ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
Usa مخفف uoum ollahe sizdahe aban میتواند برای تمام بچه مدرسهایهایی که از این طرف صف میآمدند و از آن طرف در میرفتند، مهم باشد. یک تعطیلی گرانبها وسط روز. مثلا همین خانمی که از دیوار سفارت بالا رفت و آنجا مشغول نوشتن خاطراتش شد، چون سفارت، حیاط قشنگی داشت و جان میداد برای قدم زدن خانم و نوشتن این خاطرهها. ولی وقتی همه از جمله پسر ایشان راهش را از ته صف انتخاب کرد، ناظم هم صدایش درآمد. گفت: تا حالا دیدین مدرسه بیاد، گله برگرده؟ تا حالا شده کلاس بیاد، فقط آنتن برگرده؟
خیلیها تنها سکویی که در زندگی رفتهاند رویش، همانا فقط سکوی مترو است، آیا چنین افرادی طفیلی جامعه هستند؟ آیا اگر خداوند دورهی فرستادن پیامبران را تکمیل نکرده بود از یک آدم کاملا معمولی دعوت نمیکرد بیاید توی دار و دستهاش؟ یا مثلا میگفت: ویدئوی کارتو بفرست به این آدرس ببینمت به درد نبوت میخوری یا نه؟ اصلا چه جور شیرین کاریای بلدی؟ بعد بعضیها بودند که دایم به خودشان میگفتند: تو بهترینی. تو واقعا آدم حسابی هستی. ویدئو رو بفرست. همینا رو توش بگو. چه میدونم بگو من میتونم برای پیروانم خوب آشپزی کنم. خدایا زن باشم اشکالی داره؟ اصلا بلدم ببرمشون تهران گردی. خیلی هم مهربونم. فضل دیگه ای هم ندارم. بعد منتظر بمون ببین حضرت حق بهت چند تا پیرو میده. چون حضرت حق ته تعداد فالوئرهای اینستاگرامی و غیر اینستاگرامی پیامبرانش رو میدونه.
موعد بررسی ویدئوها میرسه چون حس و حالش نیست استعدادهای نبوت از مدیاهای دیگه ارزیابی بشن. ای دل غافل، پیامبری که مکملهای ویتامینه تولید میکنه با این همه طرفدار رد صلاحیت میشه. پیامبر ویتامینی اعتراض میکنه: خداوندا یعنی ویتامین داخل آدم نیست؟ hashtag#تهرانگردی hashtag#ویتامین hashtag#lifestyle hashtag#دعا hashtag#بیوتی hashtag#غذا hashtag#مکمل
اینقدر زیادیم که همهی چیزهای غلیظ دیده میشوند. اگر توی ایران مخصوصا تهران که انگار بقیهاش ایران نیست، ادکلن غلیظ نزنید کسی توجهش جلب نمیشود. یا مثلا اگر متنی تند و سانتیمانتال ننویسید طرف میخواند و به تلف شدن وقتش بیشتر فکر میکند. اگر توی یک اعتراض سادهی درون شرکتی، یکهو از واژگان سیاسی کمپین استفاده نکنید به اجاق کور بودن شما بیشتر ظنین میشوند.
ادامه مطلب ...بازی با آدمها ساده نیست. دردها و رنجهای زیادی دارد. بازی خطرناکی هم هست. مثل این است که دوتا آلوچه را توی مشتت بگیری و با ضربهای به هم بکوبیشان. چقدر آدم میتواند پوست کلفت باشد که چیزیش نشود؟ آلوچههای پیر و پلاسیده و بی عاطفه میتوانند اینطوری باشند و آلوچههای آبدار را له کنند. آلوچههای با کیفیت پایین هم اینطوریاند. آلوچهی جنگی را نمیشود خورد. فقط میشود باهاش مغز یک آلوچهی دیگر را له کرد و تمام. اگر دیدید روزی تبدیل به یک جنگجوی آسیب ناپذیر شده اید بدانید اخلاق و عاطفه را از دست داده اید.
این چپهای عزیز چی میگن؟
طرف خودش یادداشت فیس بوکی و شبه کافه ای زده یه جا گفته مثلا مصدق پوپولیست بود بعد خودش نتیجه گرفته که منظور نویسنده اینه که فرقی بین مصدق و چاوز و احمدی نژاد نیست. بعد هم به نویسنده گفته قصد تقلیل فرمالیستی تاریخ داشته.
آقا جان این حرفهای صفراوی رو نزن. به قول #پیام_دهکردی توی تئاتر مرد بالشی: شرط می بندم الان همه ی وجودت پر از آدرنالینه.
واقعا چپهای امروزی که با کمک و همیاری موسسه های آموزشی فلسفه در فست فود رشد کردن برن مصداق ها و تحلیلهای خوب از همون قدیمی ها که دیگه بهشون سری نمیزنن بخونن: آقا برو همین یادداشتهای #محمد_قائد همشهری خوب و محترم آقای همساده رو بخون. یه دمی ازش بهت بخوره. جوشهای عظیم نزنی برای مطلق نگاری. برادر من فیس بوک محل عبور عابر پیاده است. همین کارها رو می کنید که جوک میشه.
بازم به قول آیدا کیخایی توی تئاتر خشکسالی و دروغ: جوکه جوکه جوکه. چپ جدید با ماشین آلفا رومئو جوکه. چپ جدید با نوشیدنی محترم هلسینکی جوکه.