ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
اینقدر زیادیم که همهی چیزهای غلیظ دیده میشوند. اگر توی ایران مخصوصا تهران که انگار بقیهاش ایران نیست، ادکلن غلیظ نزنید کسی توجهش جلب نمیشود. یا مثلا اگر متنی تند و سانتیمانتال ننویسید طرف میخواند و به تلف شدن وقتش بیشتر فکر میکند. اگر توی یک اعتراض سادهی درون شرکتی، یکهو از واژگان سیاسی کمپین استفاده نکنید به اجاق کور بودن شما بیشتر ظنین میشوند.
اگر پاشنهی کفشتان، اگر ارتفاع مانتویتان، اگر سطح زیر پوشش رژتان، اگر طول ناخنهایتان به حد کافی غلیظ نباشد اصلا دیده نمیشوید. اگر دو طرف سرتان را مثل مرغ پرکنده نتراشید و شبیه چهرهی جدید بهرام رادان نشوید اصلا محال است کسی به هات بودن شما پی ببرد. هات یعنی رسانه، هات یعنی چیزی خلاف بیست و چهار ساعت آدمی که دارد فقط و فقط از آلودگی هوا فرار میکند. هات بودن یعنی روییدن در شیب آتشفشان، لطفا کمی بیشتر هات باشید و غلظت مورد نظر خود را برای این امر مهم به کار بگیرید. اصلا بروید با بیلبوردهای بی مزهی توی بزرگراه سلفی بگیرید تا رستگار شوید. بده بغلی بغلی بگیر چیو بگیرم سه کلافه رو چیکارش کنم بده بغلی و... این داستان ادامه دارد.