1- به جای #فیتیله_ایها باید کلوچه ایها راه بیفته لااقل ارزش غذایی داشته باشه برای بچه ی در زیر رشد. اصلا از عمو قناد بعید بود
1- دوست لامصب عزیز چرا کتاب نمی خونی ؟ می دونی هاینریش بل از همین تجربه های امروز ما که قراره کورمال کورمال رد کنیم نوشته ؟ می دونی آلبرکامو درباره ی جامعه اش گفته : فرانسوی یعنی کارمند و حقوق بگیر؟ به نظر شما این خیلی شبیه ما نیست؟ نمیشه تجربه های اونها رو تکرار نکنیم ؟
ادامه مطلب ...توی شرکت ما اگر کسی عوض شود مثل عوض شدن چراغ راهنمایی است. یعنی باید ببینی و بعد بفهمی فلانی فلان جا شروع به کار کرده است. هیچ معرفی و تلاشی در بین نیست. به نوعی نشان از این دارد که کسی غریبه نیست. البته پروسهی آشنا سازی هم معلوم است ولی از نوع کتابیاش نیست که در شرکتهای دیگر تجربه کردم هر کسی باید تمام مراحل تلفن زدن و استفاده از اتوماسیون را به روش آمریکاییاش آموزش میدید. مدیر عامل عزیز ما هم دوست داشتند همه را به اسم کوچک صدا کنند. ولی صبر و حوصله لازم بود تا بعد از این آموزشهای مقدماتی مثل نوشیدن یک لیوان آب اضافی یا چایی قبل از ناهار، وقتی گرسنهاید، فقط آدم را یک مرحله عقب میانداخت. یک موضوع دیگر، که مازندرانیها به آن –باغ دایی جان رو دیدی؟ - به حساب میآید. در یک رسم قدیمی اگر مهمانی پر خسارت را در یک وعدهی غذایی دریافت میکنید باید قبل از وعدهی غذایی او را به سمت باغ میوه و معمولا مرکبات که در قدیم ارزان و حتی بی قیمت بودند میبردند. مهمان بیچاره همانجا اینقدر میخورد و با مایملک دایی آشنا میشد که free space خالی برای رسیدن به آن بوقلمون جادویی و برشتهی سر سفره که احیانا با رب انار تزیین و تلطیف شده بود، نداشت. به همین دلیل بسیاری از این نوع آشناسازیهای تو توذوقی، میتواند اثر مخربی در جذب یک نیروی جدید داشته باشد اصولا شرکتهایی که اهل آفتابه و لگن بیخودی نیستند، از خیر چنین مراحل پیچیده و وقت گیری میگذرند. در برخی از شرکتها، من بسیاری از نرم افزاری ها را میدانم- مثل همکاران سیستم، دورهی مهمانی و آموزش بسته به خواستهی کارمند جدید، به پایان میرسد. دورهی کار آموزی در شرکتها در بسیاری از موارد فقط به درد سفت شدن روالهای شرکتهای تازه تاسیس و تعویق حقوق دادن جدی در اینطور فضاها وجود دارد. در بیشتر مواردی که شرکتهای ایرانی دارند، آموزش واقعی یک امری غیر واقعی و حتی خطرناک است. چرا که اغلب به دلیل زود بازده بودن با آدمی نصفه و نیمه و خودآموز شروع میکنند. شرکتی که یک کارمند خود آموز جذب میکند، باخبر است که این کارمند بنابه هر دلیلی از طوفان رسته است و توانایی لازم برای پیش بردن امور را دارد. اصولا آموزش در ایران دچار معضلی است که همیشه خروجیهایش تربیت آدمهای متوسط، رند و بسیار موقعیت سنج است. چنین آموزشی میطلبد، مدیریت منابع انسانی یکی از پر ریسکترین بخشهای مدیریت باشد.
کشیدن سیفون بازه ای از امکانات مفید برای آدمها را بر قرار می کند که به درد تخلیه ی روانی ایران نشینان نیز خواهد خورد. مرور خبرهای تابستانی همه اش حکایت از روزگار خوشحال و خوشنودی دارد که حیف است آن را برای نسلهای بعدی خاطره نکنیم.
حمید رسایی - یک آخوند - از طرف بخش سلامت محل در یک بخشی از دولت، راهی مسابقات جام جهانی فوتبال می شود. چطور کراهت سفر یک روحانی به کشوری که در شرایط عادی و طبیعی بخش زیادی از آدمها topless در حال تردد هستند، توجیه عقلایی دارد و چه سپری از تقوا، می تواند از آن محافظت نماید؟ به هر حال ایشان گوشه ای از لحاف ملا را در سفر به دوش خواهد کشید.
امروز بازار دارایی فکری در فرابورس ایران راه اندازی شد. در کشوری که شما کپی رایت نداری و هر پسرخاله ای را گیر آوردی باید بتواند از مالکیت فکری ات دفاع کند، چطور می شود ایده ها را خرید و فروش کرد. فقط یک دلیل برای این کارها وجود دارد: توپ در کردن برای داخل کشور که ما چقدر مردمان خفنی داریم.
لو رفتن عکس یک هنر پیشه هم خبری است مثل هزار خبر روزانه ی دیگر که چنگی به دل نمی زند. طرف هم ممنوع التصویر می شود و هم تبرئه می شود و به طور همزمان این ادعایش ثابت می شود که تمام این عکس ها فوتوشاپ هستند. بعد تاریخ به گذشته بر می گردد و هدیه تهرانی هم مبرا می شود. شاید خبر روز بعد قسم خوردن به عصمت هدیه تهرانی باشد.
بهترین روش ثبت وقایع خالکوبی نیست. یعنی اگر اهل خاطره و ثبت آن هستید با این عشقهای کوتاه و تحمل های طولانی خود بسازید و سایز عاشقیت خود را تغییر ندهید تا دچار مشکلات پوستی - جوهری نشوید.
بعد از ممنوعیت نوشابه در ادارات دولتی و نیاز به تغییر کاربری نوشابه به ماده ی سفید کننده ی دستشویی، حالا شاید نوبت آن باشد که به جهت کمبود آب در تمامی ایران، دولت گرامی حسن روحانی، حالا که اهل سفر استانی نیست و با همین متروی درون شهری سفر می کند، قانون ممنوعیت کشیدن سیفون در کلیه ی ادارات دولتی و نهادها و سازمانهای وابسته به اجرا در بیاید.
چند وقتی است کشیدن سیفون به روی دولت احمدی نژاد از طریق یاران و به عبارت مستقیم تر، وزرای سابق، باب شده است. به همین جهت تا آنجا که می توانید به خاطر بیاورید و اگر وزیر بوده اید، معزول و مفلوک شعارهای ریاست جمهوری سابق بوده اید و یا به طوری احساس به خاطر آوردن و اعتراف کردن در حفره های میانی شکم تان شما را اذیت نموده است، بنشینید و برای یک روزنامه یا سایتی انتقاد بنویسسید
برنامه پایش شبکه یک تلویزیون اتفاق جدیدی است. لازم بود خیلی زودتر آزادی فریاد زدن برگردد. به نظر وقتی در بین کشورهای دنیا یکی از 5 ستاره ترین کشورهای فساد مالی و اداری هستیم چرا نباید پادزهر رسانه اش در برنامه های مثل سالی تاک باشد. یک برنامه ی غیر حرفه ای که می تواند کلی اعتماد زدایی کند. اما وقتی برنامه پایش از شبکه اول تلویزیون قرار است پخش بشود.
درد دلهای مردم به شکل تصویری، همان چیزی که آدمها توی شبکه های اجتماعی بهش عادت کرده اند مطرح نشود؟ ادبیات مجری برنامه دیگر مهربان و صبورانه و پرسشی و پیگیری نیست و مثل همین پورنجاتی که قبلا مدیریت مهمی در رسانه ملی بود، رنگ و بوی تیکه انداختن و متلک گفتن و عقده گشایی از جانب مردم شاکی و ناراضی را دارد. یک بخش جالب در این برنامه لابد معرفی کارآفرینان موفق در حوزه های مختلف است. نمی دانم توی کشوری که دست فروش ها را هم جمع می کنند و هم پخش می کنند. یک کارآفرین موفق توی برنامه پایش چطور می تواند در جواب جوانهایی که پول برای راه اندازی کسب و کارشان ندارند، پیشنهاد دستفروشی بدهد. ولی اینجا همه چیز ممکن است. یا به قول سالی تاک اینجا همه چیز در هم است. به نظر می رسد برای توده ی مردم برنامه ساختن نیاز به شعارهای لوس سالی تاکی هم داشته باشد که از حیدری و گروه اقتصاد بعید است.
مابعد التحریر: این روزها به مناسبت دهه فجر مجموعه سینماها در یک روز خاص رایگان است. حالا معلوم نیست این داستان چقدر به شرکت مترو ربط داشته باشد. زیرا مترو پیشگام و صاحب نام در این موارد است.
مشکل adsl مخابرات استان تهران تقریبا دائمی است.
یک چند وقتی طول کشید تا این جریان شبه ملی کردن اینترنت مخابرات استان تهران اثراتش رو برای ما بگذاره:
سایتهای داخلی و مجاز مثل همین blog sky باز نمی شد. ولی یه جایی مثل aparat با سرعت آفلاین قابل دسترسی بود.
اما راه حل رو برای این می نویسم که شاید خیلی ها این مشکل رو دارند و مخابرات استان تهران - adsl- ترجیح می ده چیزی روی صفحه اش منتشر نکنه یا ... فضای دولتی و عجیب غریب...
1- اول باید برای اتصال اینترنت خود ip و فقط dns آن یعنی بخش پایینی صفحه تنظیمات را به شکل زیر set کنید:
2- باید از دستور زیر تنظیمات را reset کنید و با restart کامپیوتر همه چیز درست خواهد شد.
توی خط فرمان تایپ کنید: netsh int ip reset
اینتر کنید و ری استارت سیستم.
تا زمانی که ازاینترنت مخابرات استان تهران و دیگر اینترنتهای پر سرعت مخابرات استفاده می کنید صبر و حوصله را پیشه ی خود نمایید. البته در صورتی که صلاح دانستید، خواهید توانست به جای تلویزیون از آب قلیل شبکه ی تصویری آپارات بهره ی فوتبالی و موبایلی ببرید. ماجرای اینترنت مخابرات ماجرای غم انگیزی است. خصوصی سازی و خصوصی سازان توانسته اند مرکز 20 20 برای پشتیبانی ADSL مخابرات استان تهران را راه بیاندازند ولی دریغ که نتوانسته اند مشتری مداری واقعی را راه بیندازند.