کتاب
طعم گس خرمالو زویا پیر زاد - داستان عامه پسند شاید دیگر عنوان خوبی نباشد. این نوع داستانها که مشخصه های اصلی آن یکبار مصرف بودن، سادگی و روانی، تجربه های دفتر خاطراتی و صرفا روایی که شکل دهنده ی ذائقه ی ساده ی آدمها هستند را به عنوان توصیف داستان عامه پسند در حوالی خود دارند. اما داستان عامه پسند به نظر در حال تکامل حرفه ای تری است. حداقل مرز شفافی بین داستان عامه پسند و داستان اشرافی یا نخبه گرا وجود ندارد. خیلی اوقات تجربه ی شخصی خودم مثلا از کتابهای نویسنده ای مثل موراکامی که به 60 زبان دنیا ترجمه شده است، نوعی داستان عامه پسند به نظر می رسد.
بعضی از نویسندههایی که در فضای ادبیات به عامه پسند شهرت پیدا کرده اند، یعنی به نظر قصههایی مینویسند که پیچیدگی و بار معنایی زیادی ندارد و یکبار مصرف است، به آثارشان عنوان عامه پسند دادن بی انصافی است. یکی از این نویسندهها زویا پیر زاد است. زویا پیر زاد در کتاب طعم گس خرمالو به نوعی از روایت رسیده که تصویرهای عمومی زیبایی از موضوعات مبتلا به خانمها نوشتهاست. به نظر قصههایی که خیلی خواندنی هستند.
اما نوع روایتها از لحاظ فنی، به جز علاقهی وافر نویسندههای نخبه گرا به شخصیتهای خاص اجتماعی که لازمهی آثارشان به نظر میرسد، بعد از مدتی که از خواندن داستانها میگذرد. به نوعی قصهگویی هموار در طول داستان میرسد. این همواری طوری است که خواننده اگر جایی از یک قصهی بلند کتاب طعم گس خرمالو را انتخاب نماید و شروع به خواندن کند، فورا درنمییابد که کجای قصهاست. در فراز است یا فرود. احساس میکنم خانم پیرزاد این نوع روایت را به دلیل اینکه نویسندهی حاشیه گریز سالهای شصت بودهاست انتخاب کرده که به نوعی شبیه به نوعی خود سانسوری، قلمداد میشود و حیف و دوصد حیف که ضرب تصویری قصهها آنطور خشونتی که لازمهی سوژههاست در خود ندارد. این موضوع هموار بودن به نظر کلی مانع ارتفاع گرفتن قصه و تثبیت تصویرها در ذهن خواننده خواهد بود، خوانندهای که نیاز دارد این تصویرهای ذهنی بهدست آمده از ایده پردازیها و تجربههای زیستی نویسنده را گاه گاه برای خود و در خلوت مرور نماید.
کتاب طعم گس خرمالو نوشته زویا پیرزاد حاوی آثار زیر است:
لکهها – داستان همراهی لکههایی که یک زدن تجربه و در مرحله بعد پاک مینماید. لکههایی در زندگی زناشویی که زنها به طور یکطرفه و جبری مجبور به پاک کردن آن هستند.
همچنین داستانهای زیر :
آپارتمان- پرلاشز- سازدهنی – طعم گس خرمالو
درباره زویا پیر زاد:
زویا پیرزاد (زاده ۱۳۳۱ در آبادان-) نویسنده معاصر ارمنیتبار ایرانی است. او در سال ۱۳۸۰ با رمان «چراغها را من خاموش میکنم» جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را بدست آورد و با مجموعه داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ و جایزه «کوریه انترناسیونال» در سال ۲۰۰۹ شد. وی از معدود نویسندگان ایرانی ست که تمام آثارش به فرانسوی ترجمه شده است.[۱]
زویا پیرزاد نویسنده و داستان نویس معاصر در سال ۱۳۳۱ در آبادان از مادری ارمنی تبار و پدری روس تبار به دنیا آمد، [۲] در همان جا به مدرسه رفت و در تهران ازدواج کرد و دو پسرش ساشا و شروین را به دنیا آورد.
وی در سال ۱۳۷۰، ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷، سه مجموعه از داستانهای کوتاه خود را به چاپ رساند؛ «مثل همه عصرها»، «طعم گس خرمالو» و«یک روز مانده به عید پاک» [۲] مجموعه داستانهای کوتاهی بودند که به دلیل نثر متفاوت خود مورد استقبال مردم قرار گرفتند.
اولین رمان بلند زویا پیرزاد، با نام «چراغها را من خاموش میکنم» در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسید. داستان این رمان که با نثر ساده و روانی نوشته شدهاست، در شهر آبادان دههٔ چهل خورشیدی میگذرد و شخصیتهای داستان از خانوادههای کارمندان و مهندسین شرکت نفت هستند که در محلهٔ بریم جدا از بومیان آبادان زندگی میکنند.
زویا پیرزاد کتابهایی نیز ترجمه کردهاست، از جمله «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوییس کارول و کتاب «آوای جهیدن غوک» که مجموعهای است از هایکوهای شاعران آسیایی.[۲]
این سه داستان در کتابی با عنوان «سه کتاب» گرد آمدهاند.
- مثل همه عصرها
- طعم گس خرمالو
- یک روز مانده به عید پاک
- چراغها را من خاموش میکنم که در مورد زندگی چند خانواده ارمنی ساکن آبادان که اغلب کارمند شرکت نفت هستند میباشد! داستان به سبک زنانه و از زبان شخصیت اصلی داستان، زنی خانهدار به نام کلاریس بیان میشود و مشکلات و گرفتاریهای همیشگی زنها را سوژه نوشتن قرار میدهد.
- عادت میکنیم که زندگی آرزو صارم زن مطلقه و بچهداری است که دلش میخواهد بعضی وقتها خودش را دوست بدارد و کاری که مطابق میل خودش است انجام دهد نه هر کاری که دختر و مادرش میخواهند.
- داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» برنده جایزه بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ شد.
- ترجمه داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» به زبان فرانسوی جایزه کوریه اینترناسیونال در سال ۲۰۰۹ شد.
نوستالژی دوران نوجوانی ماها بوده این کتابها و یه جایی هست در کتاب چراغها که اشاره هم میشه به مفهوم تکرار شدن زندگی در تمثیل خاموش کردن چراغ اتاق که اونوقتا جمله تأثیرگذاری بود برای ذهن من که اصلا تسلسل دایرهوار رو درک نمیکردم و همهاش دنبال خطوط مستقیم بودم