ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
حتما تصدیق میکنید که از لحاظ فنی فاصلهی بسیار کمی بین ما و آنها در توان فنی تولید نرم افزار وجود دارد ولی فاصلهی منابع انسانی ما تا ایشان از زمین تا آسمان است.
افراد کارامد یعنی چه؟ اگر بپذیریم فرد کارآمد در آن طرف دنیا با ایران فرق دارد میتوانیم به بحثمان ادامه بدهیم. فرد کارآمد در ایران یعنی کسی که با هزاران توانایی و ابتکار، هر آنچه در دانشگاه خوانده است را کنار میگذارد و مهارتهای پادویی خود را افزایش میدهد. یعنی در درجهی اول اطاعت فکری از مقام بالاتر که اگر اهل انفعال هم باشد، به بدترین شکل آن یعنی اطاعت در ظواهر و انفعال در تصمیمها میانجامد.
این فردی فقط سطح کورتیزول خود را کنترل میکند تا در هر شرایطی خشمگین نشود، احترام بگذارد و به هر ترتیب حتی با اره کردن پایههای میز خودش را به سطح پایین تر از مدیرش تنزل دهد. چنین فردی از لحاظ فنی ممکن است در مقاطعی ابتکار عمل را در دست داشته باشد ولی رفتارش دقیقا مانند برادر بزرگتر خانوادهی فقیری است که برای شام امشب لقمهی شکم سیر کنی فراهم میکند. در چنین فضایی مدیران، تمام آنچه در سازمان وجود ندارد را از فرد طلب میکنند. این حقیر حتی در سازمانهای بزرگ نیز دیدهام که بهترین مدیرها چیزی در سطح 10 کارشناس سطح یک را در نهایت میتوانند مدیریت کنند. آن هم مدیریت از نوع فروشگاهی که شما یک سری فروشندهی خدمات زیر دستتان دارید. برای همین تنها چیزی که این روزها به طور مشخص در شرکتهای نرم افزاری متوسط و بزرگ اتفاق میافتد فقط کپی کردن یک فرهنگ رفتاری ضعیف مثل صحنهی جنگ است. سرداری جنگی را تصور کنید که دانه به دانه بهترین گلادیاتورهایش را به میدان میفرستند. آیا واقعا خارجیها، اروپایی ها و آمریکایی ها هم اینطوری مدیریت میکنند؟