1- یکی از معقول ترین اتفاقهای روزانه برآمد آفتاب یا خورشید است.
البته این دومی کمی هم به نظر ساده نمی رسد. مثلا روزنامه خورشید توانسته است با منابع مالی خوب و محکم از پشت کوه ها سر بر آورد و خواسته یا خدای نکرده ناخواسته به جمعیت روزنامه های عصبانی کشور اضافه شود.
این اتفاق به گونه رعد آسا و با یادداشتهای سردبیری و بزن و بکوبهای تندر گونه ای اتفاق افتاده که به راحتی هر کسی تصور از آسمانی ابری و تیره دارد. آسمانی که اصلا به سختی بشود خورشید را در آن یافت.
باز هم بعد از کتاب هنر فیلمنامه نویسی این بار در سال 98 کتابی نوشته است که به نظر کمی دیر یعنی سال 90 توسط حمیدرضا گرشاسبی ترجمه شده است: چگونه مشکلات فیلمنامه را حل کنیم؟ ادامه مطلب ...
کتاب مفاهیم نقد فیلم مجید اسلامی یک گرد آوری بسیار مهم از منتقد فیلمی است که سالیانی را در این راه سپری کرده است. بخش اول کتاب شامل ترجمه ای از کتاب شکستن حفاظ شیشه ای - کریستین تامپسن است که مفاهیم کلی در زمینه نقد نئوفرمالیستی فیلمهای سینمایی را شامل می شود، مفاهیمی از قبیل اینکه چرا فیلم می بینیم، ماهیت اثر هنری و مخصوصا فیلم چیست؟ و اصلا چه ابزارهایی برای نقد فیلم در اختیار داریم.
در بخش بعدی برشی از کتاب هنر فیلم - دیوید بوردول - کریستین تامپسن آورده شده است که متمرکز بر روی بحث فرم در سینماست. در بخش بعدی نقدهای نمونه ای از مجلات سینمایی دهه 60 ایران آورده شده است. به علاوه مجید اسلامی در یک بخش مجزای دیگر تمام نقدهایی را که خود در آن سالها نوشته است را آورده است. در فصل بعدی به بررسی آثار 5 تا از بزرگان سینمای دنیا آنتونیونی، تارکوفسکی، کیشلوفسکی، آکر من و لارنس اولیویه پرداخته است. مجید اسلامی کتاب غنی و جذاب خود را با مقالات پراکنده درباره سینما به پایان رسانده است.
علاقه مندان نقد فیلم می توانند این کتاب را که توسط نشر نی منتشر شده است از کلیه ی کتاب فروشیها و بلکه کتابخانه ها تهیه نمایند.
درباره مجید اسلامی :
مجید اسلامی (زادهٔ ۱۳۴۲ خورشیدی) روزنامهنگار، منتقد سینمایی، منتقد ادبی، مترجم وورزشینویس اهل ایران است.
2-من اگر دختر بودم جسیتم رو عوض نمی کردم، عقلانیتم رو تغییر می دادم. نه اینکه بد می بود، با منطقهای این دنیا سازگار نبود. با کل دنیا که نمیشه جنگید.
3- روزنامه وزینی از سوی قاضی مرتضوی عزیز تر از جان تاسیس شده تا در سراشیبی پایان دولت کمک کار و غمکار دولت باشه. ایشان به علاوه توانسته اند با در اختیار گرفتن برج ساختمان سرمایه گذاری بورس تامین اجتماعی صاحبت یک روزنامه به اندازه کافی بزرگ با اتاقهای فراوان بشوند. طوری که روزنامه همشهری حتما به حسادت بیفتد. اصلا طوری پیش آمده است که حتی سردبیر آتشینی هم در اختیارشان هست که می تواند هر جنبنده ای را با همان مقاله ی پر از غلط و غلوط سردبیری روی آتشش کباب کوفته درست کند و بعد او را از همان بالا قل بدهد پایین تا تمام سرازیری میدان آرژانتین به پایین را بیاید پایین.
یک روزنامه ای که مجمع الیادداشت به صورت کپی از اینترنت و نوشته های بی نام هست. البته به زودی تلفنهای روزنامه محترم را وصل نموده و در جهت مصاحبه با دوستان فرهنگی ورزشی و خواننده های برج میلاد اقدام خواهند نمود. امیدوارم به همین سرعت بشود به تکنولوژی پرینتر دست یافت. چرا که این جانب در مراجعه به دفتر روزنامه وزینشان، وسط دعوای مدیر مالی با یکی از -بچه های روزنامه - درباره آفتابه ی دسته قرمز یا مشکی رسیدم و به سلامتی ایشان برای حتی صفحه بندی هم که شده از بنده خواستند تا به جای تحویل فایل، پرینت را برای لمس بهتر و کمتر مکروه دسته آفتابه، خدمتشان تقدیم نمایم. باشد که بقیه ی بخشها و مدیران از این مکتب درسهای 24 ساعته و 7 روز هفته ای بگیرند.