360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

سریال shameless و آمریکایی ها

دارم سریال shameless  را می‌بینم یک خانواده‌ با شش بچه، پدر الکلی و مادری که با یک دگر باش جنسی به عنوان راننده‌ی کامیون فرار کرده و رفته است. لامصب‌ها همه جور ناهنجاری اخلاقی دارند ولی دست از چیزی به نام خانواده برنمی‌دارند. یک روایت از آدمهای بازنده که بهشان یادمی‌ده خودشان را نبازند و به مقاومت خودشان ادامه بدهند و از نعمت داشتن خانواده بیشترین استفاده را ببرند. مرد الکلی خانواده یعنی فرانک یک بازیگر فوق العاده است   که نه قیافه‌ی آنچنانی دارد و هیکل درست و حسابی. این آدم، ممتاز همین نقش انتخاب شده و بازی‌اش قطعا مخاطب را می‌خکوب نگاه می‌دارد. قصه‌های خلاقانه و تلخی که معمولا به صورت یونیتهای مجزا طراحی و ساخته شده‌اند. این خانواده یک جفت همسایه هم دارند که زنک یک فاحشه است و مردش هم توی یک بار سرویس می‌دهد ولی اینقدر قشنگ ساخته‌اند و زیبا تمرکز کرده‌اند که شخصیتهایی مهربان و دوست داشتنی ازشان درست شده است. آمریکایی‌ها متخصص زباله‌های انسانی هستند و در جامعه‌شان کسی را دور نمی‌ریزند بلکه ترمیم می‌کنند.   

حس خوبی دارم. چند روزی است که دارم می‌گردم. دیدم عوض شده و دارم با اینجا به نوعی ذهنی آشتی می‌کنم. آشتی دم عید همیشه شیرین است. باید هنر دور ریختن ابتذال و روزمرگی را یاد بگیرم. تنها چیزی که دیگران عاشقش می‌شوند همین دور ریختن ابتذال و روزمرگی است. اینکه یک نفر در حال غرق شدن چطور نجات پیدا می‌کند. اول آرامش و بعد دور ریختن خاطره‌ی نزدیک غرق شدن. اول تعادل و روی آب ماندن و بعد آرام حرکت کردن و به سمت درست رفتن. شنا کردن و لولیدن توی زندگی واقعا معجزه نیست. یک غریزه است که ما فراموش کرده‌ایم. زندگی یک نوع غریزه است که شب از این همه دست و پا زدن در طول روز، آسوده خوابت ببرد. 

آمریکایی ها هیچ وقت در یک کتاب جا نمی شوند. اینقدر توی ویترین جهانی جایشان بزرگ شده است که احساس می کنیم حق بزرگی به گردن دنیا داشته باشند.