مقوله ی فرهنگ ایهام اساسی دارد. یعنی معلوم نیست مقوله اشاره به فرهنگ دارد و یا مضاف و مضاف الیه ای است که برای مالکیت - مقوله- برای - فرهنگ به کار می رود ؟
1- نظر علی مطهری این است که حتی پلیس هم می تواند به مردم آموزش فرهنگی بدهد. اما به نظر پلیس ما فعلا در حال آموزش است. یعنی برای ارتقا مقوله ی فرهنگی جامعه یا محله یا کوچه مان در ساعات پایانی شب تماس می گیریم. بعد پلیس از آن سمت سوال می کند:
- توی کوچه ان؟
- یعنی آلودگی صوتی به حساب می آید؟
- اعمال قانون بکنیم؟
1.5- روش فرهنگی و مقوله ی فرهنگی سابقه ای پیش از این دارد که در دولت روحانی صدای درک نشدن ها از ناحیه ی مقوله فرهنگ در نیامده است. زمانی آقای حداد عادل در این باره مبسوط نوشته اند. مثلا شما ملاحظه بفرمایید کتاب: برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی را که توانسته است به حق بخش بزرگی از مقوله فرهنگ را در آنجا ملاحظه می فرمایید.
و سوالاتی از این دست که نشان دهنده ی طی دوره ی آموزشی برای ارتقاء مقوله ی فرهنگ حتی در نزد پرسنل زحمت کش نیروی انتظامی است.
2- محسن قرائتی یکی از برنامه های فرهنگی را دارد: به من می گن عامی هستم. آقا آشغال کله پاچه رو نریز توی جوب. این میره گیر میکنه راه مردم رو بند می آره ---- برنامه درسهایی از قرآن
ایشان در رابطه با یکی از افراد که قبلا وزیر بوده اند این حرف را زده بودند که الان وزیر نیست ولی به روش ساده، من هر بار احساس می کنم در این برنامه و مقوله فرهنگی، روح پدر بزرگم کاملا حضور دارد. طوری که نمی شود از این مقوله های فرهنگی فرار کرد.
3- مقوله فرهنگی نیاز به چی دارد - خیلی مهم است. یعنی شما از سوپر ی و منشی و کارشناس متراژ خیابانی و مهمان برنامه هنوز سوال نکرده اید و جواب می گیرید که در اینجا - نیاز به چی دارد؟
نمونه ای از این موارد را همیشه به این شکل داریم: اعمال زور؟ اعمال قانون؟ اعمال کلید؟ اعمال قفل؟ و...
نیاز به چی دارد از زمانی به وجود آمد که ما درباره ی خیلی از ریشه های فرهنگی شک کردیم. مقوله های فرهنگی ای مثل سینمای معاصر ایران برای زنده شدن نیاز به چی دارد؟
مقوله های فرهنگی مربوط به فوتبال ناپاک و یا گاهی ناپاک نیاز به چی دارد؟
مقوله های انصاف، بی انصافی، دروغ و حسین- ع- گرایی به شکل همزمان نیاز به چی دارد؟
در دو قسمت قبلی درباره اجاره نشینی در تهران و بخشهای مختلف آن گفتیم. کرایه خانه ها بر اساس درآمد متوسط یک خانواده که می تواند چیزی در حدود 15 میلیون تومان و اجاره ای بین 800 هزار تومان تا یک میلیون تومان را تقبل کند تنظیم شده است. کرایه خانه بر اساس زمان حال یعنی فروردین 93 در تهران تنظیم شده است.
زمانی که یک نفر یا یک زوج اجاره نشین با دل دریایی هستید و اصلا فقط به فکر خوردن نان و تره در سال جاری هستید تا شاید که آینده ازآن شما باشد، دل را به دریا میزنید و به خوابیدن اول صبح اتوبوسی در ابتدای خط فکر میکنید. اینطوری به راحتی سر از بخش بزرگی از تهران در می آورید که هر کوچهاش با دیگری متفاوت، متنوع و با آلودگی هوای پایین تر و در اغلب موارد شلوغتر است. محلههایی مانند تیر دوقلو، میدان خراسان در جنوب شرقی تا فلاح و گمرگ و پشت شهرداری و میدان قزوین و هاشمی و آذری در جنوب غربی، سیل پر تنوعی است که یک چیز مهم را از زندگی در هر کدام از آنها خواهید آموخت. اگر در تهران زندگی میکنید، شاید بهتر است روی نبض آن خانه اجاره کنید. هویت تهران بخش عمدهاش، خوب و بد، زشت و زیبا در همین نواحی متمرکز شده است. افراط و اغراق در زندگی و شور و هیجان تا وقتی خواب چشمان شما را دریابد.
برای اینکه در شمال تهران به سر کار بروید معمولا میتوانید از دو خط اصلی استفاده کنید. یکی خط اتوبوسی که از میدان راه آهن به ونک، پارک وی و تجریش میرود. دیگری خطی از خطوط BRT که میتواند از پایین ترین جنوب غربیها شروع شود. میدان جمهوری را طی کند و بعد از عبور از میدان توحید به ونک برسد.
خیلی سال است که دیگر جنوب شهر تهران زاغه نشینی محسوب نمیشود و باید تصویرهای کتابهای درسی و گاهی فیلمهای تلویزیونی و سینمایی را فراموش کرد. چون واقعیت همیشه پیچیدگی بیشتری در مقایسه با خیال ما وتصور ما از جایی مثل خزنه دارد. به هر حال در جنوب شهر نشینی و اجارهنشینی در این نواحی، مثال نقضهای فراوانی هست. به عنوان نمونه راستهای از خانههای ویلایی در کنار بلوار آهنگ که حتی مشاورین املاک آن نواحی به غریبهها فرصت سکونت در آن نوع از خانهها را نخواهند داد. به علاوه به علت وسعت زمین در ناحیه جنوب شهر و درنتیجه ساخت وسازهای به سبک برج سازی میتوانید ساختمانهای با متراژ بالا روی طبقات 14 و 15 یک برج در کنار بزرگراه آهنگ پیدا کنید. گل و گشاد بودن خیابان و خلوت بودن این نواحی مدیون سالهای شهرداری احمدی نژاد در مبارزه با محلههای خلافکاران در جنوب شهر تهران است. سند آن هم در مستندی که BBC English سال 84 قبل از به قدرت رسیدن دکتر تهیه کرده است موجود است.
برای پیدا کردن خانهای مناسب در جنوب شهر عجله نکنید چون هر قدم در این ناحیه تفاوتها و تناقضهای عجیبی با قدم بعدی دارد که ممکن است بدون آشنایی با ناحیه، شما را به دردسرهای ناخواستهای مانند داشتن همسایههای مزاحم و خلافکار بیندازد.
اجاره خانه یا کرایه خانه اساسی ترین دام آدم ها برای هزینه های زندگی است. اجاره خانه در تهران منطقه ها و منطق های مختلفی دارد.
مرکز نشینی در تهران:
اگر کسب و کار هرچند کوچک خود را در مرکز شهر دارید یا شرکت شما در محدودهی خیابانهای مطهری و بهشتی و وزرا و میرعماد و به طور کلی محدودهی مرکزی تهران است، برایتان جذاب است که در مرکز تهران باشید. اما اجاره وهمچنین کیفیت خانهها و شلوغی مرکز تهران، بسیاری از طلبههای آرامش را از آن نواحی دور میکند. در مرکز تهران قیمت بیقولهها نیز بالاست. بودن در مرکز تهران برای افرادی که حساسیت زیادی به شلوغی و آلودگی هوا ندارند، شغل اول و دومشان در محدودهی مرکز تهران است، نیتهای شخصی زیادی برای کافه نشینی حول و حوش چهار راه ولی عصر و انقلاب، هفت تیر و کریمخان دارند، این نواحی را برای خود بر میگزینند
. البته نواحی کریم خان و هفته تیر علاوه بر شلوغی و آلودگی هوا از گرانی مخصوص به خود برای دسترسی به محل کار در شمال تهران نیز برخورداند. برخی نواحی استثناء در این ناحیه میتواند خیابان بهار شیراز، زرتشت غربی و شرقی، خیابان حجاب در تقاطع با فاطمی، بخشی از بلوار کشاورز منتهی به بیمارستان امام خمینی میباشد که اغلب از دسترسی، خلوت و هوای نسبتا بهتری نسبت به خیابانهای اصلی برخورداند که متاسفانه کرایه خانه درآنها کمی تا قسمتی از رنج عادی آن بالاتر است.مرکز تهران برخلاف نظر شما تنوع بسیار بالایی از لحاظ بافت شهری و محلهای دارد. مثلا خیابان یوسف آباد با همهی شلوغیهای این روزهایش هنوز هم مورد توجه بسیاری از علماء اجاره نشین و کرایه و رهن بده است. شاید محلهها به دلیل بافت بومی و اصالت خاص خودشان مورد توجه ساکنین باشند. اما در خیلی از موارد اجاره نشینهای زیادی نتوانستهاند، افزایش اجاره خانه بابت محله بودن یک منطقه یا معروفیت و بافت بومی یک خیابان را به گردن بگیرند. اما خیابان سید جمال الدین اسد آبادی از آن نواحی متفاوت در مرکز تهران است که دسترسیهای آنچنانی هم ندارد ولی هنوز مورد توجه اجاره نشینهاست.
صله رحم همین چند روز تقریبا بی پایان عید است؟
صله رحم ریشه در به رحم آمدن فامیل ها - یا به قول کسی که اصلا انگلیسی بود و وقتی فارسی حرف می زد کلی فاک و فامیل داشت- برای آدم حساب کردن همدیگر دارد؟
به هر صورت داشتن فامیل همیشه یک جور پای لنگ محسوب نمی شود.
پای لنگ هم اگر باشد، می توان رویش راه رفت و گرم نگهش داشت و خوبش کرد. اما این روزگار بی حوصله و نخ نما، ترجیح داده است بنشیند در خانه و با کسی رفت و آمد نکند. البته در هر نوع مورد حادی، کلی روان شناس و روان پرداز به سرعت می روند سراغ تعریف آدم با جنبه و ظرفیت. در این مورد هم می گویند که فامیلت را خودت انتخاب نمی کنی برای همین تحمل کردن در این گونه موارد نشان از ظرفیت بالای آدم دارد. از دیگر کرامات شیخ ما برقراری صله های خارج از رحم است. یعنی کسی که جزو ارحام شما نیست و به یک بخش و یا گاهی اکثریت سرگشتگی شما پایان می دهد.تنها آب مقطر است که نوشیدنش آدم را از حالت طبیعی خارج می کند ولی سلام و احوال پرسی و صله های خارج از رحم می تواند آدمها را تیز، تازه و سرحال نگاه دارد. چیزی که در بسیاری- و نه همه ی - شاهکارهای ادبی نیز به وفور پیدایش می شود. گفتار تقطیر شده ای که قرار است شنونده و بیشتر از آن بیننده ی کلمات را خیره نماید. دیدن یک دوست به آیینه ای شبیه است که می تواند دقیق تر نشان بدهد. برای همین گاهی برنامه هی تلویزیونی به عنوان نماد سطحی گری و پر کردن سقف کاذب مطالبات مخاطبش، زشتی های گذر روزمره ی عمر را نشان می دهد. از دوست یابی زیاد گفته ایم. از دوست داری زیاد نوشته ایم ولی رخ آیینه ایمان چیز دیگری را نشان می دهد.
چربیهای شکم به راحتی آب نمی شود. باید در جهت عکس آب شدن چربی های شکم تلاش نمود تا از نتایج معکوس در هر زمینه ای نیز آموخت که آب شدن چربی های شکم کاری معکوس مانند هزاران کار نکرده است.
اول اینکه حاج آقا بعد از 60 سال که از خدا عمر گرفته صبح حاج خانمش کنارش نیست تا یک لقمه نان نیمه بیات تافتون با کمی پنیر و گوجه بدهد دستش تا کلا تا ته همت را سق بزند. بعد علی کنکوری که الان یک چند سالی است گیر داده به ازمون دکتری وسط بزرگراه فکر کند چه خوب میشد اگر این مدرسان شریف یا ماهان یک سری خودروی چند سرنشین داشت که هر پنجرهاش باز بود و بالاسریهای رنگی داشتند برای انواع تستهای مروری آزمون دکتری،
نکته تست برای آزمون دکتری، تستهای پر چالش برای استعداد تحصیلی و هزار تا آدم توی همین ترافیک بزرگراه امام علی اینقدر آرام بروند تا حضرت بیدار نشود. بعد هی پلیس اجتماعی بیاید توی همان ونهای چند سرنشین به بچه های مردم بگوید: کی گفته است بنگ بزنید تا استعدادهای تحصیلی تان شکوفا بشود؟ یا مثلا چند تا دکتر میخواهیم که پیش برادر زن دوا فروششان شرمندهی جیبش هم نباشند. اینها همش خلاف و خلاف و خلاف است.دوم اینکه مجری رادیو شکل یک قناری روغن مالیده، صبح بیاید داد بزند، روزاتون سبز و آسمونی. بعد همین اصغر با همهی نفهمیاش برود کل این جمله را روی بازوی راستش خالکوبی کند، طوری که کسی حتی جرات نکند آدرس بپرسد.
سوم اینطوری که نگاه می کنی، کمونیستها هم سر به آسمان بر می دارند که این قبر فلزی تک سرنشین هم باید به زودی یخچال دار بشود تا مرده، همان طور به سرعت نگندد که کار از گندیدن نمک هم گذشته است. بعد درویش بازی اش بگیرد و بگوید: آمپول زنها هم حتی موقع کار یک ندایی می دهند که شل کن.
چهارم زمان مدرسه معلم سرودی داشتیم که با ما سرودهای انقلابی آن موقع را کار میکرد. تاکید اساسی ایشان خواندن سرود – از شکم- بود. سرودهای شکمی هنوز هم خوانده میشود فقط مربی سرود این عبارت را با چهار انگشت و به صورت کوتیشن به دانش آموزان نشان میدهد.
پنجم علی اشرف درویشیان قصهای دارد که در آن مادر یکی از بچههای ده، کارش خندان کردن پستهها بوده. روزی 25 ریال میگرفته و الان به خاطر ریختن یکبارهی دندانها بیکار شده است. خلاقیتت تو حلقم مرد.