ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
یک زمانی فروشگاههای دو هزار تومانی به سبک همان 99 سنتیهای آمریکایی در جای جای میهن اسلامی دایر شده بود. الان این بیزنس کاملا در دست مافیای مترو است که ... نه هنوز هم چیزی بیشتر از یک خودتراش که اصولا خودش هیچ کاری انجام نمی دهد مگر اینکه موقع گشتن توی یک کشوی شلوغ توی دست و بال و مخصوصا ناخن انگشتها گیر کند. انگشتهایی زحمت کش که شب هنگام موقع برگشتن از سرکار کار تراژدی – فانتزی خرید از دست فروش مترو را هم انجام میدهند.
ولی هنوز جای امیدواری برای خریدهای دو هزار تومانی هست:
خریدن عصبانیت یک متصدی خیابانی که خودش راستهای را به جای شهرداری میچرخاند.
چهار نخ سیگار خوب برای بچههای خوب که تصمیم دارند سیگار خیلی لایت بکشند ولو اینکه چیپسها هم چنین هوای سالمی از تهران و حومه را در خودشان ندارند.
خریدن روزنامههای زیر قابلمهای هنوز زیر 2000 تومان است.
پرداخت دستمزد کفاش برای چسب زدن کفی کفش
سوزن نخ کن دائمی منزل که بعد از مدتی نیاز به آموزش مجدد استفاده از آن به شدت نزد پدر خانواده در تلاش برای موجه جلوه دادن خریدهایش، احساس می شود.
یک ساعت پارکینگ الکی برای پارک من الکی خوش
یک بسته دستمال کاغذی غیر مرطوب
دو عدد و خرده ای نان بربری که از کنار کنجدها عبور کرده باشند.
ولی هر چه هست بهتر از هیچی شده است.