ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
رضا عطاران سابقهای طولانی در دفع و تخلیه دارد. یعنی هرگاه ساخته است هیچ گاهش بدون نشان دادن سفیدی لعاب دار سنگ توالت نبوده است. یک عصر ماه رمضان هم مانده بودم محل کارم. پروژهای بود که با یکی از وزراتخانههای محترم داشتیم. همه رفتند. مدیر کل جوان تنها بود و صدایم کرد تا توی دفترش افطار بخوریم. سریال آن موقع هم شروع شد. عطاران آمد یکی دو صحنه توی توالت گیر کرده بود. مدیر کل شروع کرد به اینکه این حرفها همش بد آموزی دارد و غیره و ذالکش بلند بود. بعد از مدتی عطاران گرسنهاش شده بود و پیشنهاد میداد که از زیر در قفل دستشویی بهش لواشک بدهند. مدیر خندید و تا آخرش یخش آب شده بود و دیدیم و رفتیم که رفت. دیگر هیچ وقت هم فرصت نشد راجع به بدآموزی و دیگر مقولات عطارانی، حرفی به میان آید.