ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
حامد حبیبی به نظر نویسنده خاصی است. نباید گفت صرفا فانتزی نویس. فانتزی نویس معمولا یک نوع تقلیل آدمها به چارچوب متنی و جهان بینی خاصی از سمت نویسنده است که بار سانتی مانتال آن بسیار بالاست. به نظر اینکه نویسندهای این سبک و سیاق را برای نوشتن انتخاب کرده و در کتاب قبلی – آنجا که پنچر گیریها تمام می شوند- و تک داستانهای منتشر شده در همشهری داستان و فصلنامه سینما و ادبیات از ایشان دیدهام، شاید یک دلیل دارد. نگاه مدرن به پدیدهی داستان و تحت تاثیر نبودن از آثار محدودهی فارسی. داستانهای این مجموعه را به نسبت همهی کارهای قبلی ایشان خیلی دوست داشتم. پختگی و فشردگی متنی که به راحتی از دام لفاظیها و شهوت کلام نویسندههای تازه کار بسیار رها شده است. داستان آشغال واقعا به نظر پیرنگش از هیچ خلق میشود که هنر داستان پردازی نویسنده را نشان میدهد.
همچنین داستان کافه لرد چنین رویهای را پی گرفته است. داستان درگاه با اغلب کارهای این مجموعه تفاوت اساسی دارد. این داستان به نوعی توسری خوردگی و به قول دوستان ابتر بودن نسل حاضر را یکجا جمع کرده است که در لایههای زیرین این داستان کاملا مشهود است. داستان بودای رستوران گردباد با ساختار عجیب خودش راوی دانای کل را نیز بیرون کشیده و به نمایش گذاشته است. به نظر نویسندهای در این سطح میشود دانای کل راوی خویشتن را به یکباره و تمامی از میان یک رمان بیرون بکشد. امیدوارم.
بهترین مجموعه ای که این ماه دستم رسید و خوندم همین بود...