چند تا چیز است که باید با شما خوبان در میان بگذارم.
1- دکتر انوشه و آدمهای مثل ایشان، خیلی خشک و سرد هستند. زندگی بدون شوخی و طنز اصلا لایق نبودن است. حتما چارلی چاپلین توی نامههایش به دخترش چنین چیزهایی را گفته بود. البته اینجا باید یک واقعیت تاریخی را بگویم. چارلی چون مدتی با دخترش قهر بود نامه ها سر طاقچه میگذاشت و شواهد تاریخی نشان میدهد اکثر نامههای ایشان دستکاری شده است.
2- دکتر انوشه لفاظ است. مثلا هفت تا سین تاثیر گذار، 5 تا ط دسته دار مهم در زمینهی روح کائنات و 17 مدل شین برای رفع آلودگی هوای درون و بیرون شهر تهران و محتویاتش را ازش بخواهید حتما برایتان ردیف میکند.
3- دکتر انوشه با ادبیاتی صحبت میکند که به نظر شخصی بنده، آدمها را از بالا و سطحی بیان میکند. بیانهای سطحی به درد تسکین آدمها نمیخورد.
4- دکتر انوشه موج سوار است مثلا همین آخرین بار و البته اولین باری که ازش چیز شنیدم، داشت میگفت: میل و ملال که مجتبی شکوری برای اولین بار از خارج، توی پرانتز شوپنهاور، آورده بود و اصلا کپی رایتش را به نام خودش زد.
5- دکتر انوشه شبیه آزمندیان است منتها کمی فروید خوانده و دیگر به کسی گل سرخ هدیه نمیدهد.
6- دکتر انوشه طوری میگوید به وق وق برگهای پاییزی گوش بسپارید که انگار بقیه به ذهنشان نمیرسد و دارند با دینگ دینگ موبایلشان ور میروند.
به قول محسن قرائتی که جوکش معروف شد: یه پسر و دختری زیر منبر شیخی شوخی می کردند. شیخ میگفت: مگر شرف ندارید؟ مگر ناموس سرتان نمیشود؟
آخر سر پسرک سر برآورد که: آقاجان همه چیز داریم، جا نداریم آقا جا نداریم!
#انوشه