ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
ناز خاتون اسید الملک مبدع ترشی بادمجان از اولین زنان غیر رسمی دربار ناصری بود که دستش توی ترشی انداختن سنگین بود طوری که گاهی حاذقان و خودنگاران این رشته از خوراکیها هرچقدر هم سبیل کلفت بودند، با خوردن اولین تکه از لیتهی ایشان تا یک هفته توی بستر میافتادند. گلوهاشان باد میکرد و شب تا صبح روی تشک چنگ میانداختند. ناز خاتون به همین دلیل از قوی ترین مخالف کشهای دربار بود که هیچ نشمهای از دربار نمیتوانست جلویش بایستد یا آب پاکی بپاشد توی صورتش که تو دیگر از دربار ناصری اخراجی. بر خلاف تصورما ناز خاتون همیشه لبخند مهربانی هم گوشهی لبش بود. ولی انگار همیشه همراه همان لبخند تکهای قره قروت ناجور هم گوشهی لپش داشت فرو میداد. برای همین هیچ هیچ کدام از زنان دربار جز منیر خاتون، از حال و احوال و جداول او سر در نیاوردند. اما ترشی که پا ندارد. برای همین یکی هم باید بوده باشد که تکهای جان کن از ترشی مرد افکن نازخاتون را به خفیه نویس سوم دربار یعنی محمود شاطر حقنه کرده باشد. راویها میگویند که محمود شاطر را همان روزی که تلف شد دیدهاند که صبح زود با بغچهی حمام به بغل میدویده است سمت خزینهی کریم ماست بند. اما کسی دیگر بعدش را ندیده است که چه شد و چه اسبابی فرو افتاد تا این روزگار خوش شاطری به همین سادگی تباه شود. ما در قسمت بعد از کینه و انتقام ناز خاتون از اهالی دور و برش مخصوصا محمود خان شاطر در دربار ناصر الدین شاه صحبت خواهیم نمود.
https://telegram.me/divarmoft