360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم
360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم

رادیو فیکشن رادیوی تخصصی داستان و رمان و کتاب راه افتاد

نسخه اسپاتیفای داستان با صدای نویسنده 

کست باکس رادیو فیکشن 

کانال تلگرام رادیو فیکشن 



رادیو فیکشن  یک پادکست کمدی فلسفی روانشناسی جامعه‌شناسی اجتماعی تاریخی جغرافیایی ادبیاتی نجومی، بین سیاره‌ای، آموزشی، جنسی، جسمی، روحی، و حتی پرورشی است. بهترین پادکست فارسی دنیا البته بعد از رادیو دیو، چنل بی، رادیو مرز ، پاراگراف ، اسطوراخ ، ایستگاه فضایی ، هاگیر واگیر ( هاگیرواگیر )، رادیو چهرازی ، ناوکست ، واوکست ، راوکست ، رادکست ، چکش ، بی پلاس، خلاصه کتابها ، کتاب باز، فلسفیدن ، رادیو واگن ، دکتر هلاکویی ، دور دنیا ، رادیو جولون ، آهنگ سفر ، کوله پشتی ، رادیو اپرا ، کمیکولوژی ، پادکست کرن ، پرگار ، دست نوشته ها ، میرکت ، یووری ، دور دنیا ، رادیو عجایب ، کلاف ، لوگوس ، هلی تاک ، هزارسرو ، بلاکچین ، ای میوزیک ، خانه های من ، فلسفه علم ، ده صبح ، رواق ، آهنگساز ، هاب کست ، پادکست کلیدر ، احسانو ، کرن ، ملامیم ، هیرولیک ، بقچه ، نیمه شب ، گپ دایو ، سینماسلف ، صادکست ، تاریک خانه تاریخ ، هزار تو ، رادیو بندر تهران ، اپیتومی بوک ، گارسه ، سبکتو ، دیج ایمیج ، بارون ، رادیو هفت ، نوآنس ، هوپوکست ، هری پاتر ، خودکست ، هیستوری پنل ، الف ، ایستگاه فردا ، تاریکخانه ، رادیو قرمز ، بوم ، ساتوری ، گردسوز ، سیناتا ، این حکایت ، تورق ، کتابخوان ، رادیو فندق ، هشتگ زندگی ، بادیو ، لوکتو ، پاراتک ، پیوست ، ترکمنصحرای وی ، آتیشی ولی سالم ، شفاجو ، عجایب ، دایجست ، کلاف، ساگا ، راوکست، مستی و راستی ، پرچم سفید ، گیگ ، آلبوم ، رادیو دال ، رادیو کار نکن ، کرن ، سولاریس ، احسانو ، فردوسی خوانی ، مترونوم ، پرگار ، رادیو آفساید ، میرکت ، روغن حبه انگور ، دنیای تکنولوژی و پزشکی ، بی گلوتن ، نگهبان ، راندوو ، لوح سفید ، رادیو ژاپن ، رشدینو ، فول استک ، سفر محتوا ، فینتاک ، تیمچه ، استارت باکس ، ملودایو ، عامه پسند ، طنین سرو ، درخت ، نهنگ ، جعبه ، ساعت صفر ، هزار افسان ، چیروک ، طعم مهر ، گوشه ، داستان شب ، درد و دل ، مولاناخوانی ، اعتراف ، بیتمیش ، پوشه ، آن ، میم ، پاپریکا ، هیستوگرام ، نگاتیو ، تد تاک ، دکتر هو فارسی ، وستروس ، میدنایت کست ، سکانس ، گوش فیلم ، ابدیت و یک روز ، فیکشن ، پاراتک ، دموورژن ، تکامل ، کرونوس ، صلح درون ، وقت خواب ، چسب زخم ، سکوت بره ها ، کاکتوس ، فوتبال لب ، رادیو آفساید ، ترجمان ، استرینگ کست ، دیالوگ باکس ، صدای پرسپولیس ، رادیو راه مجتبی شکوری ، پلی لیست ، کتابگرد ، رادیو پن ، پیزاین ، و صدها پادکست دیگر

این پادکست، آخرین پادکست تاریخ درباره موسیقی، کتاب صوتی، فیلم و سینما، فلسفه، طنز، زبان انگلیسی، فوتبال، اسطوره‌ها، کمیک، سفر، مغز و
علم شناخته می‌شود. استثنائا این پادکست برای علی بندری نیست.

فئودور داستایفسکی - آنتون چخوف - لئو تولستوی - رومن گاری - میخائیل بولگاکف - گابریل گارسیا مارکز - چارلی چاپلین - ریچارد براتیگان - هاینریش بل - جنایت و مکافات - برادران کارامازوف - فردریش نیچه - آرتور شوپنهاور - ولادمیر ناباکوف - داستایوفسکی - بالزاک پوشکین - آلن دوباتن - هری پاتر - آلبر کامو - میلان کوندرا - فرانس کافکا - جی دی سالینجر - سقراط - افلاطون - جُرج اورول - ارنست همینگوی - چارلز بوکوفسکی - شازده کوچولو - پائولو کوئیلو - یوستین گردر - هنر شفاف اندیشیدن خلیج فارس روانشناس کتاب استقلال پرسپولیس موسیقی فیلم عشق ایران تهران معجون عزت نفس ریسمان تجربه کست دالان بهشت شاهین فرهنگ پیانو موسیقی بی کلام بلاکچین میشل شدن دیاپازون اطلس موسیقی قرن بیستم آکادمی امید فدوی دیجیتال بیت کوین سکه دلار طلا ماینینگ آهنگساز شنوتو ناملیک استاد عرشیانفر صندلی پیکسل چرخ سلامتزی پوشه پادوک رادیو درخت اسپورت لاله آمپاژ روزن جارگوشه آوای مبهم مدرسه زندگی فارسی کانال انسانک چهار اثر فلورانس رازها نیازها نظامی گنجوی شهرام اسلامی رادیو گلی بازی زندگی هلی تاک خبری پادیو منیاز شمس و مولانا کتاب کست آی قصه دغدغه ایران ناجی بیشعوری مجتبی شکوری آدمیزاد درنگ گوش نیوش های دکتر شیری شازده کوچولو عشق رشدینو هفت جنایی مدیتیشن مثنوی خوانی میم طنزپردازی موزیک رادیو الهی قمشه ای سرگلزایی انسان در جستجوی معنا دو قرن سکوت هنر ظریف بی خیالی اقتصاد ایران در گذر از بحران مبل قرمز زیگموند فروید چارلز داروین اثر مرکب جنایی مختومه رمان ایرانی تاریخ بیهقی موسیقی سنتی ایران چهار میثاق کارکسب ماندولین نقال باشی چای با بنفشه خوانش کتاب برای انسان خردمند مثقال رابطه عاطفی دکتر علی بابایی زاد روشن شو تاریخ تمدن تجربه زیستی کتاب سخنگو آهنگ شب

46 توصیه اخلاقی از دید شوپنهاور فیلسوف زشت و تند مزاج

گفتم شوپنهاور زشت و تند مزاج ولی این یک عبارت کاملا عامیانه در توصیف این مرد بزرگ است. گاهی اوقات آدمیزاد با وجود چنین هاله هایی بهتر و عمیق تر میتواند فکر کند و در حقیقت فلسفی زندگی کند. نه مثل هنر پیشه های ما که باسن مبارک را روی مبل خانه شان کمتر میگذارند. نویسنده ها و چیز نویس ها یعنی روزنامه نگارهای عزیز هم جای خود دارند. البته همیشه در پستوهای تاریک کتاب فروشیها و کافه ها آدمهای بزرگی هستند که جوانمرگ میشوند. بگذریم. اینجا گاهی لازم است چیزی که به عنوان حکمت یا توصیه های اخلاقی منصوب به شوپنهاور است را با هم مرور کنیم. 

1. عمر خود را به دنبال فراگیری دانش و به دست آوردن یادگیریهای جدید بگذارید.

2. به حقوق و کرامت همه افراد احترام بگذارید و تلاش کنید تا عدالت را در رفتارهایتان حضور دهید.

3. برای خودتان و دیگران ارزش قائل باشید و در جهت تحقق آن ارزشها تلاش کنید.

4. درک و شناخت خودتان را تقویت کنید و تلاش کنید بر اساس آن عمل کنید.  ادامه مطلب ...

مزخرفات و تفریحات - خشت آدمی چیست؟

آدمیزاد دایره المعارف مزخرفات و تفریحات است. همه‌اش از آب و سرگرمی‌ تشکیل شده است. آینده‌ای که خودش را با آن سرگرم می‌کند. این آینده اینقدر توی آن آب خیس خورده است که تمام هویتش را بی تفکیک توی خودش را دارد. آینده‌ای که از روز اول شق و رد و ترد و شکننده به نظر می‌رسید، روزی از میان‌سالی، نرم و منعطف می‌تواند مثل ماه کامل توی آسمان که هر کسی ممکن است یکهو ببیند، جلوی چشم آدم بیاید. تب‌دار و افسونگر. چیزی قدیمی از وجود آدم که هیچ وقت در طول سالیان عوض نمی‌شود. تنها چیزی که درباره‌ی آینده‌ی این سوسکهای کوچولو و از بین نرفتنی واقعیت دارد، همان  مزخرفات و تفریحاتی است که ممکن است همان شب مهتابی، بدون  هیچ تعارف و اختیاری وسط آسمان بر شما حلول کند. لعنتی آسمان تهران که این قدر غبار گرفته، بی افق و دست نیافتنی است باید یکهو این یکی را نشانمان می‌داد؟ من شیفته‌اش هستم. ترسی ازش ندارم. شاید شما برای اینکه با چنین آینده‌ای، حک شده بر قرص ماه، آمادگی لازم را  نداشته باشید. برای همین  و در جهت اساسی مزخرفات و تفریحات بروید سفر. خطرناک‌ترین کار رفتن به سفر و تجربه‌‌ی آسمان برهنه با نور ماه است. مواظب باشید. 


ماجرای شوپنهاور در حمام - مجتبی شکوری در کتاب باز

روزی شوپنهاور از حمام درآمد و موقع پوشیدن لباس با خودش گفت چه فرقی دارد که آدم زیر پوشش را پشت و رو بپوشد. ولی وقتی بیرون آمد مادر بزرگ هم همانروز آنجا بود و پخی زد زیر خنده. بهش گفت: تو شوپنهاوری ولی نمی‌توانی همین یک کار را درست انجام بدهی.
شوپنهاور گفت: مادر بزرگ. برای یک آدم مثل من خیلی سخت است که برای یک کارگاه یک روزه از آخرین اندیشه‌هایم، میان وعده‌ی ناهار تعیین کنم برای همین هم اکثر وقتها اوضاع خراب می‌شود، خنده‌ها از روی صورتها محو می‌شود و همه به شارژ بودن یا نبودن کارت اتوبوس و مترو برای بیرون رفتن از سالن فکر می‌کنند.
ولی مادر بزرگ این مسایل برایش مهم نبود. مثل هزار تا عنصر دیگر در دنیا که با هوش زیادی خلق شده‌اند چشمهاش حتی از شوپنهاور بیشتر برق زد و رفت جایی پهن ترین‌ تابه‌اش را از خیل انبوه وسایل خانه پیدا کرد و با آن بتواند نازک‌ترین کوکوی دنیا را درست نمود. کوکوهایی که حتی به عنوان یک عصرانه‌ی سرد و ترد قابل خوردن بودند. شوپنهاور خوشحال شد و گفت: تابه‌ات را بزرگتر کن تا دنیا را ترد و نازک تجربه کنی.
شوپنهاور مادر بزرگ را بعد از رفتن پدر بزرگ دیگر ندیده بود. رو به مادر بزرگ انگار راوی یک مستند خسته کننده از bbc باشد، گفت:
تحقیر انسانها از توی خانه شروع می‌شود. حتی انسانهای غارنشین نیز از توی غارها فرزندان، زن و دایی بچه‌ها را تحقیر می‌کردند. اولین تحقیر مربوط به دایی‌ها که در نقاشیهای غارنشینان یافته شده است حکایت از آن دارد که پدر به دایی اجازه‌ی در آغوش گرفتن فرزند را نمی‌دهد. اولین فلوت غمگین تاریخ بشر برای فراق هابیل از آن خانم ناشناس نبود. برای اولین بار یک دایی زخم خورده با کارد سنگی‌اش ضربه‌ای بر روی یک نی زد و پس از آن مرحله به مرحله، خلوتی را که از نبود پدر بزرگ در آن خانه جاری شده بود کشف نمود.
مادر بزرگ گفت: خدا یه عقلی به تو بدهد شوپن.
پس از آن بود که دعای مادر بزرگ بر روی شوپنهاور اثر کرد و او یکی از بهترین فیلسوفهای آلمانی شد.

چگونه آدم فوق العاده ی زندگی خودمان باشیم؟

  اول به خودم گفتم: آدم فوق العاده‌ی زندگی خودت باش. بعد دیدم که این حرفهای کلیشه‌ای فقط به درد تلویزیون و اینستاگرام می‌خورد. گفتم: خوب راحت باش. مثل فرماندهی بودم که برای راحتی خودش داشت به سربازها را راحت باش می‌داد. فرماندهی که معلوم نیست کجا دوران پیری‌اش را طی می‌کند. داشتم حساب می‌کردم آدم مجرد شاید فقط غم خودش را می‌خورد ولی پدر بزرگها تا غم نوه و نتیجه‌هایشان را نخورند سرمه‌‌ی خواب به چشمشان نمی‌رسد. اینطوری است که زود آلزایمر می‌گیرند تا برایشان اتفاقی نیفتد. مغز را که جوش آورده است از برق می‌کشند و می‌گیرند تخت می‌خوابند. البته عاقلان می‌دانند که از وقتی کاغذ گران شد حتی 30 ثانیه فکر کردن هم عملی لاکچری تلقی می‌شود. بعد از این حساب و کتابها به خودم گفتم دیگر لزومی ندارد آدم فوق العاده باشد. فقط همینکه دارد از زیر درخت رد می‌شود مواظب باشد تنش به عنکبوتی، چیزی آلوده نشود، کافی است. این رهنمود هم از قرن 8 هجری در زندگی ما وجود داشته و چیز جدیدی نیست. بنابر این درب قابلمه‌ی دنیا را می‌گذاریم تا بیشتر دم بکشد و به سن پدر بزرگها برسیم تا ببینیم چه خواهد شد. لذت بخش ترین بخش زندگی قدرت فراموشی است. حتی یک صورت اسید خورده هم هر چقدر توانست فراموش کند، خوش بخت‌تر خواهد بود. #فراموشی #آلزایمر #آرامش #عمار_پورصادق