360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

صدای زناشویی در مدیریت آپارتمانی

صدای زناشویی - نه توسط فرهنگستان ادب فارسی، نه توسط ‫#‏رامین_ناصر_نصیر‬اختراع شده. این واژه فقط کار مدیرهای ساختمونه و حق استفاده اش به صورت کتبی روی برد ساختمونها محفوظه: واحد محترم 17 صدای زناشویی شما بلند است لطفا رعایت کنید.

سگ چرخ در هفت حوض

- گل نمی خرم. 
: بخر. چرا نمی خری؟
- برا اینکه ضرر داره.
: خوب ازسیگار که بهتره؟ تازه معتادم میشی
- نه. اعتیاد خیلی هم خوبه. الان قند هم اعتیاد آورتر از هروئینه. تو معتاد نیستی؟ 
: نه. من چایی بدون قند می خورم. 
- به هر حال به چایی که اعتیاد داری. 
: نه بخر گل بخر. من به نماز و اینا اعتیاد دارم. 
ولی به هر حال برا من همش ضرر داره. 
- خوب فال بخر. 
: اوف. اون که دیگه اصلا. زندگی آدم رو هم می پاشونه.

دیدم بالاخره قانع شد و رفت.

بعدی: 
آقا آدامس بخر.
نه برام ضرر داره. 
بخر ضرر نداره. 
ببین برو اون ور خیابون. اونایی که میرن رستوران یا از مغازه خرید می کنن پولدارن. اونایی که تو پارک می آن که پول ندارن 
باز هم قانع شد و رفت. به هر حال ما نسل خاتمی و گفتگو هستیم. امشب برای یک ربع نشستن توی هفت حوض حداقل چهار تا دستفروش را قانع کردم و از خود راضی ام.

زالو صفتی

زالو اخلاق و صفاتش بده ولی وقتی مدرک تحصیلی پزشکی داره باهاش با احترام برخورد می کنند. در دنیا ی حیوانات هم مدرک گرایی شده

یادداشتهای پنج ساله مارکز

ا مدتها فکر می کردم گابریل گارسیا مارکز که عمو گابوی بعضی دوستان داخلی است خیلی آدم خشک و نویسنده و آمریکای لاتینی متوهمی است. ولی یک کتابی دارد با عنوان یادداشتهای پنج ساله که درست مثل وبلاگ مارکز عمل کرده است. یادداشتهایی کوتاه از موضوعات مربوط به داستان نویسی، تا سیاست و حتی شاه ایران. 
بازهم اگر شخصیت مارکز را دوست نداشتید و دلیلی هم برای کنجکاوی درباره اش ندارید شما را به کرام الکاتبین تلویزیون واگذار می کنم. می توانید همان ‫#‏خندوانه‬ را بیشتر و بیشتر ملاحظه کنید. برای حمایت از بانوان هم همان الیکا عبدالرزاقی را رای مالی کنید.

این چپهای عزیز در ساندویچی پرولتاریا دور استوانه چهار راه ولی عصر

این چپهای عزیز چی میگن؟ 
طرف خودش یادداشت فیس بوکی و شبه کافه ای زده یه جا گفته مثلا مصدق پوپولیست بود بعد خودش نتیجه گرفته که منظور نویسنده اینه که فرقی بین مصدق و چاوز و احمدی نژاد نیست. بعد هم به نویسنده گفته قصد تقلیل فرمالیستی تاریخ داشته. 
آقا جان این حرفهای صفراوی رو نزن. به قول ‫#‏پیام_دهکردی‬ توی تئاتر مرد بالشی: شرط می بندم الان همه ی وجودت پر از آدرنالینه. 
واقعا چپهای امروزی که با کمک و همیاری موسسه های آموزشی فلسفه در فست فود رشد کردن برن مصداق ها و تحلیلهای خوب از همون قدیمی ها که دیگه بهشون سری نمیزنن بخونن: آقا برو همین یادداشتهای ‫#‏محمد_قائد‬ همشهری خوب و محترم آقای همساده رو بخون. یه دمی ازش بهت بخوره. جوشهای عظیم نزنی برای مطلق نگاری. برادر من فیس بوک محل عبور عابر پیاده است. همین کارها رو می کنید که جوک میشه.
بازم به قول آیدا کیخایی توی تئاتر خشکسالی و دروغ: جوکه جوکه جوکه. چپ جدید با ماشین آلفا رومئو جوکه. چپ جدید با نوشیدنی محترم هلسینکی جوکه.