ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تئاتر های پر تبلیغ این روزها معضلی است که از اصل ریشه ی اعتماد مخاطب را از بیخ اره می کند. اینکه یک تیم قوی تبلیغ کار ندیده ای را بکنند، اعتبارشان را بیاورند وسط و کار ضعیفی تحویل مخاطب بدهند.
از تئاتر هملت و تیکی تاکا به سبک برادر هنرمند پسیانی بگیر تا این یکی که خیلی دور و برش تبلیغ بود. به دور از توانمندیهای بالای بازیگری مثل حسن معجونی، به قول فیلم هامون دغدغه ی کیفیت رهایم نمی کند. کیفیت تئاتر کجاست؟
تئاتری طولانی که بنده موفق به دیدن اجرای زنده نشدم و دی وی دی پر از نویز ارائه شده توسط تالار تماشاخانه ایرانشهر را استفاده کردم:
وقتی حرف از مدیایی به نام تئاتریا نمایش می زنیم نباید کار طوری دربیاید که با نمایشنامه رادیویی فرقی نداشته باشد. چند تا آدم در حال حرف زدن که طلایی ترین حرفهایشان بدون هیچ اکت چشمگیری قابل گوش دادن است.
قهرمانی که از دوره چخوف با تاریخچه تئاترهای طولانی ساخته شده و قرار است با دراماتورژی معاصر نیز همان طول و تفصیل را داشته باشد.
به نظرم در یک کلمه به بعضی چیزها خیلی اسم هنر نمی شود نسبت داد. بعضی کارها را هنرمندان انجام می دهند چون این حرفها به شدت لازم است. ایوانف تئاتری با حرفهای لازم بود و بس. یک جور تئاتر عصبانی مثل خیلی چیزهای عصبانی که این روزها در حال ساخته شدن و انتشار است.