ساجده گفت: من وقتی توی باشگاه خبرنگاران بودم میگفتند: نذارید طرف توی مصاحبه بگه: برق امام.
آمنه سادات گفت: وا؟ پس باید چی بگه؟
ساجده گفت: بهتره بگه برق غیر مجاز.
آمنه سادات دستی به ابروهایش کشیدوگفت: یعنی برق زیر زمینی؟ اینکه بدتره؟
ساجده تا دیر نشده گفت: نه خواهر من. غیر مجاز داریم زیر زمین. روی زمین،حتی روی پشت بوم که یک چیز سالم نداریم همش غیر مجازه، جز استفاده از هوای آلوده. زیر زمین هم که کلا اینقدر خونه ساختهان که دیگه غیر مجاز نیست. غیر قابل سکونته ولی هستن. تا 10 طبقه زیر زمین که قبلا حتی فکر نمی کردن مرده دفن کنن الان سالن عقد و عروسی دارن.
آمنه سادات دندانهایش را توی آینه دید زد و گفت: ببین دندونم رژی شده؟ بعد بدون اینکه امانش بدهد گفت: همین دیگه. تا یه حرفی میزنیم میره تو غیر مجاز. عقد و عروسی که بره ده طبقه زیر زمین ببین چی میخواد ازش درآد؟
ساجده طوری خندید و گفت: به هر حال شغل آدم خبرنگاری باشه سخت میشه بفهمه دیگه باید از چی بگی که جذاب باشه؟
آمنه سادات گفت: خواهر حق داری. واقعا چه خبری برای مردم جدیده؟ جز ظهور دوبارهی بن لادن در تهران؟
ساجده گفت: خیلی لوسه فکرشم نکن. بذار همین واکسن رو بگیرن بیارن.
آمنه گفت: اگر برای انتخابات باشه به نظرم باید رییس جمهور آینده وعدهی
#واکسن #رایگان #کرونا رو بده. حالا نداد دیگه ظرف 100 روز چنان اوضاع واکسن رو دگرگون کنه که هیچ کاندیدایی نتونه باهاش رقابت کنه.
ساجده در حالی که انگشتش توی لیوان دم نوش و انگشتر بزرگ مصنوعیاش گیر کرده بود گفت: باید اعتراف کنم که برای اولین بار باهات موافقم عزیزم.