360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

خیال پری رویان: 100 نکته عکاسی

در وصف و ستایش ناخود آگاه آدمها همین بس که اگر چیزی در آن وجود نداشته باشد و از خود آگاه آمده باشد به راحتی مثل یک دست یا پای مصنوعی بر چهره‌ی اندامش توی ذوق می‌زند، با اولین نگاه بیرون می‌ریزد و صاحب عزای هوشمند با مشاهده‌ی این عضو خارجی کم کم آنرا مثل شاخه‌ای خشکیده بر تن خود از دست خواهد داد. حالا همین حرف در توضیح هویت جمعی ما هم واقعا دردناک است. آدمهایی با اعضا و جوارح خشکیده که از دیدن همدیگر کراهت دارند و نگاه تلخشان زیر آفتاب ژولیده‌ی روز در حال لولیدن بین هم به وضوح حاکی بد فرجامی هر چه نهاد اجتماعی خواهد بود. البته ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود ولی دیگر از سبزه‌های زباله‌دانی سراغ گرفتن حکم چه جور بازی کشنده‌ای را دارد؟ من اصلا نمی‌دانم و علاقه مند نیستم. 

100 Things About Photography

100 نکته درباره عکاسی

1- هر کسی که دوربین گران قیمت دارد لزوما عکاس خوبی نیست. 

2- همیشه با فرمت raw عکس بگیرید 

3- لنزهای پایه به شما کمک می کنند تا عکاس شوید. 

4- ویرایش عکس خود یک هنر است 

5- قانون یک سوم ها در 99درصد موارد کار می‌کند. 

6- عکاسی ماکرو مناسب هر کسی نیست. 

7- فیلترهای uv نیز مانند درپوشهای لنز می‌توانند خوب عمل کنند!

8- به جای وقت گذرانی در فرومهای عکاسی بیرون بروید و عکس بگیرید 

9- اگر بتوانید از زیبایی در دنیای واقعیت‌ها عکس بگیرید، شما یک عکاس برنده هستید. 

10- فیلم لزوما بهتر از دیجیتال نیست. 

11- دیجیتال بهتر از فیلم نیست.

12- هیچ لنز و یادورین جادویی وجود ندارد. 

13- لنزهای بهتر لزوما عکسهای بهتری نمی‌دهند. 

14- وقت کمتری را صرف تماشای عکسهای دیگران کنید و بیشتر خودتان عکس بگیرید. 

15- DSLR خود را به مهمانیها نبرید! 

16- دخترها ذهن عکاسان را می‌کاوند!

17- سیاه و سفید کردن عکس‌ها آنها را هنری نمی‌کند. 

18- افراد معمولا دید خوبی نسبت به ویرایش با فوتوشاپ ندارند و ترجیح می‌دهند بشوند شما در اتاق تاریک دیجیتالتان آنها را ویرایش نموده‌اید. 

19-




”.


19. You don’t need to take a photo of everything.


20. Have at least 2 backups of all your images. Like they say in war, two is one, one is none.


21. Ditch the neck strap and get a handstrap.


22. Get closer when taking your photos, they often turn out better.


23. Be a part of a scene while taking a photo; not a voyeur.


24. Taking a photo crouched often make your photos look more interesting.


25. Worry less about technical aspects and focus more on compositional aspects of photography.


26. Tape up any logos on your camera with black gaffers tape- it brings a lot less attention to you.


27. Always underexpose by 2/3rds of a stop when shooting in broad daylight.


28. The more photos you take, the better you get.


29. Don’t be afraid to take several photos of the same scene at different exposures, angles, or apertures.


30. Only show your best photos.


31. A point-and-shoot is still a camera.


32. Join an online photography forum.


33. Critique the works of others.


34. Think before you shoot.


35. A good photo shouldn’t require explanation (although background information often adds to an image).


*36. Alcohol and photography do not mix well.


37. Draw inspiration from other photographers but never worship them.


38. Grain is beautiful.


39. Ditch the photo backpack and get a messenger bag. It makes getting your lenses and camera a whole lot easier.


40. Simplicity is key.


41. The definition of photography is: “painting with light.” Use light in your favor.


42. Find your style of photography and stick with it.


43. Having a second monitor is the best thing ever for photo processing.


44. Silver EFEX pro is the best b/w converter.


45. Carry your camera with you everywhere. Everywhere.


46. Never let photography get in the way of enjoying life.


47. Don’t pamper your camera. Use and abuse it.


48. Take straight photos.


49. Shoot with confidence.


50. Photography and juxtaposition are best friends.


51. Print out your photos big. They will make you happy.


52. Give your photos to friends.


53. Give them to strangers.


54. Don’t forget to frame them.


55. Costco prints are cheap and look great.


56. Go out and take photos with (a) friend(s).


57. Join a photo club or start one for yourself.


58. Photos make great presents.


59. Taking photos of strangers is thrilling.


60. Candid>Posed.


61. Natural light is the best light.


62. 35mm (on full frame) is the best “walk-around” focal length.


63. Don’t be afraid to bump up your ISO when necessary.


64. You don’t need to always bring a tripod with you everywhere you go 


65. It is always better to underexpose than overexpose.


66. Shooting photos of homeless people in an attempt to be “artsy” is exploitation.


67. You will find the best photo opportunities in the least likely situations.


68. Photos are always more interesting with the human element included.


69. You can’t “Photoshop” bad images into good ones.


70. Nowadays everybody is a photographer.


71. You don’t need to fly to Paris to get good photos; the best photo opportunities are in your backyard.


72. People with DSLRS who shoot portraits with their grip pointed downwards look like morons.


73. Cameras as tools, not toys.


74. In terms of composition, photography and painting aren’t much different.


75. Photography isn’t a hobby- it’s a lifestyle.


76. Make photos, not excuses.


77. Be original in your photography. Don’t try to copy the style of others.


78. The best photographs tell stories that begs the viewer for more.


79. Any cameras but black ones draw too much attention.


80. The more gear you carry around with you the less you will enjoy photography.


81. Good self-portraits are harder to take than they seem.


82. Laughter always draws out peoples’ true character in a photograph.


83. Don’t look suspicious when taking photos- blend in with the environment.


84. Landscape photography can become dull after a while.


85. Have fun while taking photos.


86. Never delete any of your photos.


87. Be respectful when taking photos of people or places.


88. When taking candid photos of people in the street, it is easier to use a wide-angle than a telephoto lens.


89. Travel and photography are the perfect pair.


90. Learn how to read a histogram.


91. A noisy photo is better than a blurry one.


92. Don’t be afraid to take photos in the rain.


93. Learn how to enjoy the moment, rather than relentlessly trying to capture the perfect picture of it.


94. Never take photos on an empty stomach.


95. You will discover a lot about yourself through your photography.


96. Never hoard your photographic insight- share it with the world.


97. Never stop taking photos.


98. Photography is more than simply taking photos, it is a philosophy of life.


99. Capture the decisive moment.


100. Write your own list.


دانشگاه امیر کبیر- روزگار دانشجویی

امروز بعد از سالها رفتم دانشگاه امیر کبیر. حس و حال آدمهای فنی که مدتی است از آنها دور مانده ام دوباره نشست به سرم. یک جور انرژی که دارد توی بازیهای سایتی و وقت گذرانیها و حال گیریهای دانشجویی هرز می رود. ما هم همین بودیم. مشکل فلسفه هاست. علوم انسانی ها حداقل فلسفه های بهتری همراه خودشان می برند دانشگاه ولی فنی ها اکثرا  دچار مشکل فلسفه ی کار و فکر کردن در فضای فنی هستند. یا دارند تحمل می کنند که اپلای کنند و بروند یا به یک شغل آبرو دار در یکی از شرکتهای پر پرسنل  خصوصی فکر می کنند. بقیه البته گرفتار بند سنگین مدیریت خواندن و کار مدیریتی می شوند. نمی دانم چه خواهد شد ولی اتلاف بی پایان منابع انسانی توی ایران غم انگیز است. جایی که برای کسب و کار داشتن و یا حتی نداشتن فوق دیپلم برای هر کاری کافی است، چرا دانشگاه این همه سرمایه را  دارد به فنا می دهد. باور کنید دانشگاه آزادیها و غیر انتفاعیها چون زودتر با مساله ی پول آشنا هستند خیلی حواسشان جمع تر است.   انگار خیلی با دیسیپلین تر از نوع ایرانی اش هستند و اصلا یک در هزارشان را دیده باشم که دنبال مقوله ای به نام علم و روش علمی و کمال گرایی در کار باشند. قصه های اینطوری زیاد است و عاقلان دانند. توی دانشگاه امیر کبیر یک غلغله ی دائمی هست که هضمش برایم  دلپذیرتر از دانشگاه خودممان می باشد. یک برنامه ای توی دفتر مطالعات فرهنگی دانشگاه داشتیم. همه متین و سنگین و رنگین نشسته بودیم. یک مهمان  هم داشتیم که از دانشگاه امیر کبیر آمده بود. امیر کبیری ها را آن روز دکتر سروش گرم می کرد و  به میدان می فرستاد. آن روز هم وسط بحث اسطوره یا رمان بود که یکهو همین مهمان گرامی به خروش آمد و گفت: راستی فرج سرکوهی رو هم گرفتن. همین نبود. بعدها از نزدیک و بیشتر با بچه های امیر کبیری رفاقت کردم. روزی را تعریف می کردند که یکی با تی داشت نماینده ی مقام معظم رهبری را با طی دنبال می کرد. چه حرارتی توی اینجور کارها بود هرگز نفهمیدم. به هر حال آن روزها گذشت و دانشگاه به تعبیری شد شهر بازیهایی برای عاشق شدن و زود فارغ شدن های دردناک.

طرز تهیه پن کیک- آشپزی برای فراغت

در زمانی که سرعت اینترنت مثل ظلم آموزگار برای توی کلاس نگه داشتن بچه هاست می شود به علایق شخصی خود رسید. مثلا من در این هنگام سعی در درست کردن - پن کیک - می کنم. اصلا این پن کیک یک جور نماد مقاومت و پایداری است. مثلا همان شعرهای طنز که در وبلاگ می گذارم، حد اعلای به فلانم است. چرا باید بر خرمای نخیل که برای خیلی ها به نظر ترش و برای دیگرانی خیلی شیرین است و دست ما در کل کوتاه اینقدر زاری کرد؟ 

دستور تهیه پن کیک 
پ.ن: 

یک یا دو تا تخم مرغ را در ظرف اینقدری هم می زنیم. کف کردنش با خودتان. جوش شیرین هم برای معده خوب نیست. بیکینگ پودر ولی شاید بهتر است. آرد می ریزیم و شیر. اگر شیر نبود حتی با آب. بعد این ها را مخلوط می کنیم طوری که یک خمیر نه چندان سفت یا آبکی شود. بعد ته تابه را چرب می کنیم و به اندازه ای از این خمیر توی تابه می ریزیم که راحت بشود  پشت و رویش کرد. به اندازه ی یک نعلبکی - یادش به خیر نعلبکی -  به نظر مناسب است. یک طرفش وقتی قهوه ای شد پشت و رویش می کنیم و بر پدر لنگر خلیج فارس هم لعنت اگر سوخت. شکر را هم فرمودند اضافه کنید به هر جایش که دوست داشتید. یکی دو قاشق سوپ خوری معمولا کافی است. 

دهه ی 60 - شصت : نوستالژی های آب خورده

برترین سبک زندگی همان است که دهه 60 داشتیم. این را خیلی ها می گویند. می گویم اگر این نوستالژیهای دهه ی 60 ای در زمینه ی فرهنگ که مثلا تیراژ کتاب چقدر بیشتر بود و مردم اهل فرهنگ بودند و آقای حکایتی و شاخه ی طوبی قرار بود حکایتهای کاربردی و کالنقش فی الحجر بگذارد توی سر آدمها که بعدش ما ایرانیها سوار همان تلقی ها بتوانیم درست و حسابی زندگی کنیم، به نظر این ها تا امروز می ماند. 

یعنی به هر صورت لمحاتی از آن تیراژ و اتفاقهای به نظر عقلایی می ماند. 


ولی به وضوح باید حدسهای دیگری بزنیم. مثلا: 


1- شاید دیگر عرصه های فکری به شکل ایده آلیستی آن در دنیای ما که در معرض نور جهان مدرن و پست مدرن قرار گرفته هنوز نشئه گی رسانه ای خودش را پشت سر می گذارد و هنوز اصلا این پدیده ها برای روشن تر ها و بزرگ قوم ها درک نشده و بدون چهارچوب تر از این حرفهاست که بشود به سمت و سویی برایش رفت. 


2- شاید به جای آموزشهای کاغذی اتفاقهای دیگری دارد توی دنیا می افتد که هنوز نمی شود گفت کتاب کاغذی لزوما دلخواه مردم نیست و شاید چنین صنعتی مثل آنجای دیگر دنیا که در یک برخورد مسلحانه با مدرسه به سرعت قوانین اصلاح می شوند-یا حداقل بحثش مطرح می شود - در اینجا دچار کندیهای غیر قابل هضم خودش است. 


3- شاید خیلی از روشنفکر های عزیز ما   همیشه دوست داشته باشند نگاه روزنامه ای سطح پایین از پدیده های اجتماعی را با نگاه استانداردتری در این زمینه اشتباه بگیرند و یک چند سالی برای هضم یک پدیده ی اجتماعی و تولید اثر درباره آن داشته باشند. به نظر ما در خیلی از موارد هنوز در حال اختراع چرخ هستیم. چرخی که خود اولین گروتسک در فضای فکری جامعه است ولی به نظر صاحب نظران کهنگی شراب گونه ای را به خواسته های سانتی مانتال ما تحمیل می کند. 


4- شاید برای رسانه بایستی بیشتر حرمت و احترام قایل شویم و قبل از منتشر کردن و تعریف کردن یادداشت و گزارش، زمان بیشتری را صرف طراحی و تجزیه و تحلیل فلسفه ها نماییم و همیشه به طور دربست و Black box مثلا تفکر چپ را درست فرض نکنیم و به همین مناسبت مصداقهای لازم را جمع آوری نکنیم. قرض و مرض هیچ وقت برای هیج انسانی هویت سریع و سهل الوصول نمی سازد. هضم پدیده ها چه اجتماعی و چه در سطح ادبیات - که علاقه ی بنده است - نیاز به روش شناسی دارد که متاسفانه نمی توان با روشهای گاها پا منقلی بهش دست یافت. 

10 جایی که می توانید خودکشی کنید- روزجهانی پیشگیری از خودکشی

1- یکی از مهمترین جاهایی که می توانید خودکشی کنید،  یک مهمانی پر از جنس مقابل یا مخالف است که کمی هم دمای هوا بالا رفته و شاید شما سالی یکبار به چنین مهمانیهایی دعوت شده اید. 

2- مهمانی خانه ی دایی جان و یا اقوامی با چنین رتبه بندیی که شام ترکیبی از مرغ داشته باشند. 


3- با یکسری از دوستان قدیمی قرار گذاشته اید تا یک روز کامل را مرخصی بگیرید و به جاده چالوس بروید. اینجا نیز مانند موارد فوق در همه چیز و در هر کجای جاده- خصوصا پیچهای شدید- می توانید از فریاد زدن آهنگ ابی تا دید زدن و تکه پراندن به ماشینهای بقلی به عنوان موقعیتی برای خود کشی استفاده کنید. 

4- نامزد یا دوست دخترتان شما را دعوت کرده است تا به سلیقه ی خودتان کادو بخرید. در این صورت می توانید تا آنجایی که سقف صندوق ذخیره ارزی ایشان اجازه می دهد بگردید و بهترین را انتخاب کنید. 

5- یکی دو ترم است که به سمت استادی در دانشگاه علمی کاربردی و یا آزاد منصوب شده اید. 

تا آنجا که می توانید با سوالات سختگیرانه از دانشجو های در حال چرت تا روز امتحان و در جااستادی خودکشی کنید. 

6- پشت فرمان هستید و مسیرهای بزرگراهی ممکن برای رسیدن به مقصد بند آمده است. لازم است بدون توجه به اینکه مادر بزرگ گرامی نیز به عنوان سرنشین عقب همراه شماست، با فحشهای خوار و بار به راننده های سرگردان مثل خودتان، خودکشی کنید. 

7- برای مصاحبه به یک شرکت پولدار دعوت شده اید. 

برای نوشتن میزان دستمزد پیشنهادی تان تا رقم معقول آخر، خودکشی کنید. حتی می توانید تقاضای حقوق بر حسب دلار، یورو و یا سکه طرح جدید طلا داشته باشید. 

8- شما به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره شرکت منصوب شده اید

به نظر می رسد شرکت دچار تحمل هزینه های بیهوده شده است. بدین مناسبت تا آنجا که می توانید اضافه کاری و پاداش و دورکاری و ماموریت و سهم شماپو لیف کارمندان را قطع کنید و در این راه حسابی خود کشی کنید. 

9- شما برای یک سفر آماده می شوید. به نظر این سفر چند روزی طول خواهد کشید و لازم است به نوعی فضای فرهنگ و هنر و غیره را به دنبال خود داشته باشید و در مواقع مناسب از این چشمه ی پر تشنه - مراجعه کنید به آمار تعداد کتابخوانهای ایرانی- بنوشید. پس تا آنجا که می توانید کتاب و مجله و ژل سوختنی به همراه داشته باشید تا خودکشی کنید. 

10- شما بعد از کلی پارتی بازی در یکی از مسابقه های تلویزیونی آن ور آبی انتخاب شده اید. لطفا برای نشان دادن هنر موزون خود یک هفته قبل از مصرف تکان داده و خود کشی نمایید. 


پ.ن: مسئولین محترم مثل همیشه برای جلوگیری و مبارزه با خودکشی، صفحه ی ویکی پدیای آنرا فیلتر نموده اند.