360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

تقویت حافظه و افزایش میل حافظه ای با دارت

1- برای تقویت حافظه ؟ باور کردنش سخت است ولی دانشمندان جی شناس مثل جی 5 پنج و غیره به راستی دریافته اند که بازی دارت نقش زیادی در تقویت حافظه و افزایش طول حافظه خواهد داشت. مثلا همین که این کلمه ی عجیب و غریب خاطرتان مانده - قدم بزنید و با خود تکرار کنید دارت و اثر معجزه آسای این عبارت به ظاهر بی معنی را دریابید. 


 2- برای اینکه طول حافظه ی خود را به شکل بلند مدت و یا کوتاه مدت افزایش دهید بعد از هر بار بازی به یاد بسپارید که سوراخهایی که روی تخته دارت ایجاد کردی کجاها بوده و در مجموع چند امتیاز کسب کرده اید

3- یکی از بهترین موردکاویهای مرتبط با دارت را اینجا نقل می کنم. عاقلان به اندازه کافی از این قضیه درس خواهند گرفت: 

یک روز با دوستمان که دکترای مدیریت هم هستند رفتیم منزلشان. قرار تقویت هیچ چیزی را نداشتیم 

ولی بعد از بازی دارت به درستی دیدیم که سوراخهایی روی دیوار به جا مانده که درسهای آموخته از این مورد کاوی را به عهده خواننده خواهیم گذاشت. 


3- شاید تمام افسران ارتش آزادی بخش فرانسه یا ارتش سرخ روسیه یا یکی از همین ارتشها شبانه روز دارت بازی می کرده اند. به همین دلیل احتیاج به دعاهای پشت جبهه در هیچ مرحله ای احساس نمی شده است. 


4- برای برون رفت از وضعیتهایی مثل نوسان ارز، نوسان قیمت طلا، نوسانات فامیلی و دوستان لزوما می بایستی از چنین وسیله ای و گاهی با عکس طرف مقابل استفاده نمایید. 


5- به نظر دوره ی شعار و هر چه فریاد داشتن گذشته است. پس گوشه چشمتان را پاک نموده و شروع به دارت بازی نمایید. بدین گونه برای اولین بار در تاریختان مهمترین تجربه ی بزرگان سیاسی، اجتماعی، انتظامی را در خوهید یافت


6- دست دارت خوب یکی از شانسهای خوب زندگی از جانب خداوند است.  پس همواره به خاطر اینکه در این زمینه سرمایه گذاری نموده اید و تمام تخصص و دکترایان را در این راه به کار برده اید از خداوند بورس و فرابورس تشکر نمایید. 


7- آخرین نکته برای داشتن حافظه ای بلند و خوب این است که با دارت بازی بزرگترین دستاورد اجتماعی ایرانی را کسب کرده اید. شما توانسته اید تمام مسایل و مشکلات را دارت نمایید.

روز وبلاگستان فارسی: وبلاگ نویسی

وبلاگ نویسی برای اولین بار شامل اتفاقهای زیادی بود. هدف بررسی کامل این اتفاقها نیست. چون به نظر وبلاگخوانهای امروزی خودشان دستی در قلم دارند و یا داشته اند و اطناب را دوست ندارند. 

اما ایران به آمار آن روزها که واقعا وبلاگستان، وبلاگستان بود و حتی همین به روزم به من سری بزنید و یک گل در کنارش هم ممکن بود خواننده و نویسنده را سر ذوق گشتن توی کوچه ی یک وبلاگ دیگر بیاورد، رنگ و بوی خیلی بهتری داشت. 

وبلاگ پدیده ای بود که آدمها در حوزه های کاری و درد دلی خودشان دنبال این بودند که دوستان مجازی بسازند. حرفشان را از قالب های نخ نمای رادیو تلویزیونی به نوعی شعور خودمانی تر و تجربی تری بکشانند. طوری که گاهی ارتباطهای خیلی خوبی از این رهگذر به دست می آمد.  

دوره ای که خیلی حرفه ای تر ها که در زمینه های خاص می نوشتند هم برای همیشه متولد شدند و ماندند  و مانده اند. 

اما طبق همان بحثهای قدیمی که به دلیل وجود شبکه های اجتماعی در چند سال اخیر و مسایل دیگر یقه ی وبلاگ نویس های استخوان دار را گرفته است، آدمهای ما هنوز که هنوز است به نظر به یک نهاد اجتماعی برتر نیاز دارند.

شاید آن روزها هر کسی از تب وبلاگ نویسی صحبت می کرد که واقعا دوره ی بعد از تب، مانده ها آنهایی شدند که دست از سر این فضا بر نداشته اند و نخواهند داشت. 

فضایی که همیشه شعور دسته جمعی بهتری را توی یمین و یسار دنیا می طلبد. 

خود بنده از سالهای حدود 80 شروع به وبلاگ نویسی کردم که فراز و نشیبهایی باعث شد قبلی ها را جمع کنم و فعلا اینجا مانده ام 

ماندنی که دلگرم به خوانش گاه گاه دوستان است

دوستانی که خیلی هاشان را از همین فضا گرفته ام و دوستی هایمان به نظر عمیق تر از خیلی موارد دیگر است. 

سایت فیلمنامه آنلاین - imdb movie script database

سایت فیلمنامه آنلاین موجود مفیدی است و جلوی خمودی فیلمنامه نویسها را می گیرد. همه علاقه مندان فیلمنامه نویسی می دانند  که فیلمنامه نویسی در آن سوی مرزها خیلی جلوتر و حرفه ای تر اتفاق می افتد. به نظر برای کار فیلمنامه نویسی باید رفت سراغ سایتهای خارجی مرجع این سایت http://www.imsdb.com/ یا همان imdb movie script database  است.  

ادامه مطلب ...

مصاحبه با ساموئل بکت - خالق در انتظار گودو

وقتی شخصیتهای اصلی نمایش در جایی حسابی با هم روبرو می‌شوند، دیالوگهای آتشین دارند ودرونیاتشان را بیرون می‌ریزند، فقط نویسنده است که در گوشه‌ی صحنه با رضایت از این کشمکش خشنود است. شما ممکن است به سلامت اخلاقی او شک کنید. برای همین کمتر نویسنده‌ای، و مخصوصا نمایشنامه نویسی حاضر است در اوج ماجرا  برود روی صحنه و دخالت کند. یا بر عکس اینقدر از این دعوای غیر اخلاقی شخصیتهای‌ خاکستری‌اش پریشان شده باشد، که بخواهد روی صحنه از تماشاگر بخواهد در این باره چیزی بگوید. 

مصاحبه با ساموئل بکت 


مجله ادبی هنر تجربی - مُد خوانی- هیچ خوانی

1- هنر تجربی از آن حرفهای کژ دار و مریض است. مثل این است که قرار باشد تا ته استخر را یک نفس شنا کنی. ولی یکهو بیایی روی آب و بگویی من تجربه‌ی ماهی بودن را دوست ندارم. بزنی زیر قرارت و سعی کنی یک کار دیگر بکنی. مثلا کرال پشت بروی و اصلا نگاهت به سقف باشد. البته به نظر هنر تجربی در زمانه‌ی به قول دوستان پسا مدرن ما لازم است. تا هر چیز قبلی را تکانی حسابی بدهد. آجر آجر دربیاورد و دوباره ماله بکشد و بند کشی شده تحویل بدهد. دیواری ازش دربیاید که بشود نشست در سایه‌اش که آقا جان نسل ما هم بالاخره به جای کپی کردن یک چیزی را خودش هرچند بی رنگ و لعاب هم که شده ساخت و آورد بالا. 



2-اما این‌ها باعث شده تقریبا خیلی از هنرمندها و آدمهای علوم انسانی با قد و اندازه‌های مختلف، اهل هیچ خوانی هستند. یعنی روزشان گذشته و مثلا آن کتابی را که برایشان پست شده تا مرور کتاب بنویسند چسبانده‌اند به طاق روزانه، اما دریغ از چیزهایی که باید و مهم‌تر است که بخوانند. مُد خوانی در کوچکترها که اصلا اندازه‌ی همان یکی دو کیلو گیلاس سر تابستانی است که توی آفتاب شل شده و این همه تعریف و حاشیه، به جایی نرسانده‌اش. البته هیچ خوانی مصداق های دیگری هم دارد. مثل خواندن مجله های غیر زرد ولی بدون روندی که خود بنده سالها و بارها گرفتارش بودم و گاهی هستم. یک جور مکاشفه ی متوالی و مکرر فیل در خانه تاریک است. تشنگی ات را در حد همان چای کیسه ای رفع می کند...

3- به نظر مهمترین چیزی که می‌شود خواند فلسفه هنر است که واقعا به آدمها چهار چوبهایی که نتیجه‌ی آدمهایی مثل ژاک دریدا، حاصل کرده‌اند را تزریق می‌کند. به نظر بدون این تزریقات، کار هنرمند بیشتر خاک بازی است و تا بیاید چرخ را اختراع کند، بزرکترهای آن طرف آبی خیلی خیلی رفته‌اند و دور شده‌اند.