بود. البته ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود ولی دیگر از سبزه‌های زباله‌دانی سراغ گرفتن حکم چه جور بازی کشنده‌ای را دارد؟ من اصلا نمی‌دانم و علاقه مند نیستم. 

100 Things About Photography

100 نکته درباره عکاسی

1- هر کسی که دوربین گران قیمت دارد لزوما عکاس خوبی نیست. 

2- همیشه با فرمت raw عکس بگیرید 

3- لنزهای پایه به شما کمک می کنند تا عکاس شوید. 

4- ویرایش عکس خود یک هنر است 

5- قانون یک سوم ها در 99درصد موارد کار می‌کند. 

6- عکاسی ماکرو مناسب هر کسی نیست. 

7- فیلترهای uv نیز مانند درپوشهای لنز می‌توانند خوب عمل کنند!

8- به جای وقت گذرانی در فرومهای عکاسی بیرون بروید و عکس بگیرید 

9- اگر بتوانید از زیبایی در دنیای واقعیت‌ها عکس بگیرید، شما یک عکاس برنده هستید. 

10- فیلم لزوما بهتر از دیجیتال نیست. 

11- دیجیتال بهتر از فیلم نیست.

12- هیچ لنز و یادورین جادویی وجود ندارد. 

13- لنزهای بهتر لزوما عکسهای بهتری نمی‌دهند. 

14- وقت کمتری را صرف تماشای عکسهای دیگران کنید و بیشتر خودتان عکس بگیرید. 

15- DSLR خود را به مهمانیها نبرید! 

16- دخترها ذهن عکاسان را می‌کاوند!

17- سیاه و سفید کردن عکس‌ها آنها را هنری نمی‌کند. 

18- افراد معمولا دید خوبی نسبت به ویرایش با فوتوشاپ ندارند و ترجیح می‌دهند بشوند شما در اتاق تاریک دیجیتالتان آنها را ویرایش نموده‌اید. 

19-




”.


19. You don’t need to take a photo of everything.


20. Have at least 2 backups of all your images. Like they say in war, two is one, one is none.


21. Ditch the neck strap and get a handstrap.


22. Get closer when taking your photos, they often turn out better.


23. Be a part of a scene while taking a photo; not a voyeur.


24. Taking a photo crouched often make your photos look more interesting.


25. Worry less about technical aspects and focus more on compositional aspects of photography.


26. Tape up any logos on your camera with black gaffers tape- it brings a lot less attention to you.


27. Always underexpose by 2/3rds of a stop when shooting in broad daylight.


28. The more photos you take, the better you get.


29. Don’t be afraid to take several photos of the same scene at different exposures, angles, or apertures.


30. Only show your best photos.


31. A point-and-shoot is still a camera.


32. Join an online photography forum.


33. Critique the works of others.


34. Think before you shoot.


35. A good photo shouldn’t require explanation (although background information often adds to an image).


*36. Alcohol and photography do not mix well.


37. Draw inspiration from other photographers but never worship them.


38. Grain is beautiful.


39. Ditch the photo backpack and get a messenger bag. It makes getting your lenses and camera a whole lot easier.


40. Simplicity is key.


41. The definition of photography is: “painting with light.” Use light in your favor.


42. Find your style of photography and stick with it.


43. Having a second monitor is the best thing ever for photo processing.


44. Silver EFEX pro is the best b/w converter.


45. Carry your camera with you everywhere. Everywhere.


46. Never let photography get in the way of enjoying life.


47. Don’t pamper your camera. Use and abuse it.


48. Take straight photos.


49. Shoot with confidence.


50. Photography and juxtaposition are best friends.


51. Print out your photos big. They will make you happy.


52. Give your photos to friends.


53. Give them to strangers.


54. Don’t forget to frame them.


55. Costco prints are cheap and look great.


56. Go out and take photos with (a) friend(s).


57. Join a photo club or start one for yourself.


58. Photos make great presents.


59. Taking photos of strangers is thrilling.


60. Candid>Posed.


61. Natural light is the best light.


62. 35mm (on full frame) is the best “walk-around” focal length.


63. Don’t be afraid to bump up your ISO when necessary.


64. You don’t need to always bring a tripod with you everywhere you go 


65. It is always better to underexpose than overexpose.


66. Shooting photos of homeless people in an attempt to be “artsy” is exploitation.


67. You will find the best photo opportunities in the least likely situations.


68. Photos are always more interesting with the human element included.


69. You can’t “Photoshop” bad images into good ones.


70. Nowadays everybody is a photographer.


71. You don’t need to fly to Paris to get good photos; the best photo opportunities are in your backyard.


72. People with DSLRS who shoot portraits with their grip pointed downwards look like morons.


73. Cameras as tools, not toys.


74. In terms of composition, photography and painting aren’t much different.


75. Photography isn’t a hobby- it’s a lifestyle.


76. Make photos, not excuses.


77. Be original in your photography. Don’t try to copy the style of others.


78. The best photographs tell stories that begs the viewer for more.


79. Any cameras but black ones draw too much attention.


80. The more gear you carry around with you the less you will enjoy photography.


81. Good self-portraits are harder to take than they seem.


82. Laughter always draws out peoples’ true character in a photograph.


83. Don’t look suspicious when taking photos- blend in with the environment.


84. Landscape photography can become dull after a while.


85. Have fun while taking photos.


86. Never delete any of your photos.


87. Be respectful when taking photos of people or places.


88. When taking candid photos of people in the street, it is easier to use a wide-angle than a telephoto lens.


89. Travel and photography are the perfect pair.


90. Learn how to read a histogram.


91. A noisy photo is better than a blurry one.


92. Don’t be afraid to take photos in the rain.


93. Learn how to enjoy the moment, rather than relentlessly trying to capture the perfect picture of it.


94. Never take photos on an empty stomach.


95. You will discover a lot about yourself through your photography.


96. Never hoard your photographic insight- share it with the world.


97. Never stop taking photos.


98. Photography is more than simply taking photos, it is a philosophy of life.


99. Capture the decisive moment.


100. Write your own list.


غرق شدن یا نگریستن از ساحل

سخت در هم تنیده‌ام.

 به نظرم تمامش برای این است که انسانم. انسان تنها موجودی است که با مرگ معنی‌دار می‌شود قبل از آن هر چیزی بی معنی است. کار کردن و داشتن علاقه به امورات یا علاقه از نوع جنس دیگر یا مثل یونانی‌ها وبعدها در عرفای شرقی به هم جنس، همه‌اش وقتی معنی دار است که گفتند ورق ها بالا وقت رفتن است. اسرار آمیزترین حکایت‌ها و روایت‌ها برای بشر به روشنی در متون مذهبی و غیر از آن نزد فلاسفه یونانی آشکار شده است. 

چیزی که برایم هنوز شگفت انگیز است اینقدر واضح و شفاف و هر روزه است که کسی باور نمی‌کند تا به حال این مسایل چرا حل نشده است. یکی از همان‌ها که گفتیم می‌شود پر کردن زندگی از هیچ. این هیچ می‌تواند جمع تمام رنگها باشد. می‌تواند نگاه مشترک بشر به تمام امورات و مشغله‌هایش باشد که گاهی او را به هروله می‌اندازد. هروله‌ای برای اینکه دنیا را کشف کند. توصیفات گذشته را دریابد و ته آن حرفهای حکیمانه یک نقطه بگذارد  یعنی  فهمیدم. فهمیدم که اندیشه برای بشر به خاطر اینکه غیر مجرد تلقی می‌شود تمام شدنی نیست. تازه برای اینکه در جایی دور از دست خیلی از مسایل در امان باشد، آنها را با Humanities  برچسب گذاری کرده است. لب طاقچه است این شیشه‌ی سم و خودش خبر ندارد که ذره ذره دارد از بخار این شوکران می‌نوشد. طبیعت دنیاست قطره قطره نوشیدن از رازی که پایانش بسیار شگفت است. دنیایی که فرش زیر پای حواس ما را می‌لغزانند و به ضرورت، مشاهده‌گر گرامی را هر وقت که دلشان بخواهد، به زمین خواهند زد. زمین خوردن از این روی جربزه می‌خواهد یعنی بهای یقین استخوان خرد کردن و انگشت نمای آفتاب گیرهای دنیا شدن است. آدمهایی که زیر آفتاب ذوب شده‌اند و به خیالشان کوه ویتامین را زیر پوستشان سر می‌دهد و از مخرج دفع می‌کنند. همین‌هایی که اخم بر چهره دارند ولی به نظر خودشان می‌خندند. اخمی که به صورت بصل النخاعی چیزی را ول می‌دهد توی مغزشان و بعد از مخرج دهانشان می‌اندازد بیرون. بعد اینطوری شادی‌شان زیر آفتاب روزانه تکمیل می‌شود. شب اما حیث دیگری دارد. بدیع‌ترین شناسه‌های دنیا هم با صدای افتادن غول سیاه شب روی روز، در می‌روند. شب تماما خاطره‌های روز است. شب حاکی از آب زلالی است که در حوضچه‌ی روز و برای نشخوار در زمان شب اندوخته‌ایم . آدمهایی هم هستند که از صدای چکه‌های آب و گاهی آن بهترهاش از صدای شر شر خالی شدن این حوضچه بی‌خواب می‌شوند. جرات میکنند و پا بر روی همان فرش می‌گذارند تا بار دیگر بتوانند بدون دریافت حواسشان لغزیدن را ببینند. آدمهایی که متون مقدس گفته است ترک اولی کرده‌اند. آدمهایی که این قدرت را دارند از توی حکایت بیرون بیایند و چیزی به شرح و توضیحات این حکایت از امورات بشری اضافه کنند. آدمهایی که لابد یک جورهایی با کلمات منورهایی توی دل شب می‌زنند. افسوس که این‌ها برای همه کسی صدا ندارد.