360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم
360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم

چرا چربی های شکم آب نمی شود؟

چربیهای شکم به راحتی آب نمی شود. باید در جهت عکس آب شدن چربی های شکم تلاش نمود تا از نتایج معکوس در هر زمینه ای نیز آموخت که آب شدن چربی های شکم کاری معکوس مانند هزاران کار نکرده است. 

اول اینکه حاج آقا بعد از 60 سال که از خدا عمر گرفته صبح حاج خانمش کنارش نیست تا یک لقمه نان نیمه بیات تافتون با کمی پنیر و گوجه بدهد دستش تا کلا تا ته همت را سق بزند. بعد علی کنکوری که الان یک چند سالی است گیر داده به ازمون دکتری وسط بزرگراه فکر کند چه خوب می‌شد اگر این مدرسان شریف یا ماهان یک سری خودروی چند سرنشین داشت که هر پنجره‌اش باز بود و بالاسریهای رنگی داشتند برای انواع تستهای مروری آزمون دکتری،  

 نکته تست برای آزمون دکتری، تستهای پر چالش برای استعداد تحصیلی  و هزار تا آدم توی همین ترافیک بزرگراه امام علی اینقدر آرام بروند تا حضرت بیدار نشود. بعد هی پلیس اجتماعی بیاید توی همان ونهای چند سرنشین به بچه های مردم بگوید: کی گفته است بنگ بزنید تا استعدادهای تحصیلی تان شکوفا بشود؟ یا مثلا چند تا دکتر می‌خواهیم که پیش برادر زن دوا فروششان شرمنده‌ی جیبش هم نباشند. اینها همش خلاف و خلاف و خلاف است. 


دوم اینکه مجری رادیو شکل یک قناری روغن مالیده، صبح بیاید داد بزند، روزاتون سبز و آسمونی. بعد همین اصغر با همه‌ی نفهمی‌اش برود کل این جمله را روی بازوی راستش خالکوبی کند،  طوری که کسی حتی جرات نکند آدرس بپرسد.


سوم اینطوری که نگاه می کنی، کمونیستها هم سر به آسمان بر می دارند که این قبر فلزی تک سرنشین هم  باید به زودی یخچال دار بشود تا مرده، همان طور  به سرعت نگندد که کار از گندیدن نمک هم گذشته است. بعد درویش بازی اش بگیرد و بگوید: آمپول زنها هم حتی موقع کار یک ندایی می دهند که شل کن. 


چهارم زمان مدرسه معلم سرودی داشتیم که با ما سرودهای انقلابی آن موقع را کار می‌کرد. تاکید اساسی ایشان خواندن سرود – از شکم- بود. سرودهای شکمی هنوز هم خوانده می‌شود فقط مربی سرود این عبارت را با چهار انگشت و به صورت کوتیشن به دانش آموزان نشان می‌دهد. 

پنجم علی اشرف درویشیان قصه‌ای دارد که در آن مادر یکی از بچه‌های ده، کارش خندان کردن پسته‌ها بوده. روزی 25 ریال می‌گرفته و الان به خاطر ریختن یکباره‌ی دندان‌ها بیکار شده است. خلاقیتت تو حلقم مرد.