360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره
360 درجه

360 درجه

روزمره -ادبیات داستانی و غیره

ازدواج هومن خلعت بری با گوگوش؟

گوگوش را یکی از روزنامه نگارهای ایرانی به نام عمو پورنگ، شاه ماهی هنر ایران کرد. 

اخیرا شایسته ترین دختر شایعه ساز ایران بعد از مدتها که آبی با دمای مناسب برای دُم زدن و شاه ماهی گری مجدد خود یافته است، بعد از برنامه جنجالی آکادمی گوگوش و کشف استعدادهای به هرز رونده در ایران، با اقدامی بی سابقه یا حداقل کم سابقه، قرار است با همسر جدید خود پس از طی دوره نامزدی، ازدواج نماید. در این راستا فرمایشاتی به گوش می رسد:

هومن خلعت بری گفت:خانم گوگوش دختر رویاهایم بود که الان پیدایش کردم.

بابک سعیدی به هومن خلعت بری گفت: نیم کاسه ی تحریرهایت را دوست داشتم.

امیر عبد الله خطاب به جوانان صعودی -بالا رونده؟ - یا سعودی؟ - سخت بالا رونده؟ - درباره ازدواج و رفع مشکلات مربوط به یافتن گزینه مناسب گفت :  ان الله مع الصابرین! 

یکی از مقامات پنهان القاعده در شاخه دانشجویی گفت: پس ما چی؟

مصطفی دنیز لی گفت: من این واقعه رو به تمام فوتبال دوستا و دیگر هنرمندان و فرهنگیان کشور تبریک عرض می کنم.


شرکت در مسابقه اس ام اسی برنامه نود:

به نظر شما شرط سنی از سوی فیفا برای کنفدراسیون آسیا وارد است؟

گزینه یک : آری

گزینه دو : خیر

گزینه سه : سن هر دو


درباره گوگوش : 

گوگوش

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
گوگوش
Googoosh8.jpg
نام اصلیفائقه آتشین
زمینه فعالیتخوانندگی ، سینما
ملیتایرانی
تولد۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹
(سن: ۶۲ سال)
تهران
والدینصابر آتشین
محل زندگیتهران، لس آنجلس
پیشهخواننده ، بازیگر
سال‌های فعالیت۱۳۳۸-۱۳۵۷
۱۳۷۹-اکنون
همسر(ها)محمود قربانی (۱۳۵۱-۱۳۵۴)
بهروز وثوقی (۱۳۵۴-۱۳۵۵)

مسعود کیمیایی (۱۳۶۴-۱۳۸۲)

فرزندانکامبیز
وب‌گاه رسمیhttp://www.googoosh.com
صفحه در وب‌گاه IMDb
صفحه در وب‌گاه سوره

فائقهٔ آتشین معروف به گوگوش (زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹ در تهرانخواننده وهنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. وی از محبوب‌ترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز هواخواهان بسیاری دارد.[۱][۲]

در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاه‌ماهی موسیقی ایران» می‌نامیدند.[۳] این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد.

محتویات

  [نهفتن

زندگی [ویرایش]

گوگوش و سعید کنگرانی در نمایی از فیلم در امتداد شب-1356

فائقه آتشین در سال ۱۳۲۹ در تهران[۴] زاده شد. پدر و مادر او از ایرانیانی بودند که تبارشان به آذربایجانی‌های قفقاز (آذربایجان شوروی) می‌رسید. [۵] او هنگامی که ۲ سال داشت، پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند.

گوگوش نامی ارمنی برای پسران است، در کودکی دایه ارمنی‌اش او را با این نام صدا می‌کرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنری‌اش برگزید.[۶][۷]

او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» (۱۹۶۳ میلادی)، «شیطون بلا» (۱۹۶۵) و «پنجره» (۱۹۷۰) ظاهر شد. ترانه‌های او که توسط آهنگ‌سازانی چون واروژان و حسن شماعی‌زاده نوشته‌شده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که به‌جز گوش سپردن به ترانه‌های او، از سبک پوشیدن جامه،مینی‌ژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید می‌نمودند.[۴]

زندگی خصوصی گوگوش مانند بیشتر هنرمندان با فراز و نشیب و تراژدی‌های فراوانی همراه بود و ازدواج‌ها و روابط ناموفقی برای او به همراه داشت. وی فرزندی به نام کامبیز از شوهر اولش محمود قربانی دارد که هم‌اکنون در لوس‌آنجلس به صنعت موسیقیمی‌پردازد.

پوستر فیلم بی‌تا

با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آن‌که اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر می‌برد، به ایران بازگشت. او مدت کوتاهی زندانی شد و سپس زندگی منزویانه‌ای را پیش گرفت.[۴]

با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانه‌ها و موزیک‌ویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت می‌شد و گوگوش هم‌چنان طرفداران بیشتری را جذب می‌کرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس‌جمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیت‌های پیشین برداشته‌شد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ هم‌چنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمی‌داشت.[۴]

گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و زندگی منزویانه در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.

وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانفیست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لس‌آنجلس اجرا شد.

اجراهای زنده [ویرایش]

کنسرت‌های دوبی [ویرایش]

گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار می‌کند. قیمت بلیط کنسرت‌های او از ۳۵۰ تا ۲،۰۰۰ درهم (از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان)[۸] است که باعث شده که کنسرت‌هایش از گران‌ترین کنسرت‌های اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسی‌زبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر می‌کنند.[۹] تعداد تماشاچیان برخی از کنسرت‌های او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بوده‌است.[۱۰]

فینال آکادمی موسیقی گوگوش [ویرایش]

گوگوش در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، با اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»، پس از ۳۴ سال به اجرای زنده در تلویزیون پرداخت. این اجرا با همراهی بابک سعیدی و هم‌خوانی شرکت‌کنندگان مسابقه همراه بود.

گوگوش و حکومت پهلوی [ویرایش]

  • گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه کرد. [۱۱]
  • گوگوش در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی، برنامه اجرا کرد. [۱۲]

اطلاعات کلی [ویرایش]

آلبوم‌ها [ویرایش]

  • مسبب (همراه با داریوش)
  • نیمهٔ گمشدهٔ من
  • فصل تازه
  • همسفر
  • جاده
  • مرداب
  • کویر
  • کوه
  • اگه بمونی، اگه نمونی
  • پل
  • ستاره آی ستاره
  • من و گنجشکای خونه
  • لحظهٔ بیداری
  • در امتداد شب
  • دو ماهی
  • دو پنجره
  • شناسنامه 1
  • شناسنامه 2

آلبوم‌های منتشر شده پس از بازگشت دوباره او به صحنه

  • ۱۳۷۹ - زرتشت -شامل آهنگ های:زرتشت-بوی سفر-گوشه نشین-خاک اسیر و...
  • ۱۳۸۳ - آخرین خبر -شامل ترانه های:آهوی عشق-دلکوک-اتاق من و ...
  • ۱۳۸۵ - مانیفست -شامل ترانه های:آی مردم مردم-نجاتم بده و...
  • ۱۳۸۷ - شب سپید-شامل ترانه های:اینترنشنال مدلی-شب سپید-مدلی همصدا-شک می کنم-طلاق و...
  • ۱۳۸۹ - حجم سبز -شامل ترانه های:آبی-باران-باغ بی برگی-دلم خواست-سزاوار-شب بی من-صدای سبز عشق-گریه کنم یا نکنم-من و گنجیشکا-من همون ایرانم
  • آلبوم کیو کیو بنگ بنگ (شامل یک ترانه)

فیلم‌ها [ویرایش]

گوگوش در ۹ سالگی، صحنه‌ای از فیلم فرشته فراری از اولین فیلم‌های گوگوش

نگارخانه [ویرایش]


نمایشگاه عکس پیمان هوشمند زاده و مهران مهاجر

پیمان هوشمند زاده دیگر عکاسی ناشناس توی بلوار فردوس تهران نیست. مهران مهاجر هم خیلی وقت است دارد عکاسی درس می دهد و همه شناس شده است. 

دیروز بالاخره بعد از کلی این سمت و آن سمت کردن به قول دوستان بلند شدم و رفتم نمایشگاه. البته یکی از اتفاقهایی که برایم افتاد این بودکه اولین بار بود آدرسی متشکل 5-6 خیابان تو در تو را می رفتم. به هر صورت گالری محسن خودش یکی از چیزهای خوبی بود که دیروز پیدا کردم.

اما نمایشگاه به زعم خیلی ها که فکر می کنند گروهی یعنی مثلاچند تا دانشجو جمع شده باشند و زورشان به برگزاری نمایشگاه رسیده باشد نبود.


البته گزارش حاضر هم مسلما فنی نیست و برای بنده که خیلی کم از عکس سر در می آورم کلی آموزنده بود.

به هر حال هر کدام از این آدمها برای خودشان استاد هستند و در دانشگاه درس می دهند و از لحاظ تکنیکی باید بسیار کامل باشند.


مثلا آقای مهران مهاجر کتاب عکاسی را نوشته اند و در یکی دوتا دانشگاه تدریس می کنند و همچنین سید مهدی مقیم نژاد، مهرداد افسری، شهریار توکلی را می توان به عنوان استادان مطرح این زمینه محسوب کرد. البته از وضعیت عمومی برادر پیمان هوشمند زاده خبر  ندارم.

به نظر پروژه ها بر خلاف آنچه ما همیشه از یک چشم انداز شسته و رفته انتظار داریم، اصلا اینگونه نبود و قرار و هدف نمایشگاه نیز چنین چیزی به نظر نمی رسید.

عکس ها واقعا باید دیده شوند و شرح نوشتن بر آنها بی انصافی و خش انداختن ماجراست ولی این بار را معاف نمایید:

پروژه کوه نوشته ها  کارهای شهریار توکلی چند عکسی از کوه نوشته هایی بود که نشان از همان خط خطی کردن طبیعت با شعارهای خاصی در لانگ شات کوهستان بود  که هر رهگذر خسته ای را به راستی آزار می دهد. شهریار توکلی خیلی خوب با این هدف چنین مجموعه ای را گرد آوری نموده بودند. 

پروژه پیمان هوشمند زاده مجموعه ای از آرشیوهای ایشان به عنوان یک عکاس پرکار و پر آرشیو بود که القصه بنده را یاد پروفایل فیس بوک ایشان در درجه اول و در وهله دوم عکسهای طنز گونه و هوشمندانه در همشهری داستان می انداخت. 

البته تعدادش کم بود و ظاهرا همین ها مقبولشان بود.

درباره یکی از عکسها هم دیدم یکی از خانمها منتقد عکس حرفهای جالبی از نور عکس و درنتیجه آن بی زمانی عکس زده بودند و به نظر نقدی فرمال و فنی می رسید. 


پروژه  مهران مهاجر 9 تا عکس از چشم انداز بسته ای وسط جنگل و زیر پوشش لاستیکی بود که روی آن را برگهای رنگارنگی از پاییز گرفته بودند. این مجموعه انگار تاکیدات واضح بر بسته بودن چشم انداز را به حد اعلای خود رسانده بودند و در کل به گفته دوستان عنصر تکرار در این مجموعه برای تاکید بیشتربه کار رفته بود. 

پروژه سید مهدی مقیم نژاد با شعار از واقعیت تا واقعیت مانند نمایشگاه دیگری که از ایشان دیدم کارهای مونتاژی و زیبایی بود که به هر حال به گفته خودشان بهشت متصور از دیدگاه عکاس را  تصویر نموده بود. البته در یکی از عکسها - شاید به عمد و اغراق - اسکیل سرو رعایت نشده بود.

پروژه مهرداد افسری قابهایی سیاه و سفید توی فریم های نگاتیو سینمایی گیر افتاده بود و انگار با داستان گویی درباره دستکاری چشم انداز توسط بشر، حرفهایش را با مخاطب مطرح می کرد.

نظر شخصی بنده این مجموعه را با عنوان و محتویات کلی نمایشگاه همخوان و واقعا قوی یافت.

اما مهمتر از نمایشگاه پانل آن بود که جلسه خوب و آموزنده ای بود. 

به عنوان نمونه یکی از مهمترین حرفهایی که یکی از مخاطبان نمایشگاه مطرح کرده بودند در مورد سانتی مانتال بودن نقدها و اصولا کم مایه بودن نمایشگاه بود که به نظر چالش خوبی می رسید و بهترین فرصت بیان آثار به شکل کلاس درسی بود.

به هر صورت امیدوارم بتوانم بیشتر و بیشتر نمایشگاه عکس بروم و عکاسی این دریچه ی ورود به دنیای هنرهای تجمسی را بهتر کشف کنم

در مورد سانتی مانتالیزم هم می توانید اینجا را ببینید.

کشت مجدد خشخاش در جاده ابریشم: 50 هکتار از زمینهای چابهار ...

در خبر ها خواندیم که بخشی از منطقه چابهار ایران به دست افاغنه و یا همان افغانی های عزیز - دقیقا فرق این دوتا چیست؟- سپرده شد.

حالا ما نمی خواهیم بد بین باشیم و بگوییم مثلا فردا پس فردا این موضوع باغ قلهک نشود.

ولی بعد با خودمان فکر می کنیم که افغانیهای عزیز همه جا در حال عمران و آبادی هستند.

حتی در بخش کشاورزی ایشان به دلیل سابقه ی بالایی که دارند توانسته اند دشتهای صعب العبوری را زیر کشت ببرند.

اصلا فکر کنید این راه ابریشم دوباره افتتاح شده و تمام آنهایی که آرزوی قدم گذاشتن جای پای کاروانهای عبوری و حتی جهانگرد منحط و معروف غربی  مارکوپولو را دارند می توانند از این جاده و حتی کوچه های آن استفاده لازم را ببرند.

اما از آنجایی که ما به توریسم و فناوریهای مرتبط با توریسم اهمیت فراوانی می دهیم. بایستی در مدیریت توریسم و غیره اتفاقها و برنامه های آتی بی افتد:

1- ایجاد دستشویی های نزدیک در شانه جاده به دلیل استفاده مسافرین محترم در ایام عبور و مرور  به صورت زنجیره ای به عنوان بخشی از پروژه ی رفاه ابریشم

2- ایجاد زیر گذر  ابریشم برای استفاده های دیپلماتیک و توسعه روابط ایران و برزیل

3- ایجاد مجموعه فرهنگسرا در طول جاده با نام فرهنگسرای ابریشم با هدف جذب مخاطب خاص در زمینه های مسافرت و هنر و تریپ به جهت دوستان علاقه مند به تریپ ظریف هنری

4- ایجاد مراکز بازپروری و ترک و راه اندازی مجدد اعتیاد به شکل گروهی و جایگزین نمودن روش جدید NDA- national drug aviation به جای روش منسوخ NA  که جوانان را در دامهای مجدد اعتیاد انداخته است.

منتظر پیشنهادهای بهتر  شما در این زمینه هستیم.


به هر حال هر اقتصاد روبراهی این روزها می تواند به عنوان درس آموزی به جاهای دیگر و حتی فضا نیز صادر شود.

ابوتراب خسروی با رود راوی, اسفار کاتبان و ...

ابوتراب خسروی اهل فن است. قلمش مخملین است. ابوتراب خسروی می تواند روایتی جعلی و عین اصلش بیافریند. ابوتراب خسروی معنی ادبیات را به درستی درک نموده است. گاهی وقتهاکه به معنی لذت بردن از متن نگاه میکنم و سلیقه ی خواندن برخی دوستان را ملاحظه می کنم، میبینم یک سری متنها انگیزه های آزاردهنده ی نویسنده برای ساختن یک نثر فاخر یا هر چی که اسمش هست را رعایت می کنند. یعنی دقیقا تمام لذت خواندن را می برند جایی همان حوالی که دیگر زبانت دارد پیچ میخورد از پیچیدگی متن. ولی این کار سخت که به نظر در مرز باریک عقل و جنون نوشتن قرار میگیرد، دقیق مثل روزهای بچگی آن هم بعد از یک امتحان سخت برای شخص بنده این شادی را به ارمغان می اورد که انگار ضعیف و قوی دارند مشخص می شوند. این از گذشته!

اما خواندن رود روای از ابوتراب خسروی می تواند آدم را یاد این بیاندازد که با طناب روزمرگی نمیتوان بین ابرها قدم زد. خواندن خیلی از متنهای این آدم سهل و ممتنع است. به راحتی می تواند آدم را دچار ملال کند  و یا کم کم خواننده را ورزیده تر و هوشیار تر نماید. بدی این اثرها شاید این است که آدم را به این رو معتاد می نماید و سطع توقع فرد را حد اقل تازمانی که نشئگی این طور  متنها توی  سرش است بالا نگاه میدارد.



ابوتراب خسروی توی جلسه ای حرف جالبی می زد. مثلا اینکه اثر نبوغ آمیز به نظر حاوی طنز است. این یکی از به یاد ماندنی ترین حرفهایی بود که شنیدم. 

دانلود نشریه های ادبی

دانلود نشریه های ادبی کافی نیست ولی می تواند نخ های لازم برای شناخت نشریات را بدهد. 

دانلود دوماهنامه ادبیاتی « فرشته های کاغذی»(PDF)

با ویژه نامه‌یی برای آثار بهمن شعله ور.



«عقربه» به شماره‌ی ششم رسید
با داستان هایی از داوود غفارزادگان، آنتونیو تابوکی، پتر بیکسل، دیو ایگرز، کولم تویبین، شهلا راهدار.


شماره‌ی سوم نشریه‌ی گیور(PDF)

شماره‌ی سوم نشریه‌ی گیور با داستان‌هایی از سروش رهگذر، علیرضا محمودی ایرانمهر، قباد آذر آیین، محسن امیری، مجتبی فدایی، آسیه نظام شهیدی وجواد ترشیزی منتشر شد.



ویژه نامه‌ی نوروز ۹۱ سایت مرور

با نوشته‌ها و داستان‌هایی از محمد بهارلو، جواد اسحاقیان، فتح الله بی‌نیاز، میترا داور و...



پنجاه و سومین شماره‌ی فصلنامه‌ی زنده رود

ویژه نامه‌ی شهرهای داستانی.



340 صفحه داستان برای تعطیلات

شماره ویژه نوروز همشهری داستان در 340 صفحه به همراه کارت هدیه‌ی یادبود بهار 91 منتشر شد. روایت‌های ایرانی این شماره‌ی بهاری را که همه اختصاص به بهار دارند، مرضیه برومند، محمدرضا هنرمند، ابوتراب خسروی، سوگل مهاجری و هادی مقدم‌دوست نوشته‌اند. خاطراتی از جوانی جرج اورول و امبرتو اکو با ترجمه احمد کسایی‌پور روایت‌های دیگر این شماره‌اند.



فراخوان ویژه‌نامه شعر ۹۱ در سایت «والس ادبی»

با فرا رسیدن بهار که مصادف با روز جهانی شعر است، والس بنا دارد همانند سال‌های گذشته ضیافتی برای شاعران و کلماتشان برپا دارد. شما نیز در این ضیافت کلمه، که رقصی چونان میانه‌ی میدان است دعوتید.



انتخاب بهترین‌های کتاب کودک‌ و نوجوان در لاک‌پشت پرنده
آیین بازگشت پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان با حضور تعدادی از اهالی ادبیات کودک و نوجوان برگزار شد.


ویژه نامه‌ی شعر زنان ِسایت «کتاب شعر»

به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن.



رونمایی از نخستین شماره دوره جدید پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان

این مراسم از ساعت ۱۴ تا ۱۶ روز یک‌شنبه با حضور نوش آفرین انصاری، معصومه انصاریان، حمیدرضا شاه آبادی، سیدفرید قاسمی، زهره قایینی، امیرعلی نجومیان، نسرین وکیلی و محسن هجری در شهر کتاب مرکزی برگزار می‌شود.



«کتاب ماه کودک و نوجوان» منتشر شد

یکصد و هفتاد و سومین شماره ماهنامه تخصصی اطلاع‌رسانی و نقد و بررسی کتاب کودک و نوجوان همراه با لوح فشرده فهرست کتاب‌های منتشر شده بهمن‌ماه، منتشر شد.



فراخوان ویژه نامه‌ی سایت «انسان‌شناسی و فرهنگ» برای نوروز ۱۳۹۱

مهم‌ترین واقعه فرهنگی سال گذشته شما چه بود؟



شماره ۸۵ مجله‌ی بخارا با تصویری از فریدون توللی بر روی جلد منتشر شد

از بهاریه‌ی آیدین آغداشلو به مناسبت نوروز ۹۱ تا قسمت‌هایی از خاطرات منتشر نشده‌ی ایرج افشار در تازه‌ترین شماره‌ی بخارا.



دومین شماره‌ی ماهنامه‌ی ادبی مایا منتشر شد

دانلود فایل فشرده‌ی شماره‌ی دوم ماهنامه (pdf)



شماره اسفند ماه سایت لیلا صادقی به روز شد

با آثاری از صابر محمدی، غلامرضا صراف، ابراهیم گلستان، الهام حیدری، بهزاد خواجات، فرحان نوری، عمار پورصادق، کوروش شیوا، ری‌را عباسی، مجید قنبری و لیلا صادقی.



یک سالگی «کابوس خانه»؛ وبلاگ داوود غفارزادگان

داوود غفارزادگان از جمله معدود داستان نویسانی است که مرتب وبلاگش را به روز می کند. امیدواریم داستان نویسان دیگر هم با دنیای مجازی و وبلاگ نویسی آشتی کنند.



عناوین مطالب هشتمین شماره‌ی تجربه

پرونده‌ها و گزارش‌هایی درباره‌ی خلقیات هدایت، ترجمه‌های محمد قاضی، رمانِ باشگاهِ مُشت‌زنی، آلبر کامو، فریدون فروغی و...



شماره‌ی چهارم مجله‌ی الکترونیکی «عقربه»

گفت‌و‌گو با محمد بهارلو، داستان نویس و پژوهشگر ادبیات داستانی، داستان های«به خاطر بی‌نظیربوتو امشب نمی‌توانم برقصم» از میترا داور و «خیابان اج‌مانت» نوشته ی‌ای. ال. دکتروف از عناوین شماره‌ی بهمن ماه این نشریه‌ی ادبی است.



ویژه‌نامه‌ ای در باب «حق انتشار»

ویژه‌نامه‌ی زمستانی مجله‌ی برزخ



شماره‌ی یک ماهنامه‌ی کافه داستان

در بخش ترجمه آثاری از جک لندن، ریموند کارور حضور دارند. در نقد داستان و شعر، کتاب‌های "دو تا نقطه"، "از عصای شکسته‌ی نیچه تا عصر مچاله‌ی لورکا" و "برادرم رمضان" توسط منتقدان نقد و بررسی شده است.



شعرهای زمستانی در «همشهری داستان» بهمن‌ماه

مجموعه‌ای از اشعار زمستانی شاعران ایران و جهان پایان‌بخش این شماره مجله است که در آن به ترتیب آثاری از احمدرضا احمدی، ضیاء موحد، عباس صفاری، سید علی میرافضلی، حمیدرضا شکارسری و علی اسداللهی در کنار شعرهایی از گوچنگ، توماس ترانسترومر، یانیس ریتسوس، آلدو تامبلینی و دوازده هایکو از شاعران ژاپنی به مخاطبان ارائه شده است.



ماهنامه‌ی اینترنتی مارال شماره‌ی بهمن ماه(pdf)

معرفی و آثار شناسی رضا براهنی



هفتمین شماره‌ی مجله‌ی «تجربه» منتشر شد

عناوین پرونده‌ها و گفت‌و‌گوهای ویژه‌ی این شماره



شماره‌ی جدید نشریه‌ی باران در سوئد منتشر شد

شماره 30 و 31 فصلنامه‌ی باران با تصویری از شهلا شفیق، پژوهشگر، داستان‌نویس و فعال اجتماعی بر روی جلد به تازگی در سوئد منتشر شده است.



فصلنامه «سینما و ادبیات» ویژه «کریستوفر نولان» روی دکه آمد

در بخش ادبیات این شماره نیز نشست احمد غلامی با امیر احمدی آریان و پویا رفویی درباره وضعیت ادبیات معاصر ایران، یادداشتی از یدالله رویایی با عنوان وطن شعر، مقاله‌ای از غلامحسین میرزاصالح با عنوان نقش یک رمان در فروپاشی یک امپراتوری، تاریخ: تکرار یا تفاوت، تکرار کمیک تاریخ: مارکس و روانکاوی وجود دارد.



دانلود شماره‌ی تازه‌ی ماه نامه‌ی چوک(pdf)

جزء معدود نشریات الکترونیکی که بی‌ادعا به ادبیات داستانی می‌پردازد.



همشهری داستان و شب یلدا

شماره جدید داستان همشهری به مناسبت آغاز زمستان با مطالبی ویژه شب یلدا از سوی گروه مجلات همشهری منتشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، شماره دی‌ماه ماهنامه «داستان همشهری» در بخش «درباره زندگی» خود با روایتی طنزآمیز از اورهان‌ولی آغاز می​شود و با روایتی از میل ملوی درباره زمستان و نوشته​ای کوتاه از خولیو کورتاسار ادامه می​یابد.



شماره‌ی چهل و چهارم نشریه‌ی الکترونیکی سه پنج منتشر شد

با آثاری از شهریار وقفی پور،علی آدینه،سیامک برازجانی،عدنان غریفی و ..



نشریه‌ی تخصصی شعر یانوس به روز شد.

با شعرهایی از رویا زرین، اکبر اکسیر، لیلا کردبچه، حمیدرضا شکارسری



همشهری داستان؛ شماره هشتم

با مطلبی از : داوود غفارزادگان " فراموشان " : خاطراتی از سوگواری محرم. داستان "خرید لنین " از میرسلاو پنکوف با ترجمه ی امیر محمد حقیقت - داستانی از بن لوری - روایت های داستانی محرم از متون کلاسیک فارسی - مطالبی درباره ی نوشتن " عادت های نویسندگی / از ری برادبری " - مقاله های طنز از : امبرتو اکو ( چگونه در نقش سرخپوست ها بازی کنیم ) ، جک هندی ، حامد حبیبی ( خاطرات یک داد زن )و...