وقتی یک آدم خارق العاده را زیر چهرهی عادی و پیش پا افتادهاش میبینی به حکاکی روح توسط خداوند اعتراف میکنی. چیزی را آن زیر روی سنگ نه چندان معمولی آدمی حک کرده است. دنیا ریگزار اشیاء گمشده است. زیر آفتاب روز که اصلا و ابدا نمیتوانی تجربههای زیستیحقیر و ناچیزت را بدون علامت گذاری پیدا کنی. برای همین باید کتاب بخوانی و یاد بگیری و ریگهای بیروح را از آن یکیها تشخیص بدهی. اما آنهایی که فقط جواهرات زیبا را جستجو میکنند، به درستی که سالیانی را در حد یک لیوان آب نوشیدهاند. نه مزهاش یادشان مانده نه خیلی از گواراییاش به خاطر دارند. تشنگانی بودهاند که بدون تعویق لذت، نوشیدهاند. کارویانی همرنگ هم که از ترس دزد و شب ماندن در بیابان دنیا، همیشه با حیرت و اضطرار ازتو میپرسند: ماشین جدیدم رو دیدی؟ همین هم آرامشان نمیکند. زیرا که همیشه صدای تصدیق تمام آدمهای دنیا را نمیتوانند بشوند. تشنگانی که بعد از سالها و بیشتر در هنگام رفتن از این دنیا از پدرانشان شنیدهاند که بگویند ما هم زیاد گشتهایم و لابد از دنیا نوشیدهایم.
دنیا ریگزار اشیاء گمشده است.... سرمست باشید از این نوشیدن ها....