360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

تعلقات آدیداسی در مرخصی

0- باورش سخت است ولی هنوز در سازمانهای بزرگ هستند کارمندهای خانومی که با شلوار ورزشی آدیداس مشکی می روند سرکار و  اینقدر کول و اسپرت هستند ولی سلام و علیک ساده  با افراد را بلد نیستند. خشونت، بی هویتی و کم امتیازی نزد جنس مخالف باعث چنین بازیهایی با چنین فرم ورزشی و شادی شده است.  جنس مخالفی که اگر همانند او برخورد کند، طرف نابود خواهد شد. 

1- امروز سنگین بیدار شدم. مقادیر متنابعی مرخصی هست که باید قبل از سال بسوزانم ولی نمی‌دانم این ماموریت غیر ممکن را چطور به سرانجام برسانم. به هر که می‌رسم ازش می‌پرسم مرخصی‌هایش را چه کار می‌کند؟ یک عده به طور مشخص مسافرت خارجی می‌روند. عده‌ای دیگر فقط همین جاهای توی ایران را می‌گردند. در این عده زرنگ‌ترهاشان به جای رفتن به شمال در ایام شلوغ آخر سال، سعی می‌کنند بروند کردستان را بگردند. عده‌ای هم هستند که اصلا جوان نیستند و می‌روند کیش را می‌گردند. یک روش کارمند  کارمندی و فسیلی، دیر بیدار شدن و کم خوردن و همیشه خوردن از مرخصیها توی صبح گاه است. این روش را هم کمی امتحان می‌کنم. سر و صدای ملتی که دارند می‌روند سرکار اجازه‌ی خوابیدن نمی‌دهد. به علاوه صبح انگار تخت خواب منجنیقی است که آدم را پرت می‌کند بیرون. نمی‌شود خوابید اگر به زور بخوابم باید یازده صبح بیدار شوم و کل روزم تباه باشم. بعد از همه‌ی این علتها، علت العللی به نام مدیریت ماهیانه‌ی اداری شرکت، ممکن است برای ماه جدید قانون بگذارد که نمی‌شود بیشتر از سه روز از ترافیک سر صبح فرار کرد و در بستر ماند.  جواب نمی‌دهد.

2- امروز فهمیدم پسری که معلمش سر کلاس سوال می‌پرسد: چرا در شمال کشور مردم بام خانه‌های خود را شیب دار می‌سازند ترک تحصیل کرده است. درس اول این اتفاق به وضوح شاید این باشد:  استفاده از رسانه و مسخره بازی‌های ناشایست می‌تواند اثر وحشتناکی در سرنوشت افراد داشته باشد. از داستان زهرا امیر ابراهیمی بگیر تا همین جمشید مشایخی خودمان که گاهی درباره‌اش بی انصافی کرده‌ایم. به هر صورت اول از همه برای خودم کار سختی است تا مطلب را دریابم.


3- کار اپراتوری آن هم اپراتوری خاص در ایران پول ساز است. شما تصور کنید کسی که فقط با دستگاه، سنگ کلیه می‌شکند. همین مهارت سنگ شکستن‌اش از دکتری یا تکنیسینی‌اش پر رنگ‌تر است. دکترایمان را برای بستن دهان مردم داریم. وقتی کار اپراتوری  برای جامعه‌ای پر رنگ می‌شود که رسانه‌ها به طور ویژه تلویزیون آن، ان ماجرا را درآورده باشند و چیزی به نام مفاهیم حتی پایه‌ای‌ترینشان هم نتواند کمکی به خوشی و ناخوشی جماعتی بکند. برای همین مدیریت، علوم انسانی، مفاهیم تحقیق و توسعه‌ای در علوم و مهندسی همه‌اش جای خود را به – بنکداری- می‌دهد. هرچقدر بیشتر پول دارید و یا هر چقدر بیشتر –مال- دارید و یا می‌توانید –واسطه‌ی داد و ستد مال- دیگران بشوید موفق‌تر و ظاهرا خوش بخت‌ترید. یکی از مهمترین حفره‌ها هم نبودن قانون کپی رایت به معنی واقعی آن در ایران است. اینطوری هر سیب زمینی فروشی موفق‌تر از ایده پردازی در زمینه‌ی سیب زمینی است.