360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

درباره فیلم تختی - بهرام توکلی

خطر لو رفتن قصه وجود دارد. خیلی عجیب است که این فیلم تماما سیاه و سفید ساخته شد. با این همه دکور و تشکیلات ای کاش فقط بخش کوچکی مثلا بچگیهای تختی سیاه سفید می‌بود تا بتواند بعد و کنتراست بیشتری در قصه ایجاد کند. در تمام طول فیلم حس می‌کنید تختی بیشتر از اینکه قهرمان باشد یک آدم مگسی و سرگردان است که همین حالاست به دام دیوانگی پدرش بیفتد. قصه‌ی عشقی توی فیلم هم حتی اگر رنگی می‌بود اینقدر نزار و تاثر بر انگیز است که قابل تامل به نظر نمی‌رسد. اولین دلیلش چهره‌ی خانم ماهور الوند است که مصیبت البته از نوع سینمایی آن ازش می‌ریزد. ما در هیچ جای فیلم خندیدن و شادی بیشتر از 10 ثانیه از یک قهرمان را نمی‌بینیم. قهرمانی که به طور گذرا کنار طالقانی نشسته است بی آنکه حرف به یادماندنی و خاصی جز- شام دیر شد- یا حرف مسخره‌ای شبیه اینکه – الان شما دو بزرگوار اینجا نشستین زمین میریزه – به گوش نمی‌خورد. کما اینکه مصدق خواهی تختی هم در حد یک بوس کوچولو بعد از قهرمانی دیده می‌شود.

فیلم تختی - کارگردان : بهرام توکلی
فیلم تختی - کارگردان : بهرام توکلی

شهای قابل تاملی هم دارد که به مدد بازی تئاتریهای توانمند این فیلم خوب از کار درآمده است: بخش دعوا توی رختکن. بخش حرص خوردن مربی به خاطر رد کردن پست شهرداری تهران. بخشهایی هم هست که به خاطر گذشتن تاریخ مصرف قهرمان، برای امروز ما خنده‌دار به نظر می‌رسد: تختی در جواب چرا عکست را روی شیشه عسل نمی‌زنی عنوان می‌کند که چون مردم فکر نکنند اگر پول ندارند نمی‌توانند قهرمان بشوند. بخش خودکشی تختی و یا سناریوی بی احترامی تختی به غلامرضا پهلوی همه به نفع سناریوی خودکشی با تریاک مسکوت شده است و درآنجا سناریوی خیانت احتمالی همسرش مطرح نشده است. در مجموع فیلم قابل اعتنایی نیست و شاید برشهای خیلی کوتاهی ازش می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. دلیل اصلی آن این است که به نظر قصه‌ی غلامرضا تختی یک قصه‌ی تخت و بدون فراز و نشیب واقعی است. ما همیشه با شریک گل فروشش مواجه‌ایم که دارد از بذل و بخششهای تختی ایراد می‌گیرد. تختی هم همیشه با لبخندی زیر سبیلی موضوع را رد می‌کند. بدیهی است که در مرگ غلامرضا تختی گفته شود: تختی همان موقع که زنده بود کشته شده بود.

فیلم شیفت شب نیکی کریمی سحر قریشی محمد رضا فروتن

مرد کارمند حسابداری است ساده و صادق است. همکارش چند صد میلیون می زند به جیب و در میرود. چون مرد مورد اعتماد رییس است فقط از کار بی کار میشود. زنش مشکوک میشود چون از ماجرا با خبر نیست. یک روز اسلحه می آورد خانه. زنش بیشتر مشکوک می شود.  

ادامه مطلب ...

مارتین مک دونا اگر خشن می‌نویسد آیا به همان اندازه محبوب است؟

همه‌ی آدمها چنین قصه‌های تلخی دوست ندارند.  دقیقا دارم نمایشنامه های مارتین مک دونا را میگویم. الان سلیقه‌ی آدمها تراژدی و کمدی به شکل مخلوط آن است. نوبر بازار همین است که این کثافت لزجی که ده پانزده سال جوانی معاصر شما را  احاطه کرده است بردارید و به همان شکل کمدی زندگی‌اش کنید. توی داستانهایتان بیاورید، باهاش تئاترهاتان را دراماتورژی کنید. ژانر سینمایی واجبی مثل ژانر پوچ گرایی 

ادامه مطلب ...

درباره فیلم استراحت مطلق رضا عطاران

 عطاران و خانمش  به همراه ترانه علیدوستی، مجید صالحی و بازیگر همیشه در صحنه یعنی بابک حمیدیان فیلمی را جلوی روی مخاطب قرار داده‌اند که به نظر بعضی‌ها خیلی خشن می‌رسد. این را در صحبت با دیگران فهمیدم. انگار به زبان بی زبانی می‌خواهند بگویند بیا حرف خودمان را بزنیم.  

ادامه مطلب ...

درباره فیلم امروز ساخته رضا میرکریمی

ما خیلی به ساختارهای هالیوودی عادت کرده‌ایم برای همین هم فیلمهای با ساختار متفاوت برایمان نامانوس به نظر می‌رسد. شخصیت اول‌های میر کریمی همیشه قهرمانهای پاک و پاکیزه‌ای هستند که دارند یک چیزی را  در نهایت سکوت به دیگران می‌آموزند. 

ادامه مطلب ...