ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
از اخلاقیات ما ایرانیها همان پوشاندن خوشحالیها، تواناییها و کلا روبراه بودنهاست. از همان روزهای مدرسه کسانی را تجربه کردهاید که بر خلاف آنچه واقعا بودند، خیلی راحت دروغ میگفتند که ما اصلا درس نخواندیم. اصلا تا دیر وقت مهمانی بودیم یا داشتیم فوتبال میدیدیم. اصلا یکی از همینها توی دبیرستان ما بود که همیشه توی حیاط در حال فوتبال بود تا ثابت کند من اصلا درس نمیخوانم. این بود که من اصلا آن سال آخری، یک ماهی را از مدرسه پیچاندم. دوست نداشتم هیچ کدام از این دری وریهای کودکانه را به پای من هم بنویسند. یا همش مثل دختربچهها (آن روزها همش این جنس را ضعیف میدانستم. شاید دلیلش داشتن یک خاله هم سن و سال بود که سال آخر یعنی روزهای نزدیک به کنکور خانهی ما بود و از تمام ابرهای استراتوس و کمولوس و غیره لوسترین و تیره و پربارانترینهایش را همیشه همراه داشت) از هیچی نشدن و نخواندم نخواندم و صورتهای بادکردهشان وقتی میآمدندمدرسه چیزی ببینم. قشنگ برای خودم توریست بودم. حتی یک امتحان میان ترم را ندادم. یا مثلا با وساطت کسی شیمی ترم دومم پاس شد. یا مثلا معلم ادبیاتمان ما را خیلی محترمانه از کلاس عذر خواهی نمود و ما هم در جهت انکار هر چی ادبیات تعلیمی است خوش و خندان راهی یک ورزشگاهی شدیم که کنار مدرسه بود و همیشه یک عده چیز خلتر از هر چی دبیرستانی است، تویش داشتند بسکتبال و دیگر چیزها بازی میکردند. به هر صورت سعی میکردیم در آن روزها این طوری اضطراب کنکور را دفن کنیم. اینها را گفتم چون اصلا سالیانیست که مدل عالم و اضطرابهایش عوض شده. مثلا طفلکی توی کتابخانه آمده بود و کاملا کنکوری که سلام و احوال پرسی کرد و گفت برایم دعا کنید.
حالا ما نمی خواهیم بد بین باشیم و بگوییم مثلا فردا پس فردا این موضوع باغ قلهک نشود.
ولی بعد با خودمان فکر می کنیم که افغانیهای عزیز همه جا در حال عمران و آبادی هستند.
حتی در بخش کشاورزی ایشان به دلیل سابقه ی بالایی که دارند توانسته اند دشتهای صعب العبوری را زیر کشت ببرند.
اصلا فکر کنید این راه ابریشم دوباره افتتاح شده و تمام آنهایی که آرزوی قدم گذاشتن جای پای کاروانهای عبوری و حتی جهانگرد منحط و معروف غربی مارکوپولو را دارند می توانند از این جاده و حتی کوچه های آن استفاده لازم را ببرند.
اما از آنجایی که ما به توریسم و فناوریهای مرتبط با توریسم اهمیت فراوانی می دهیم. بایستی در مدیریت توریسم و غیره اتفاقها و برنامه های آتی بی افتد:
1- ایجاد دستشویی های نزدیک در شانه جاده به دلیل استفاده مسافرین محترم در ایام عبور و مرور به صورت زنجیره ای به عنوان بخشی از پروژه ی رفاه ابریشم
2- ایجاد زیر گذر ابریشم برای استفاده های دیپلماتیک و توسعه روابط ایران و برزیل
3- ایجاد مجموعه فرهنگسرا در طول جاده با نام فرهنگسرای ابریشم با هدف جذب مخاطب خاص در زمینه های مسافرت و هنر و تریپ به جهت دوستان علاقه مند به تریپ ظریف هنری
4- ایجاد مراکز بازپروری و ترک و راه اندازی مجدد اعتیاد به شکل گروهی و جایگزین نمودن روش جدید NDA- national drug aviation به جای روش منسوخ NA که جوانان را در دامهای مجدد اعتیاد انداخته است.
منتظر پیشنهادهای بهتر شما در این زمینه هستیم.
به هر حال هر اقتصاد روبراهی این روزها می تواند به عنوان درس آموزی به جاهای دیگر و حتی فضا نیز صادر شود.