360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

مریم میرزاخانی طلای همیشه جهانی

خدا رحمتش کنه. من افتخار این رو داشتم که یه درس اختیاری با ایشون هم کلاس بودم. ایشون و رویا بهشتی که اون موقع پسوند زواره رو داشت. مریم میرزا خانی خیلی شوخ و شنگ و معمولی به نظر میرسید. البته کلکسیون افتخارتش رو خیلی زود پر کرد. یادمه یک سال فرق داشتیم و من سال قبل مصاحبه های اونها رو از مجله بریده بودم و برای خودم نگه می داشتم. خدایش بیامرزد. چون المپیادی و فول مارک جهانی بود خیلی توی چشم بود. جزو معدود دخترهایی بود که آن موقع آرایش میکرد. ساده و صمیمی و فوق العاده بود. 

  اصلا تصور نکنید شکل کتاب بود. امروز شنیدم یکی میگفت نتیجه ی زیاد استفاده کردن از مغز همین میشه. واقعا نمی دونم این یکی رو کجای دلک بگذارم. این بهانه ها وتوهمات به درد کسی نمیخوره. واقعا نمونه ی یک آدم بر خواسته از طبقه ی متوسط بود که به مدارج علمی عالی رسید. این هم عکس مریم میرزاخانی، رویا بهشتی، علی صادقی که توی تصادف رانندگی کشته شد. مرتضی رضایی کلج از دانشگاه تهران که توی همون تصادف کشته بشده بود ولی خانوم میرزاخانی فقط پاش شکسته بود و سالم در رفته بود. با این خبر تمام خاطره های تلخ مربوط به اون واقعه ی تصادف برام زنده شد. چقدر حیف! هنوز حالم خراب است. مثل اینکه یک مساله ی ساده را نفهمم و یکی هزار بار برایم پشت سر هم توضیح بدهد.