مرغ سحر مرغی است که از صبح تا شب دچار کج فهمیها و بد رفتاریهای زیادی میشود. از تولید کننده که جسد بی جان او را زیر کولر سر حال آورده و با منت فراوان با او برخورد کالایی کرده است شروع کنیم. بعد میرسیم به مصرف کننده که سرمای وجود چنین موجود نازنینی را به جای میخرد ولی تا وقتی آن کلوخهی یخ را در دست بگیرد و یا از پشت ویترین مرغ فروشی- چه اسم کریهی- به آن قد و بالای نازنین نگاه کند که زیر کارد شاگرد مغازه در حال کبابی شدن است، هیچ سرمایی هم نیست. بعد همان آقا یا خانم خانه را در نظر بیاورید که در یک سحر گاه، این سیمرغ به بند آمده را به شکل خاطرهای محو از توی ته ماندهی بشقاب جمع میکند تا این هویت از دست رفته را برای خیابان خوابها به تناسخ بگذارد. البته ماجرا به همین برگرداندن روح به جسم نیمه جان این موجود برای موشها و آدمها ختم نمیشود. به نظر سیاستمداران بسیاری از این افسانه یاری خواهند گرفت تا به راستی به این موجود حیات سیاسی دوبارهای اعطا نمایند و هنر دوستان از استادشان اجرای دوبارهای با نام و خاطره مرغ سحر درخواست نمایند. مرغ سحر اصولا اهل اداهای صبحگاهی است. یک روز با دوستانش قرار می گذارد و ورزش می کند چون وزارت بهداشت تاکید می کند مرغهای کم وزن باید خورده شوند و از مرغهای با وزن بالا باید پرهیز کرد. روزی هم هست که وزارت بازرگانی جمع وزنی صادرات مرغ را توی بوق و کرنا می کند. اینقدر از جمع وزنی مرغها می گوید که مرغ سحر و بقیه ی دوستانش به لمیدن و استراحت بیشتر صبحگاهی و خوردن جانک فود تمایل بیشتری نشان می دهند. مرغ سحر زن سالار کاملی است که دست بر قضا اهل هنر هم هست و گاهی با صدای زیر و دلفریبش سعی می کند عده ی بیشتری از هواخواهنش را سرگرم کند. مرغ سحر یک اشکال اساسی دارد. او و دوستدارانش به شدت اهل روزمرگی هستند. مرغ سحر زمانی کافه نشینی را تجربه کرده است اما دلش برای آن روزها تنگ نمی شود. مرغ سحر کارهایش را زور رسیده است. الان یک بچه دارد که تمام چیزش است. بقیه اش می ماند پس انداز کردن برای سفرهایی که قرار است توی تعطیلات برود کوش آداسی و آنتالیا و استانبول و هر جای دیگری که با همین چند میلیون تومان می تواند سیر کند. مرغ سحر ید بیضایی برای سفرهای آنچنانی یعنی چند ده میلیونی اروپایی ندارد برای همین توی سرمای روزهای عادی کار بال به زیر پر خود می زند و همیشه در حال حساب و کتاب لازم برای ذخیره ی پولی حسابی به جهت سفرهای چند روزه اش در تعطیلات است. مرغ سحر چون از موهبت مادری برخوردار است خودش را به صورت نسبی و معقولی خوش بخت به حساب می آورد. یک مادر نمونه که قرار و مدارش با خوش بختی آن چیزی است که در بال رسش قرار خواهد گرفت.
سایت راهنما- نیازمندیهای همشهری – استخدام
روزنامه همشهری به جهت سازمان عریض و طویل آگهیها و سابقه ی طولانی ارائه سرویسهای نیازمندیها علی الخصوص فرصتهای شغلی و استخدامی افراد،پر مخاطب ترین روزنامه کشور است. به همین دلیل سایت این روزنامه با استفاده از ساختار مناسب اطلاع رسانی در زمینه آگهیهای استخدامی عمومی و فرصتهای شغلی شرکتها در تهران و دیگر شهرهای کشور یکی از بهترین سایتهای کاریابی قلمداد می شود. شما می توانید در این سایت آگهی مورد نظر خود را طبق دسته بندی شغلی انجام شده به صورت عکس و یا متن مشاهده نمایید. یکی از امکانات دیگر این سایت امکان اضافه نمودن آگهی استخدامی مورد نظر به علاقه مندیهایتان است.
اما نقطه ضعف اساسی این سایت، نداشتن دسته بندیهای متنوع با رویکردهای مختلف در زمینه استخدام است.
سایت ایران تلنت –Iran Talent
این سایت به نظر قدیمی ترین سایت تخصصی آگهی های استخدامی و اطلاع رسانی فرصتهای شغلی است که به زبان انگلیسی مدیریت میشود. سایت ایران تلنت امکانات زیادی برای دسته بندی آگهیهای استخدامی و فرصتهای شغلی برای کار جویان و کارفرمایان محترم دارد. این سایت همچنین امکان بار گذاری رزومه کاری فرد کار جو در قالب Pdf و word را دارد. به علاوه این سایت دارای قابلیت رزومه سازی آنلاین خوبی است که میتواند به کاربر در زمینه ساختن رزومه آنلاین به شکل استاندارد کمک نماید. کارجویان و کارفرمایان می توانند با جستجوی رزومه در قالب نوع کار، زمینه کاری شرکت، موقعیت جغرافیایی کار و درجه اهمیت کار - اهمیت پست سازمانی – به کاربران این سایت خدمات بدهند. آگهی های استخدامی این سایت اغلب مربوط به شرکتهای خصوصی ایرانی و خارجی است و اغلب آگهیهای رسمی دولتی در آن دیده نمی شود.
این سایت یک سایت عمومی و شلوغ در زمینه اطلاع رسانیهای دانشگاهی در کشور است که به آگهیهای استخدامی در زمینه های بیشتر حرفه ای و تخصصی نیز می پردازد. راحت ترین راه برای استفاده از این سایت استفاده از جعبه جستجو برای آگهی استخدامی مورد نظرتان است. مثلا اگر عبارت : استخدام MBA را وارد کنید. نتایج آگهیهای استخدامی در زمینه جذب افراد دارای تحصیلاتMBA میباشد. این سایت اخیرا به دسته بندی بهتری از آگهیهای استخدامی و فرصتهای شغلی دست زده است. به عنوان نمونه از عبارتهای کلیدی : استخدام بانکی- استخدام دولتی- استخدام کارشناس فروش- استخدام به شکل اسم یک شهر- استخدام کار پاره وقت – استخدام سراسر کشور و غیره دست زده است. یکی از محاسن انکار نشدنی این سایت فراگیر بودن آگهیهای استخدامی آن در کلیه مقاطع تحصیلی و فرصتهای شغلی است که با حوزهی تمرکز حرفهای توانسته است به این هدف دست یابد. یک راه دیگر استفاده از سایت استفاده از فید آگهی هایمورد نظر در زمینه ای خاص است. مثلا شما می توانید استخدام مدیر را به ایمیل خود اضافه نمایید تا در صورتی که آگهی استخدام مدیر در این سایت بار گذاری شد به طور روزانه در جریان قرار بگیرید.
این سایت در حقیقت یک شبکه اجتماعی برای ارتباطات حرفه ای است. در این شبکه اجتماعی شما می توانید رزومه آنلاین بسازید. همکاران خود را پیدا کنید. در فرومهای مختلف کاری در خارج از کشور و همچنین داخل کشور عضو شوید و مباحث را به شکل جداگانه ودر قالب ایمیل یا مستقیما با استفاده از سایت دریافت نمایید. این شبکه نیز این روزها مورد اقبال ایرانیانی که به فعالیت حرفه ای در زمینههای مختلف و اغلب فنی مهندسی می پردازند قرار گرفته است که به نظر اصلا نباید از آن غافل بود.
این سایت با طراحی خوب خود توانسته است در مدت زمان کمی بازدیدکنندگان زیادی داشته باشد. این سایت نیز مانند سایت پرتال دانشگاهی حاوی آگهیهای استخدامی به شکل دسته بندی شده با کلمات کلیدی، در خدمت علاقه مندان زمینههای استخدام و کاریابی قرار گرفته است. یکی از فعالیتهای مفیدی که این سایت به شکل مطلوبی تعقیب مینماید یادداشتهای مهمی در زمینه هایی با موضوعات زیر است:
سایت بانکی - استخدام بانکها و موسسات مالی
این سایت به صورت تخصصی به زمینه های اطلاع رسانی استخدام بانکها و موسسات مالی سراسر کشور پرداخته است. شما می توانید با عضویت در این سایت کلیه ی آگهیهای استخدام بانکی، آگهیهای استخدام بیمه – آگهی استخدام موسسات مالی و اعتباری را دریافت و مشاهده نمایید. البته این سایت حاوی آگهیهای استخدامی در زمینه های حرفه ای دیگر نیز هست.
سایت جاب ایران - http://www.jobiran.ir/
این سایت در روزگاری خیلی فعال تر بود ولی این روزها مشکلاتی دارد که امیدواریم رفع شود. مثلا هنوز قابلیت انطباق با بروزرهای جدید مانند فایر فاکس و کروم را ندارد. کاربران و کارفرمایان می توانند با عضویت در سایت و دریافت خبر نامه از این سایت استفاده نمایند.
سایتهای دیگر:
من ایده آلیست هستم. ایده آلیستها درمان نمی شوند. در بهترین حالت ممکن است به جزیره خودشان رانده شوند و تا آخر عمر در آنجا بمانند.
ایده آلیستها آنهایی هستند که گاهی بیشتر از آنچه که لازم است عمل گرا و به قول عامیانه اش - کتونی به پا - هستند. طوری که ممکن است یک اصفهانی به فرض بیش از حد دست و دلباز باشد و ترحم افراد را برانگیزد. ایده آلیستها مثل همه زندگی نمی کنند. می خواهند خیلی چیزها را عملیاتی ببینند ولی افسوس که همیشه فکر کردن و اندیشیدن را به عنوان یکی از محورهای عملی جهان لذت بخش تر می بینند.
ایده آلیستها با اولین نورهای مدرنیه ای که شاید حتی در کودکی تجربه کرده اند خوشحال می شوند. افسوس که این شب با همین کورسوها روشن نمی شود. افسوس که نمی شود به همین راحتی نورِ دور مدرنیته را تفسیر کرد. ایده آلیستها گاهی به خاطر ایستادن وسط خیابان شب، زیر ماشین می روند. طوری که اصلا باورشان نمی شود، ماشین به آن بزرگی را ندیده اند. ایده آلیستها موجودات قابل ترحمی هستند که توی چرخ دنده های بزرگ زندگی گیر می کنند، در حالی که به بزرگی، سیاهی و سرعت این چرخیدن می خندند.
1- صحبت کردن درباره ی فیلمهای وودی آلن اصلا آسان نیست. چه رسد به اینکه وودی آلن را در اوج ولی در 30 سال پیش نگاه کنیم. منهتن از یک سو دارد نیویورک 1979 را نشان می دهد و از سویی به تهران 2012 نیز اشاره دارد. سرزمین سیاه و کم فروغ ازدواجهای آدمهای بازنده. آیزاک - وودی آلن- نویسنده ای نیویورکی است که دوبار جدا شده و الان با 42 سال سن معشوقه ای 17 ساله دارد. چالش اصلی او با بازیهای زبانی خاص خود وودی آلن رسیدن به سن 18 و سپس 21 سالگی است. اما داستان به همین آسانی نیست.
دوست متاهلش دل در گروی یک زن روزنامه نگار دارد. زنی که تنها دلیلش برای اخلاقی بودن فراوان، اهل فیلادلفیا بودن است و بس. همسر سابق وودی آلن از زنگی متاهلی شان مشغول نوشتن کتابی است که نهایتا زناشویی این مرد را وحشت ناک نشان می دهد. وودی آلن یک نیویورکر خسته و کودک است. پدری که در هم پایگی با پسرش: اگر سریعتر بجنبد، می تواند عشق خوبی برای خودش دست و پا کند و صد البته در منطق نمایشی فیلم همانجا که دارد بیانیه می دهد، خلافش ثابت می شود.
وودی آلنِ همیشه مضطرب و در حال اشتباه یا مرور اشتباهات که مانند یک مرغ خانگی پر حرف است، نه تنها باعث ملال نیست بلکه لذتی دو چندان از پیش برد قصه به ما می دهد، در جاهای مختلف با زنجیره ای از لطیفه هایی که در باره زندگی واقعی و نگاه آدمهایی مثل اسکار فیتز جرالد، کی یر که گارد، برگمان خوب و غیره می گوید، استعاره های زیبایی از یک انسان آزاد می دهد که سرنوشتش به شکل غم انگیزی دل در گروی عشق دختری است که حال 18 ساله شده است و افق روشنی برای بودن در کنار هم دارند.
به قول وودی آلن : سیگار را استنشاق نمی کنم، بلکه برای خوش تیپ به نظر رسیدن استفاده می کنم.
به نظر این موضوع هم قابل گفتگو نیست. در جایی که در موزه علوم می بینیم و می شنویم که به خانم روزنامه نگار یاد آور می شود: هیچ چیزی شناخته نشده که ارزش فهمیدن با ذهن را داشته باشد. هر چیز ارزشمندی را از راههای ورود دیگری می توان دریافت. این یک تصویر مشمئز کننده است. ... ما خیلی به مغزمان دروغ می گوییم.
این بزرگترین نقد به تفکرات پوزیتیوستی آن موقع آمریکاست که در تاریکی یک موزه علوم و از زبان آیزاک دیویس می شنویم.