مرگ غمگین یک امبرتو اکو

من آدم محتاطی هستم. امروز نگاه کردم و دیدم توی کارتهای بیزنسی فقط یک کارت داروخانه‌ی ‌شبانه روزی را دارم. یعنی فوبیای این وجود دارد که یک وقتی شبی نصفه شبی بخواهم بروم داروخانه.  

 اینطوری هم اوضاع پیش نمی‌رود. یعنی از وقتی دستگیرم شده است که آدم نمی‌تواند بدون قرص سردرد هم بخوابد و هم تنبلی‌اش می‌آید برود تا داروخانه و باید اول مطمئن شود؟ بعد می‌بینی تند و تند قدم برداشته‌ای تا برسی داروخانه ولی سر دردت خیلی تخفیف یافته است. 

خیلی تعجب انگیزه که وقتی امبرتو اکو درست همین چند روز پیش مرد کسی عکس پروفایل لعنتیش رو  به عکس با روبان مشکی امبرتو اکو تبدیل نکرد.  ولی حالا که دور دور انتخابات است دو دسته‌اند اصول گراها و مردم (اصلاح طلبهای سابق) که به نظر میرسه نتایج طبق نظرسنجیها معلوم باشه. خداقوت اگر دارید می‌رید پزشک تیم رو هم ببرید. 

2- پیام دهکردی به گریم چ یا چگوارای ایرانی یا همون شهید چمران خودمان هم کلی جذابه. تئاتری هست به نام تکه‌های سنگین سرب که روایت عاشقانه‌ای از زندگی شهید دکتر چمرانه. فقط دقیق نمی‌دونم که هر دوتا همسرش هم توی تئاتر حاضر میشن یا یکی به قرینه‌ی لفظی حذف شده است.