ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در واقع جواب سریعی برای این سوال وجود ندارد. مثل تمام تجربه هایی که ما در دوره معاصر از سر میگذرانیم مجموعه ی اتمسفر موجود باعث اضمحلال یک تمدن میشوند و عوامل این چنینی مانند قیام اهالی یک روستای کوچک در سبزوار به نام باشتین، علت العلل نیست و فقط یک ماشه -trigger - در بروز یک اتفاق تاریخی خواهد شد.
البته عوامل مهم زیر هم در از بین رفتن مغلولها نقش داشت :
1. بحران جانشینی و اختلافات داخلی:
پس از مرگ هلاکوخان، مسئله جانشینی و رقابتهای داخلی میان نخبگان مغول باعث اختلافات بسیاری شد که دولت مرکزی را تضعیف کرد.
2. فشارهای اقتصادی و مالی:
سیستم مالی مغولها به مرور زمان ناکارآمد شد. هزینههای جنگی و مدیریتی بالا بودند و منابع مالی به اندازه کافی برای پشتیبانی از کلیه هزینهها در دسترس نبودند.
نظریه محبوب: مغولها کم کم در تمدن ایرانی حل شدند.
3. شورشها و قیامهای محلی:
از جمله قیام سربداران، این قیامها نشاندهنده نارضایتی عمومی از حکومت مغول بود و موجب تضعیف قدرت مرکزی آنها شد. شورشهای مشابهی نیز در مناطق دیگر ایران و همچنین در سرزمینهای چینی و اروپایی اتفاق افتاد.
4. فروپاشی ساختار اجتماعی و نظامی:
نظام اجتماعی و ساختاری قبایلی مغولها پس از استقرار در مناطق مختلف، کارآیی خود را از دست داد. نبود انضباط و ساختار منسجم در نظامیگری آنها را آسیبپذیر کرد.
5. ظهور قدرتهای محلی و منطقهای:
با تضعیف مغولها، نیروهای محلی و منطقهای قدرت گرفتند. مثلاً تیمور لنگ در شرق و حکومتهای محلی در غرب ایران شروع به گسترش نفوذ خود کردند.
این یادداشت بر اساس پادکست رادیو تراژدی درباره ی علی اکبر داور که وزیر به قول امروزیها قوه قضاییه ی رضاخان بود. روایت چنین است:
سال ۱۲۹۰ شمسی ژنو اون روزا گروه علوم سیاسی بخونه اما بینشون یه جوونی بود که سابقه کار اداری توی تشکیلات بعد از مشروطه رو داشت اون دادستان شهر تهران بود ژنو شده بود فارغ التحصیل دارالفنون بود و کمی هم زبون فرانسه کسی نمیتونست نمره قبولی بگیره طبع بعد یه سال اقامت تو کشور غریب تصمیم گرفت توی این آزمون شرکت کنه نمیتونست خوب بفهمه این اقتصاددان مکتب اتریش چی داره از شانس خوب یا بد بود که این پسر جوون آخرین نفری بود که اسمش رو برای آزمون خوندن و فقطم یه سوال از فلسفه ارزش باقی مونده بود
استاد به مرد جوان گفت فلسفه ارزش رو جواب میده استاد بهش گفت من ۱۷ ساله که دارم این درس رو تدریس میکنم اما تا حالا ندیدم کسی جرات برداشتن این سوال رو داشته باشه
جوان 45 دقیقه به فرانسه ی روان مساله رو توضیح داد و بعد آزمون تمام شد همه براش دست زدن استاد با اون دست داد و گفت شما لیاقتش رو دارید که توی دانشگاه اقتصاد درس بدید اون مرد کسی نبود جز علی اکبر داور برای اولین بار قانون مدنی نوشت کاپیتالاسیون میخوام قصه داور رو براتون روایت کنم.
سال ۱۲۶۴ شمسی همون سالی که بردهداری ور افتاد. پدر عکاسی همون سالی که دیش لارنس به دنیا اومد یه پسری هم تو تهران متولد شد که اسمش رو گذاشتن علی اکبر پدرش کربلایی علی خازنه خلوت دربار قاجار بود یکی از درباریهای درجه ۳ دربار محسوب میشد که یه قسمتی از جواهرات همسرای شاه در اختیارش بود همین منصبم کمک کرد تا اعضای خانواده پدرش آرزو داشت این پسر رو بفرسته به دارالفنون اونم برای تحصیل توی رشته پزشکی اون سالها یه مشکلی وجود داشت خانواده حرمسرا به دست شاه رسوند اون زمان مظفرالدین شاه شاه ایران بود و اون بعد از خوندن نامه این اجازه رو صادر کرد میذاشتن تا برای اصلاح مملکت با هم صلاح و مشورت کنند توی همین دوران بود که علی اکبر به واسطه ابن الشیخ مرید ملاسل به علی اکبر راهش را کاملا جدا کرد بگذریم این رشتهای نیست که به رشدش توی جامعه ایرانی کمک کنه فنون و اجازه خواست تغییر رشته بده اون میخواست بره رشته حقوق توی رشته حقوق ثبت نام کرد الکساندر آقایان که یه مدت طولانی دوست داور بود بعدها هم شد نماینده مجلس کتاب خیلی مهم درباره علی اکبر خان منتشر تو این ۸ سال فرمان مشروطه امضا شد محمدعلی شاه تاجگذاری کرد و دعوای مشروطهخواها با شاه هم بالا گرفت.