360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم
360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم

چرا کتابهای ریاضی کانگورو را درس می‌دهم؟

جدای از بحث کتابهای ریاضی کانگورو، اجازه بدهید سالها را در حدود بیست سالی به عقب ببرم. آن زمان وقتی توی بنیاد حریری بابل که به نوعی یک موزه‌ی علمی است، برای همکاری دعوت شدم. آقای محمد علی حداد که دکترایش را اگر اشتباه نکنم در فیزیک لیزر گرفته است بخش نجوم و فیزیک مجموعه‌ی بنیاد علمی حریری را مدیریت می‌کردند. آقای حداد به من پیشنهاد کرد که خانه‌ی ریاضی و البته کامپیوتر را راه اندازی کنیم ... روز افتتاحیه پرویزی شهریاری مرحوم که سالهای سال در زمینه ی آموزش ریاضیات دبیرستانی کتاب نوشته بودند و مجله درآورده بودند هم آمدند. دکتر بهزاد هم که رییس انجمن ریاضی وقت بود آمد. بالاخره خانه‌ی ریاضی افتتاح شد و پرویز شهریاری فقید یک سری کامل از کتابهایش را به بنیاد حریری بابل اهدا نمود. آن موقع اولین سوالم این بود که ما چه کار کنیم تا این در و تخته کنار برود و بچه ها به شکل عملی‌تری ریاضی یاد بگیرند و به قول پرویز شهریاری با ریاضی آشتی کنند؟
امروز می‌بینم این کتابها یعنی سری کتابهای کانگورو قابلیتهای اینطوری دارند.
به عنوان مثال معلم ریاضی ممکن است بگوید: اگر ما از 15 بشماریم، 45 عدد بعد از آن می‌شود چند؟ که به نظر خیلی خشک و تو حلقی می‌رسد. / بقیه در کامنت

کلاسهای کنکور آنلاین رایگان برای کم بضاعتها

این روزها درس دادن و کلاس خصوصی هم باید از طریق واتس اپ انجام شود. اینطوری معلوم است که هیچ کودک کاری اینقدر گوشی و اینترنت ندارد تا اتحاد نوع اول را توی آن فاصله‌ی دور ببیند. آنقدر هم معلم نداریم که تخته و قلم هوشمند داشته باشند تا بتوانند دوباره و سه باره توضیح بدهند تا طرف از گوشی قرضی همسایه، همین یک قدری که پنجره باز است، حل یک معادله‌ی ساده را یاد بگیرد. من که گاهی صدای جیغ و دادی از آن طرف خانه‌ی شاگردم می‌شنوم و با خودم می‌گویم لابد طوطی یا مرغ مینا دارند که دارد صدای جیغ و داد بچه‌ای که توی برف سر خورده را تقلید می‌کند. یا مثلا جیغ کشیدن یک پیر زن بعد از اینکه سه بار توی این روزهای کرونا از پسر اول تا نوه‌ی آخرش را –عاق والدین- کرده است، یکهو در باز شده و مهمانها سر رسیده‌اند. راستی مگر نوه‌ها را می‌شود زیر عبای عاق والدین قایم کرد؟
حالا بماند وقتی من، معلم چند ماه در میان یکی دو تا کلاس، به دختر بچه‌ی کر و کثیف توی چهار راه که به نظر خیلی شیک دارد، شعر می‌فروشد بگویم: می‌دونی اتحاد مزدوج چیه؟ بعد دختر قاطی کند. جیغ خفه‌ای توی ماسکش بزند و صورتش در هم بشود. بعد بگویم: چی شد؟ اصلا تو چرا ماسک داری. کلاس مجازی که کرونا رو انتقال نمی‌ده. بعد او به سان عاقلی که از هر چیز مزدوجی می‌ترسد، دوربین موبایل را با دستهای فوق کثیفش بچرخاند و ببینم وسط ده تا بچه‌ی دیگر دارند پول یک نفر شاگرد را می‌دهند و ده نفر، یکجا تمام اتحادها و معادله‌ها را یاد می‌گیرند. اشکالی ندارد یکی دو جلسه‌ی دیگر حتما، درس نابرابریها و نامعادله‌ها را شروع خواهم کرد. #روایتگرباش