360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

آقای نفت، خانم دولت

کسب و کار به سبک ایرانی اش واقعا دردناک است. بحث درآمد به کنار، مفید بودن کار کردن برای آدم کلی اما و اگر دارد. انگار عروس بزرگی به نام دولت بخواهد با یک بشکه نفت سیاه سوخته و خپل ازدواج کند. تمام نزدیکترهای آن و همچنین فامیلها هم هی در تدارک این عروسی باشند. از پله های مترو بالا و پایین کنند، توی ترافیک همت جلو و عقب کنند، زیر برد دانشگاه منتظر خرده فرمایشهای سر آشپز باشند، یک جوری این مراسم را مشغول باشند تا وقتی عاقد بیاید و عقدشان کند و بعد عروس و داماد کلیه ی مهمانها را برای صحنه آخر عروسی بیرون بیرون بریزد و بعدش باز هم روز از نو و روزی از نو باشد و این همه از عمر مهمانها یعنی ماهایی که توی کشورمان مهمانیم، رفته باشد فقط در زحمت صاحبخانه