360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم
360 درجه

360 درجه

داستان کوتاه و رمان - جامعه شناسی -فلسفه -معرفی کتاب - نقد فیلم

ترانه سرای خوش بخت - وحدت ملی ایرانی

ترانه سرا ها در نگاهی خوش بینانه دو دسته اند 

دسته اول خراباتی منشهایی هستند که با دود چراغ و این مسایل مشغولند و خدا قوت 

دسته دوم با مادر بزرگ دوستشان آشنا شده اند که اتفاقا نماینده زنان ایران در یک زمانی بوده است و اتفاقا خانم گوگوش بوده اند و شبکه ای عریض و طویل منتسب داشته اند که می تواند خواننده در مقیاس تلویزیون ملی هم تولید نماید، باز هم خدا قوت آکادمی یا آکادمی دوست داریم. 

پ.ن: 

یکی از مهمترین مزایای آکادمی گوگوش همانا استفاده از تنها جنبه ی وحدت ملی ما ایرانیها در حفظ آثار و علایم گذشته است که این هم افزایی عظیم را موجب شده است. 

همه چیز آرام است - ملت مهر و باز گشایی مهر مدارس و حومه مبارک

مَسکن و مُسکن و مِسکین ها همه شد- مهر 

اصلا ماه شد مهر 

دولت شد مهروزی 

شمسی خانم رفت دانشگاه و شد: مهری 

حسنی تا آخر جمعه هایش مکتب رفت و شد : مهران 

اکرم مکلف شد و جشن توی جشن آمد که باید شوهر کنی، رفت دانشگاه آتش بازار یابی شوهر را روشن کنی شد: مهر افروز 

خانم زایش زاده که شوهرش جلوی در و همسایه بهش می گفت: خانواده، بالاخره در شوهر داری از رو رفت و شد : مهر انگیز 

اما اوضاع ماه هنوز در عقرب است و مهر صادق هنوز در راه بی سوخت و تکلیف مانده است.



تصمیم کبرای ایرانی


الف - 


خوب انفعالی بودن ما همیشه سر جای خودش با اولین باران معلوم می شود 

مثلا اینکه باران ببارد و ما جشن خود کفایی رفع آلودگی هوای تهران را برگذار کنیم 

یا باران نبارد و اتوموبیل سازی ها هم متوقف نشوند و سرب گلوله از آسمان ببارد 



ب- 


کبرا حتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه دلخواهش نمی تواند تصمیم بگیرد چه رسد به اینکه شوهر مورد نظرش را انتخاب کند 

باز هم باید منتظر باران باشد 

تا کدام دانشگاه ظرفیت به اندازه او داشته باشند 

بعدش هم شوهر مورد نظر با پرایدوی لیزینگی اش پیدایش شود


ج- 


ما حتی برای تعلقات خاطر خودمان هم نمی توانیم تصمیم بگیریم 

و کلا به هر چیز مجاوری دل می بندیم 

آن هم لابد از کرامات و کلمات باران است که شبی نیمه شبی وقتی قلندر و مست و خرابیم سراغمان آمده است 

بعدش هم خیلی راحت به خودمان می گوییم: خیلی وقت بود داشتم بهش فکر می کردم


 

تقویت حافظه و افزایش میل حافظه ای با دارت

1- برای تقویت حافظه ؟ باور کردنش سخت است ولی دانشمندان جی شناس مثل جی 5 پنج و غیره به راستی دریافته اند که بازی دارت نقش زیادی در تقویت حافظه و افزایش طول حافظه خواهد داشت. مثلا همین که این کلمه ی عجیب و غریب خاطرتان مانده - قدم بزنید و با خود تکرار کنید دارت و اثر معجزه آسای این عبارت به ظاهر بی معنی را دریابید. 


 2- برای اینکه طول حافظه ی خود را به شکل بلند مدت و یا کوتاه مدت افزایش دهید بعد از هر بار بازی به یاد بسپارید که سوراخهایی که روی تخته دارت ایجاد کردی کجاها بوده و در مجموع چند امتیاز کسب کرده اید

3- یکی از بهترین موردکاویهای مرتبط با دارت را اینجا نقل می کنم. عاقلان به اندازه کافی از این قضیه درس خواهند گرفت: 

یک روز با دوستمان که دکترای مدیریت هم هستند رفتیم منزلشان. قرار تقویت هیچ چیزی را نداشتیم 

ولی بعد از بازی دارت به درستی دیدیم که سوراخهایی روی دیوار به جا مانده که درسهای آموخته از این مورد کاوی را به عهده خواننده خواهیم گذاشت. 


3- شاید تمام افسران ارتش آزادی بخش فرانسه یا ارتش سرخ روسیه یا یکی از همین ارتشها شبانه روز دارت بازی می کرده اند. به همین دلیل احتیاج به دعاهای پشت جبهه در هیچ مرحله ای احساس نمی شده است. 


4- برای برون رفت از وضعیتهایی مثل نوسان ارز، نوسان قیمت طلا، نوسانات فامیلی و دوستان لزوما می بایستی از چنین وسیله ای و گاهی با عکس طرف مقابل استفاده نمایید. 


5- به نظر دوره ی شعار و هر چه فریاد داشتن گذشته است. پس گوشه چشمتان را پاک نموده و شروع به دارت بازی نمایید. بدین گونه برای اولین بار در تاریختان مهمترین تجربه ی بزرگان سیاسی، اجتماعی، انتظامی را در خوهید یافت


6- دست دارت خوب یکی از شانسهای خوب زندگی از جانب خداوند است.  پس همواره به خاطر اینکه در این زمینه سرمایه گذاری نموده اید و تمام تخصص و دکترایان را در این راه به کار برده اید از خداوند بورس و فرابورس تشکر نمایید. 


7- آخرین نکته برای داشتن حافظه ای بلند و خوب این است که با دارت بازی بزرگترین دستاورد اجتماعی ایرانی را کسب کرده اید. شما توانسته اید تمام مسایل و مشکلات را دارت نمایید.

10 جایی که می توانید خودکشی کنید- روزجهانی پیشگیری از خودکشی

1- یکی از مهمترین جاهایی که می توانید خودکشی کنید،  یک مهمانی پر از جنس مقابل یا مخالف است که کمی هم دمای هوا بالا رفته و شاید شما سالی یکبار به چنین مهمانیهایی دعوت شده اید. 

2- مهمانی خانه ی دایی جان و یا اقوامی با چنین رتبه بندیی که شام ترکیبی از مرغ داشته باشند. 


3- با یکسری از دوستان قدیمی قرار گذاشته اید تا یک روز کامل را مرخصی بگیرید و به جاده چالوس بروید. اینجا نیز مانند موارد فوق در همه چیز و در هر کجای جاده- خصوصا پیچهای شدید- می توانید از فریاد زدن آهنگ ابی تا دید زدن و تکه پراندن به ماشینهای بقلی به عنوان موقعیتی برای خود کشی استفاده کنید. 

4- نامزد یا دوست دخترتان شما را دعوت کرده است تا به سلیقه ی خودتان کادو بخرید. در این صورت می توانید تا آنجایی که سقف صندوق ذخیره ارزی ایشان اجازه می دهد بگردید و بهترین را انتخاب کنید. 

5- یکی دو ترم است که به سمت استادی در دانشگاه علمی کاربردی و یا آزاد منصوب شده اید. 

تا آنجا که می توانید با سوالات سختگیرانه از دانشجو های در حال چرت تا روز امتحان و در جااستادی خودکشی کنید. 

6- پشت فرمان هستید و مسیرهای بزرگراهی ممکن برای رسیدن به مقصد بند آمده است. لازم است بدون توجه به اینکه مادر بزرگ گرامی نیز به عنوان سرنشین عقب همراه شماست، با فحشهای خوار و بار به راننده های سرگردان مثل خودتان، خودکشی کنید. 

7- برای مصاحبه به یک شرکت پولدار دعوت شده اید. 

برای نوشتن میزان دستمزد پیشنهادی تان تا رقم معقول آخر، خودکشی کنید. حتی می توانید تقاضای حقوق بر حسب دلار، یورو و یا سکه طرح جدید طلا داشته باشید. 

8- شما به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره شرکت منصوب شده اید

به نظر می رسد شرکت دچار تحمل هزینه های بیهوده شده است. بدین مناسبت تا آنجا که می توانید اضافه کاری و پاداش و دورکاری و ماموریت و سهم شماپو لیف کارمندان را قطع کنید و در این راه حسابی خود کشی کنید. 

9- شما برای یک سفر آماده می شوید. به نظر این سفر چند روزی طول خواهد کشید و لازم است به نوعی فضای فرهنگ و هنر و غیره را به دنبال خود داشته باشید و در مواقع مناسب از این چشمه ی پر تشنه - مراجعه کنید به آمار تعداد کتابخوانهای ایرانی- بنوشید. پس تا آنجا که می توانید کتاب و مجله و ژل سوختنی به همراه داشته باشید تا خودکشی کنید. 

10- شما بعد از کلی پارتی بازی در یکی از مسابقه های تلویزیونی آن ور آبی انتخاب شده اید. لطفا برای نشان دادن هنر موزون خود یک هفته قبل از مصرف تکان داده و خود کشی نمایید. 


پ.ن: مسئولین محترم مثل همیشه برای جلوگیری و مبارزه با خودکشی، صفحه ی ویکی پدیای آنرا فیلتر نموده اند. 

روز وبلاگستان فارسی: وبلاگ نویسی

وبلاگ نویسی برای اولین بار شامل اتفاقهای زیادی بود. هدف بررسی کامل این اتفاقها نیست. چون به نظر وبلاگخوانهای امروزی خودشان دستی در قلم دارند و یا داشته اند و اطناب را دوست ندارند. 

اما ایران به آمار آن روزها که واقعا وبلاگستان، وبلاگستان بود و حتی همین به روزم به من سری بزنید و یک گل در کنارش هم ممکن بود خواننده و نویسنده را سر ذوق گشتن توی کوچه ی یک وبلاگ دیگر بیاورد، رنگ و بوی خیلی بهتری داشت. 

وبلاگ پدیده ای بود که آدمها در حوزه های کاری و درد دلی خودشان دنبال این بودند که دوستان مجازی بسازند. حرفشان را از قالب های نخ نمای رادیو تلویزیونی به نوعی شعور خودمانی تر و تجربی تری بکشانند. طوری که گاهی ارتباطهای خیلی خوبی از این رهگذر به دست می آمد.  

دوره ای که خیلی حرفه ای تر ها که در زمینه های خاص می نوشتند هم برای همیشه متولد شدند و ماندند  و مانده اند. 

اما طبق همان بحثهای قدیمی که به دلیل وجود شبکه های اجتماعی در چند سال اخیر و مسایل دیگر یقه ی وبلاگ نویس های استخوان دار را گرفته است، آدمهای ما هنوز که هنوز است به نظر به یک نهاد اجتماعی برتر نیاز دارند.

شاید آن روزها هر کسی از تب وبلاگ نویسی صحبت می کرد که واقعا دوره ی بعد از تب، مانده ها آنهایی شدند که دست از سر این فضا بر نداشته اند و نخواهند داشت. 

فضایی که همیشه شعور دسته جمعی بهتری را توی یمین و یسار دنیا می طلبد. 

خود بنده از سالهای حدود 80 شروع به وبلاگ نویسی کردم که فراز و نشیبهایی باعث شد قبلی ها را جمع کنم و فعلا اینجا مانده ام 

ماندنی که دلگرم به خوانش گاه گاه دوستان است

دوستانی که خیلی هاشان را از همین فضا گرفته ام و دوستی هایمان به نظر عمیق تر از خیلی موارد دیگر است. 

12 نکته برای داشتن سایت در یک کسب و کار

چرا سایت داشته باشیم؟ 

1) سایت کارت ویزیت الکترونیک افراد است. 


معایب بروشور و کاتالوگ نسبت به داشتن سایت چیست؟


2) کاتالوگ و بروشور ها یکبار اتفاق می‌افتند ولی داشتن سایت یک اتفاق دائمی است که با شارژ سالیانه ناچیز- در حدود 100 هزار تومان در سال- اتفاق می افتد. 


3) کاتالوگ و بروشوربه دست افرادی می‌رسد که اغلب به آن احتیاج ندارند. یا حداقل در زمان توزیع  به آن احتیاج ندارند. اغلب افراد برای پیدا کردن کارت ویزیت افراد و یا کاتالوگ و بروشور شرکتها دچار مشکل هستند و به نظر وسیله‌ای برای جستجوی خدمات و کالا و قیمت آنها نمی یابند. 


ما که کسب و کار کوچکی داریم و الان به نظر داشتن سایت ضروری نیست.


4) هر چقدر یک سایت قدیمی تر باشد، رتبه آن بالاتر خواهد رفت. 


5) هزینه های داشتن یک سایت به همراه دفتر در نقطه‌ای دور افتاده و یا سرپایی، خیلی کمتر از داشتن دفتری در نقطه‌ای خوب از شهر است. این نکته حتی در شهرستانها نیز به درستی صدق می‌کند. هر چقدر دفترتان دور از فضای کسب و کار و راسته‌ی بازار باشد، شما با داشتن سایت می‌توانید به راسته‌ی مجازی بازار خود نزدیکتر شوید. البته این موضوع به آن شرط است که سایت شما قابلیت به روز شدن و یا قابلیت انحصاری در زمینه‌ی کالا و خدماتی خاص را داشته باشد این اتفاق با سرعت بیشتری حادث خواهد شد. مثلا شما ممکن است یک شرکت پخش در طبقه‌ی چندم یک پاساژ کم رونق باشید. اما بتوانید با داشتن سایت مشتریان خود را چند برابر کنید. 


آیا تمام مشتریان ما یا بخش قابل توجهی از آنها از اینترنت استفاده می‌کنند؟ 


6) شاید باور نکنید ولی در خیلی از زمینه‌ها که این روزها هر کسی برای خرید کالا و یا دریافت خدمات به تهران مسافرت می‌کند، بی تردید با جستجوهای اینترنتی در ابتدا بخش سرگل بازار مجازی را مشاهده نموده  و با کسب اطلاعات راجع به قیمتها و یا مشخصات فنی کالا و خدمات – جزئیات نحوه ارائه خدمات- اقدام به مراجعه به چنین مراکزی می‌کند. بنابراین شما که دارای هر نوع کسب و کاری، چه بزرگ و چه کوچک هستید نباید از چنین مشتریانی که به شکل فرا استانی در حال جستجو برای یافتن خدمات و کالا هستند، غافل نمانید. 


7) داشتن سایت بهترین تبلیغ برای کسب و کارهای در حال راه اندازی – Start up – خواهد بود. 


8) سایت کسب و کار شما را فرا استانی و حتی بین المللی خواهد نمود. 


9) سایت دست واسطه‌ها را کوتاه می‌نماید. یعنی افراد با جستجوی خدمات و کالای مورد نظر مستقیما شما را پیدا خواهند نمود. 


10) سایت وسیله‌ای قوی برای عضویت در بانکهای اطلاعاتی کسب و کارها در هر زمینه‌ای است. اگر در یک صنعت فعالیت می‌کنید واقعا در خیلی از مواقع برای عضویت در  گروه‌های مرتبط صنفی که اغلب خدماتی هم به اعضا ارائه نمی‌کنند باید پول گزافی پرداخت کنید. اما اگر سایت شرکت خودتان حاوی مشخصات کالا و یک نمونه از قیمت، به همراه تلفنهای تماس داشته باشید، برای ثبت شدن در لیستهای بانکهای اطلاعاتی که در حال حاضر منبع درآمد خیلی از شرکتها شده است، به رایگان ثبت می‌شوید. داشتن یک سایت ساده نیز می‌تواند کسب و کار شما را در چنین لیستهایی ثبت کند. 


آیا سایت می‌تواند به جای فروشگاه به‌کار رود؟ 


11) ما اهل شعار نیستیم. واقعیت این است که هنوز فروشگاه‌های الکترونیکی در ایران به صورت جدی نتوانسته‌اند اعتماد سازی لازم را برای مشتریان ایجاد نمایند. اما داشتن سایتی حاوی تلفنهای تماس شرکت شما و وجود یک مشاور مجازی برای ارائه اطلاعات و مشخصه‌های فنی به مشتریان شما، باعث خواهد شد تا در وقت کارشناسان فروش شما صرفه جویی شده و مشاوره‌های اولیه برای مشتری، به دور از مشکلات تمام وقت نبودن و یا بی انگیزگی و در موقع مناسب نبودن فروشنده‌هایتان، به صورت 24 ساعته و هفت روز هفته در خدمت مشتریان قرار بگیرد. البته بسته به نوع کسب و کار شما سایت می تواند یک مدیر فروش کامل و یا یک کارمند فروش هر روز توسعه یابنده باشد. 


11) سایت به نوعی به خدمت گرفتن زمان برای تجارت است


شما تاجر گرامی بهتر می‌دانید که برای داشتن کسب و کار موفق لازم است که زمان در خدمت شما باشد. یعنی با گذشت زمان بتوانید کسب و کار خود را باصرف کمترین تلاش و هزینه‌ای گسترش دهید. به نظر داشتن یک سایت دقیقا مثل یک کارمند فروش قوی، منظم و 24 ساعته برایتان عمل خواهد کرد. هر روز که از ورود این کارمند به مجموعه شما می‌گذرد، شما رشد بیشتری برای او مشاهده خواهید نمود. 


آیا هزینه‌های داشتن یک سایت زیاد است؟ 


12) ما برای داشتن یک خط موبایل همراه اول سالیانه به طور متوسط مبلغی به عنوان حداقل یک میلیون تومان هزینه می‌کنیم. در حالی که داشتن یک سایت با اینکه شما آدرس آن را به کسی نداده اید – برخلاف تلفن که بیهوده زنگ نمی‌خورد- می تواند سالی در حدود 100 هزار تومان هزینه داشته باشد. 


چرا طراحی سایت در برخی موارد ناموفق بوده است؟ 


1- شرکتهای نرم افزاری - مثل همیشه که بدها در اقلیت هستند- وجود دارند که بدون توجه به نیاز توسعه بازار برای مشتری اقدام به طراحی سایت می کنند و اغلب مشتری را در ابتدای راه که نیاز دارد تا سایتش پخته شود رها می کنند.

2- عده قلیلی از شرکتهای نرم افزاری - مثل همان نکته ی بالا - فقط به جنبه های فنی سایت مثل امکانات، سئو - بهنیه سازی سایت برای موتور های جستجو و مواردی از این دست توجه می کنند و به نیازهای توسعه بازار برای مشتری به اندازه ی چند دقیقه هم فکر نمی کنند. 


3- کارفرمای طراحی سایت یعنی کسی که صاحب کسب و کار است، توقعات فضایی از سایت طلب می کند و اغلب به اندازه کافی برای افزایش رتبه ی سایت صبور نیست. 



پ.ن: 

بنده به دلیل اینکه دز زمینه ی کسب و کار و مشاوره بازاریابی در خدمت تیمی از بهترینهای ایران هستم، توانسته ام با رویکرد بازاریابی اقدام به ارائه خدمات طراحی سایت برای کسب و کارهای حوزه های مورد علاقه ام نمایم. 


نمونه ای از سایتهای طراحی شده توسط اینجانب: 


http://www.masihkhah.com/


سایت هادی مسیح خواه 



نمونه سایت شخصی هنری در حال تکمیل :


http://roeinpad.com/ammar/



سایت شرکت رویین پاد 


http://roeinpad.com/



عمار پورصادق - 2975 497 0912 


poursadegh.a    at   Gmail.com 

آدم نبودن- جملات نیچه Friedrich Nietzsche

من از این دنیای نامرد می ترسم 
من از این آسمان کبود با درختهای درهم که خورشید را پوشیده اند بیزارم 
از نبودن اکسیژن کافی نیز 
برای شب بلندی زیر همین درختهای همیشه ایستاده  می ترسم 
از نبودن حوای سیب به دست 
نبودن آدم هم برایم عادت شده است و می‌ترسم
از شر شر آب که هست و همه چیز را با خود برده است می‌ترسم
روزها و شبهایی که خوابشان برده 
و توی آب افتاده‌اند 
از کف  زمخت رودخانه بیزارم  
از اعتبار نیوز و قیمت به روز طلا و دلار 
از اعلان عمومی سرطان 
پایه های هم صدا با موریانه ها 
جاجرود که خیلی سال است کف خشک شده اش توی ذوق می زند 
از زاینده رود که وفا به حال خودش هم نداشته و صدایت توی هیچ آبی فرو نمی رود بلکه یادت بماند یک روزی از روزهای ناچیزت را ازش گذشته ای 
از نیل ایران که کوسه هایش هم دارند گریه می کنند 
از زمختی کف تمام رودخانه ها که حتی کوسه ها را هم عاصی کرده 
البته این بالایی ها از خودم هست ولی آنچه که در ادامه آمده است از حضرت نیچه است. 

Friedrich Nietzsche:

1.        Just like an experienced hunter try to hunt good subjects while educating, and get rid of old beliefs at once.

2.        A habitude makes our hand more and more skilful, but intellect makes us insufficient.

3.        As long as your perception is in contrary to my beliefs, you will not comprehend my rationalities. You must be the victims of the same zeal and lovelorn.

4.        Meditation is like planting a tree. It bears fruit late, but you can always be sure of its fruitfulness.

5.        Heaven is always where the knowledge is.

6.        The worst retribution for a teacher is, when his students remain his disciples all their lives.

7.        One should always yearn to experience major difficulties from the bottom of his heart.

8.        It's better for one not to know a bout some thing than to know  a little a bout many things. It's better to be a fool with our own knowledge than to be counted wise with others, perception and beliefs.

9.        One could do any thing he has  to. And when some one says "I couldn't " it means that he doesn't want to use his will power.

10.     You never climb the mountain of truth in vain, either you climb up higher today or you foster your faculties to go up higher tomorrow.

11.     Desiring is a noble purpose and the tool for reaching it, is a mark of genius.

12.     He who lives like children, and doesn't worry for his provision and doesn't consider what his behavior mean, will remain a child.

13.     For the prosperity of individual and the society, struggle laziness must become a public duty.

14.     Work is the spinal core of life.

15.     To live a good quality life, you should keep yourself above the mediocrity of  living. So learn how to climb up while looking down.

16.     The more one can strand on his own feet, the less the others will try to  lead him.

17.     A noble spirit is not the one who can desire exalted lovelorn, but id the one who rarely flies up in the air lives freely with  transparency.

18.     It is a fact that, spirit prefers to descend where the patients and the afflicted people are.

19.     The exalted spirit pays respect to oneself.

20.     Virtue rewards those with happiness and prosperity that only have faith in their own attainments.

21.     The victorious doesn't belief in luck.

22.     Every single fruit of your virtue just like a star will dim but yet their rays radiate and traverse along the astronomical road, so are the rays of your righteous acts, they traverse along even if your actions have been done long time a go. Thus, the consequence of your actions will remain and glitter even if it's been forgotten.

23.     Are you the one who watches life to pass by or the one who takes action or the one who quits and withdraws?

24.     Not all kinds of gold shine, the most brilliant shininess belongs to the purest metals.

25.     Mastership is obtained one doesn’t hesitate or blunder in time of taking action.

26.     When you have resolved to do some thing shut the doors to hesitations and doubts.

27.     Human being is a creature that should tame himself.

28.     Talking too much a bout yourself, is a definite sign of hiding your character.

29.     We are not the wasted product and leavings of humanity. Still, highly possible that we could transform the mankind and establish a new era.

30.     People make themselves exhausted with every thing but comprehension and perception.

31.     The one, who questions the genuineness  of things, is the only that can create transformation.

32.     Continual tranquility is wearisome. Some times storms are needed too.

33.     Those who speak loudly a bout the importance  of their existences for humanity are dishonest and have weak conscience, when it comes to fulfilling their public and civil duties.

34.     The most apparent sign of humiliation is, when some one thinks that everybody is a tool for reaching his or her goal or when he denies a human being down from the roots all together.

35.     The human being is the most ferocious creature that exist in the nature.

 

تحلیل رفتار مصرف کننده

یکی از اتفاقهای جالب کشف کردن نوع تفکر آنهاست که در تمام زمینه‌های ممکن زندگیشان نمودهای مشترکی دارد. مثلا کسانی که شماره های رند موبایل خرید و فروش می‌کنند به نظر اگر کمی از فضای آی تی یا همان کامپیوتر سر دربیاورند، می‌روند سراغ خرید و فروش نام دامنه‌‌های روند. البته این مورد را بنده دیده‌ام. یا مثلا کسانی که اهل شروع کردن یک کسب و کار پر سر و صدا و رقابتی هستند، ماشین زیر پایشان نیز به همان شکل خواهد بود. 

اگر شما بتوانید این موارد مشترک را در اطرافیانتان طبقه بندی کنید و یا در گشت و گزار در بازار، نه به صورت مجازی بلکه واقعا این جور خصیصه‌های آدمها را بتوانید لیست کنید، حتما می‌توانید بازایاب خوبی باشید. بازاریابی به معنی دستمالی شده و ویزیتوری آن که بیشتر غیر تخصصی و کلاس پایین به نظر می‌رسد، منظورم نیست. بازاریابی به معنی  مشاوره دادن به مشتری با دانستن شناخت او مد نظر است. مثلا چیزی که در بالا مطرح شد به نظر به بخشی از دانش بازاریابی یعنی – تحلیل رفتار مصرف کننده مربوط است. 

امیدوارم در آینده‌ای نزدیک مطلب بهتری خدمت علاقه‌مندان به بحث بازاریابی تقدیم کنم.  


سبک زندگی خانه داری - نظریه قانون کار پارکینسون

سبک زندگی چیزی نیست که یک آدم مجرد خانه دار آن هم پسر بتواند درباره ی آن چیزی بگویند ولی گاهی این رموز خانه داری، یک جا به صورت درد جمع می شود.  

ادامه مطلب ...

من و تو - میترا بیات

یکی از بهترین برنامه هایی که در شبکه من و تو می شود پیدا کرد تا کمک کار خیلی ها بشود همین برنامه هایی است که خانم دکتر میترا  بیات اجرا می کند. برنامه مثل خیلی از قالبهای موجود در من و تو، حرفه ای است. به نوعی بی واسطه تر از برنامه های صدا و سیمای خودمان درباره ی مهارتهای زندگی و روان شناسی زندگی روزمره بحث می کند. اغلب مشکلاتی را مطرح می کند و راه کار روان شناسی برایش دارد که به نوعی به زندگی روزمره در ایران مرتبط است. شبکه ی من و تو با همین هفتاد هشتاد آدم مهاجر توانسته است از آن دستگاه عریض و طویل برنامه سازی صدا و سیما جلو بیفتد. 

 

 به همین سادگی هر آدمی در ایران ممکن است با مشکلات حاد و یا سوالات ساده درباره مهارتهای عاطفی روان شناسی روزمره و حتی چالش های بزرگ روان شناسی بر سر تصمیم هایش، بخواهد بنشیند پای این برنامه. به نظر داشتن روند مناسب و حمله کردن به مشکلات موجود جوانها مخصوصا دختر  و پسرهایی که درگیر یک رابطه عاطفی به شکل ازدواج و یا غیر از آن هستند،خیلی مفید است.

برنامه های تلویزیون خودمان خیلی خسته کننده هستند. بیشتر حاوی مواردی هستند که به شکلی طولانی و غیر حرفه ای بخش عمده ای از برنامه به حرفهای کلی، قلمبه سلمبه و با پرداخت بیشتری به کیسهای مطرح شده پیش می روند. این برنامه های وطنی به راحتی از واسطه ای غیر طبیعی به نام محدودیتهای تلویزیون ایرانی رنج می برند. که به نظر باید برای همیشه این محدودیتها حداقل در یک برنامه روان شناسی فراموش شوند تا پزشک مشاور بتواند تکنیکهای روان شناسی بهتری را به مخاطب ارائه کند. 

حیف که سیاستگذاریهای اغلب در این باره بسته است و ترجیح دارد فرافکنی و باز بودن ها در برنامه های طنزی مثل خنده بازار اتفاق بیافتد. 

سرپل تجریش در اجلاس سران عدم تعهد

روزهای اجلاس سران عدم تعهد است. تلویزیون به راحتی می تواند اعلام کند از 5 قاره‌ی دنیا آدم دارد می‌آید اینجا. روز تعطیل می‌شود هوای دربند را توی جای کوچکی به اندازه یک سرنگ در ریه‌ات جاکنی و خوش و خرم قطره قطره استفاده کنی. سر پل تجریش 

دختر و پسری را ببینی که بی محابا دارند لب بازیشان را می‌کنند، این بالا اما کلی سرباز و کادری نیروی انتظامی دارند فوق لیسانسهایی که زبان انگلیسی بلدند دستچین می‌کنند برای ویترین خیابانی این روزها. اصلا کسی دیکته‌های گشت ارشادی‌اش یادش نیست. بنزین اضافی شارژ شده در این ماه یک عده‌ای را فرستاده‌است دنبال نخود سیاه. تلویزیون دارد آلن دولون نشان می‌دهد. آلن با چشمهای روشنش توی سر و سینه‌ی دختر بغل دستی‌اش زیر بادِ پنجره ماشین، نگاه می‌کند. حس می‌کنی تلویزیون قرار است چند روزی کاملا لاله زاری شود. رییس دولت را می‌بینی که بعد از امر و نهی به این یکی سرآشپز و آن یکی که نمکش را کم کن و بیشتر گوشت بریز، رفته است زلزله زده‌ها را ببیند. آنجا هم یکی دو تا عکس خوب می‌گیرد. بانکها هر کدام تازه تاسیس‌تر هستند کمکهای بیشتری را توی سایتشان اعلام کرده‌اند. یک سری هم روز عید عفو خورده‌اند و همین پیش پای مهمان‌ها آزاد شده‌اند. صالحی – رییس قبلی شریف و انرژی اتمی و وزیر خارجه ی کنونی با همان خوش بینی‌اش که روزی شریف را MIT می‌دید، دارد مصاحبه می‌کند. مجری خیلی خطرناک است، آدم می‌ترسد سوالهای شخصی درباره دکتر صالحی بپرسد. به خیر می‌گذرد. انگار مهمان آمده باشد و جایی توی شمران خوابش برده باشد، صاحبخانه با خنده‌ای گشاد خواسته که همه ساکت باشند تا مهمان سردماغ شود. آمار و آمار و آمار حتی به شبکه‌ی چهار هم که خیلی توی باغ این حرفها نیست سرایت کرده است. 
صاحبخانه دارد آش را دوباره هم می‌زند. بچه‌های آژانس اصلا راضی نیستند، اما صاحبخانه نتایج را رضایت بخش می‌خواند. صاحبخانه روی شله زرد به خط خوب انگلیسی می‌نویسد welcome 

اشتغال زایی دولتی- آگهی استخدام موسسه اقتصادی معتبر

نمی دانم تا کی داستان شرکت معتبر که از پس هفت پرده آگهی می دهد ادامه دارد. 

البته اینبار بدون هیچ مساله ی قومیتی باید به استان لرستان نظری انداخت. 

شرکت اقتصادی معتبر در اینجا  سایتی راه اندازی نموده اند. 

نکته جالب توجه طراحی آزمون استخدامی خنده دار و توهین آمیزی است که برای کار در این شرکت وابسته به یک سازمان دولتی - مثلا استانداری لرستان - طراحی شده است. 

 می توانید در لینک مفاد آزمون استخدامی را ببینید.

 به علاوه دردناکترین بخش ماجرا تقاضای 20 هزار تومان برای افراد شرکت کننده در آزمون است. 

این رفتار در خفا برای استخدام از سوی شرکتهای دولتی واقعا چه توجیهی دارد؟ 

آیا موسسه ای اقتصادی مثل صندوق سرمایه گذاری  اجباری برای برگزاری آزمون برای اختراع مجدد چرخ دارد؟ 

آیا نمی توان به رزومه های افراد و مصاحبه با هیات مدیره ایشان اکتفا نمود؟ 

آیا نمی توان از همان روش پسر خاله ها اقدام به جذب نیرو نمود. 

بارها از انحلال آزمون های برگزار شده خبر دار شده ام ولی هنوز نمی دانم چرا این رویه ساقط نمی شود. 

به نظر برگزاری آزمون برای موارد اینچنینی به نوعی بی اعتمادی به فضای کسب و کار و اتلاف وقت و انرژی مربوط می شود که به شکلی نهادینه در جریان بی سلیقگی مدیران ما در حال گسترش است. 

مفاهیم پایه حسابداری آسان

ما در یکی از این نهادهای خیلی مهم دولتی که داشتند در راستای اصل 44 و خصوصی سازی گام بر می داشتند کار می کردیم. 

به نظر ایشان یک وقتی لازم شد حسابداری یاد بگیریم. تا اینجای مطلب خیلی مهم نیست. 

ولی مهمتر از این موضوع آن بود که ایشان خودشان درک درستی از حسابداری نداشتند و برخلاف ادعایی که 10 سالی در کانادا کار کرده اند و همانجا MBA خوانده اند، حسابداری دوبل یعنی همان حسابداری متداولی که در ایران و پیش از دوره engineering auditing یا حسابرسی مهندسی که این روزها در آمریکا متدوال است، را دریافت نکرده بودن:)


به همین دلیل سعی کرده ام چند کلمه ابتدایی درباره حسابداری بنویسم. شاید به درد دوستان خواننده بخورد. 

به هر صورت حسابداری  دوبل یک معادله حسابداری دارد : 

دارایی = بدهی + سرمایه 


که تمام ثبتهای حسابداری با استفاده از این اصل انجام می شود. 

مفهوم بدهکار  و بستانکار در حسابداری : 


وقتی یک اتفاق در حسابداری را ثبت می کنیم. در حقیقت همیشه به دو گروه نه چندان خیالی از ذیفنعان شرکت پاسخ می گوییم. 

به همین دلیل ثبت بدهکار آن گروهی از موجودیتها هستند که در قبال فلان مبلغ باید به شرکت مبلغ را  پرداخت نمایند و بستانکار ثبتی است که پرداخت مبلغ به ایشان بایستی انجام شود. این نکته گاهی عاملی است که ممکن است فرد را در ثبتهای حسابداری دچار سول نماید که به نظر همه چیز دارد برعکس اتفاق می افتد. اگر توضیح بنده روشن نیست در ادامه حتما شفاف تر خواهد شد. 


نکته مهم این است که تمام ثبت ها دوبل هستند. یعنی اگر به فرض شما در شرکت سرمایه گذاری کردید حتما دو تا ثبت برای آن می زنید:

بانک   xx

سرمایه     xx

این نشان می دهد بانک خود را بدهکار نموده اید و سرمایه خود را بستانکار 


کلا قاعده ی تشخصیص بدهکار و بستانکار به شکل زیر است: 



دارایی: 


افزایش -> بدهکار 

کاهش -> بستانکار 



اما در طرف دیگر معادله تمام پدیده ها عکس هستند. یعنی  


سرمایه: 

 افزایش -> بستانکار 

کاهش -> بدهکار 



و همین طور برای  


بدهی: 


افزایش -> بستانکار 

کاهش - > بدهکار 


فلسفه بدهکار و بستانکار نیز به این صورت است که وقتی مبلغی را در بستانکار ثبت می کنیم به طور ساده به حساب بستانکاران شرکت پاسخگو هستیم و برای حضور چنین مبلغی داریم جواب می دهیم. 


خوب اگر تا اینجا مشخص و واضح بود، می رویم سراغ زیر پدیده هایی که از سرمایه مشتق شده اند. این پدیده ها به شرح زیر هستند: 


درآمد 

هزینه 

برداشت 



در آمد: 


افزایش -> بستانکار 

کاهش -> بدهکار 



به طبع در آمد پدیده ای است که همانطور که از اسمش پیداست همراستا با سرمایه است و باید جهت بدهکار و بستانکارش همان باشد که برای سرمایه بود. 

اما جهت پدیده های هزینه و برداشت خلاف جهت سرمایه است. 


هزینه : 


افزایش -> بد هکار 

کاهش -> بستانکار 



برداشت: 


افزایش->  بدهکار 

کاهش -> بستانکار 


حالا می رسیم به ثبتهای مهم که از اتفاقات حسابداری روزمره می توان در دفتر روزنامه انجام داد. این روزها دفتر روزنامه به شکل نمادینی همان دفتر قابل استفاده برای امورمالیاتی، یک فایل اکسل و یا نرم افزاری است که مهمترین آن در ایران در بخش خصوصی نسخه های مختلف نرم افزار هلو است. 

اما نرم افزار حسابداری در بخش دولتی به طور عمده محصول همکاران سیستم است. 

این نکته ها بماند


ثبتهای مهم حسابداری : 

برای ستون نزدیک به ثبت یادتان باشد که منظورمان ثبت به شکل بدهکار و برای درج مبلغ در جایی دورتر از عنوان ثبت، بخش بستانکار را مد نظر قرار داده ایم. 


ادامه در مطلب بعد 



دانلود کتاب- جزوه- فروشگاه مجازی- خرید اینترنتی- تجارت الکترونیک

دانلود و دانلود و دانلود. 

در ایران تجارت الکترونیک وجود ندارد. به نظر خیلی راه داریم تا چنین موضوعیتی در ایران پا بگیرد. 

شاید دلایل این امر چنین باشد: 

1- پایین بودن هزینه فرصت آدمها در ایران به این معنی که فرد برای اینکه کالایی را خرید نماید. می خواهد خودش از آن طرف شهر برود، یک روزش را به شکل کامل وقت بگذارد و کالای مورد نظر را مستقیما و بدون هزینه های پیک موتوری باد با یا هر چیز دیگری مثل خدمات پستی، خریداری نماید. 


2- در ایران اعتماد به فروشنده ی کالا و فروشگاه مجازی وجود ندارد. به این معنی که : وقتی جنسی را از نزدیک و در فروشگاه می خریم هزار تا عیب دارد چه رسد به اینکه برویم و از فروشگاه خرید کنیم. 


3- در ایران آدمها به اندازه کافی بی کار هستند، یعنی با نبود محتوای الکترونیک سعی می کنند بروند سراغ ایجاد یک سایت تا محتوای دیگران را کپی کرده و استفاده نمایند. این موضوع به طور مشخص به نبود کپی رایت مربوط است. به همین دلیل به نظر می رسد. کسی بتواند در یک جستجو اطلاعات لازم را به صورت یک فروشگاه درست و حسابی در اختیار افراد قرار دهد. 


4- فرهنگ خرید اینترنتی و یا فروشگاه مجازی اصلا جا نیفتاده است. به همین جهت افرادی که عادت به خرید به شکل تفریح دارند، نمی توانند با فضای اطلاعات مجازی درباره کالایشان ارتباط برقرار کنند. در یک فروشگاه مجازی قدم بزنند و به همراه تفریح خرید کنند. 


5- فروشگاه های مجازی در ایران اغلب از لحاظ داده کاوی و دسته بندی اطلاعات و خدمات اطلاعاتی بسیار ضعیف هستند. به نظر فضای فروشگاه های اینترنتی به عنوان جزئی از یک کل، دچار ظواهر و به قول خودشان خرید آسان است. در صورتی که خرید آسان فقط به معنی پرداخت آسان نیست. یعنی افراد باید بتوانند اطلاعات مناسبی را درباره ی یک کالا به مشتری خود پیشنهاد بدهند. درست مثل وقتی که شما توی به عنوان مثال یک سوپر مارکت قدم می زنید و لازم دارید به یاد آوری لیست خرید فراموش شده تان بپردازید. 


6- فضای فروشگاه های مجازی در ایران ضمانتی در ازای اطلاعات مشتری ندارند. یعنی اگر فرمی را برای تکمیل مشخصات مشتری در اختیار قرار می دهند، عدم افشای اطلاعات مشتری تضمین شده نیست. البته این موضوع به شکلی وسیع تر در رابطه با کلیت فضای غیر قابل اعتماد و مه آلود کشتی ایرانی در فضای جهانی قابل مشاهده و افسوس است. 

سایت فیلمنامه آنلاین - imdb movie script database

سایت فیلمنامه آنلاین موجود مفیدی است و جلوی خمودی فیلمنامه نویسها را می گیرد. همه علاقه مندان فیلمنامه نویسی می دانند  که فیلمنامه نویسی در آن سوی مرزها خیلی جلوتر و حرفه ای تر اتفاق می افتد. به نظر برای کار فیلمنامه نویسی باید رفت سراغ سایتهای خارجی مرجع این سایت http://www.imsdb.com/ یا همان imdb movie script database  است.  

ادامه مطلب ...

توهمات مهندسی در علوم انسانی تمام شدنی نیست- مهندس صنایع

اول از روی گل همه ی دوستان مهندس عزیزم که گاهی مثل خودم بی مهابا به حوزه ای وارد می شوند و آب و گلشان سفت نشده، خیلی بیانیه می دهند، عذر خواهی می کنم. 


در کتابی - از این کتابهای کنکوری که خلاصه های مدیریتی دارند، به قلم یکی از همین دوستان مدیر بر پایه ی مهندسی، مطلب جالبی در حد آیا می دانید که، دیدم: 

نمودار گانت یا گانت چارت مهمترین اختراع اجتماعی قرن بیستم است. 


واقعا این از آن حرفهایی است که حسابی بازار گرمی صنایعی است. یعنی به اندازه کافی همه چیز را متره کردن و کمی سازی های مختلف، روشهای کمی سازی که برای مدیران تنها فایده اش این است که به اقیانوس بی کران آمار سازی در کشور متصل بشوند. به نظر مهمترین اختراع ما ایرانیها یک مهندس صنایع به عنوان سمبل پر حرفی و کم سوادی و کم تحرکی مان بود. 


پ.ن: البته بحث فلان افراد خوب هم دارد، کلا بدیهی و قبول شده است. 


مصاحبه با ساموئل بکت - خالق در انتظار گودو

وقتی شخصیتهای اصلی نمایش در جایی حسابی با هم روبرو می‌شوند، دیالوگهای آتشین دارند ودرونیاتشان را بیرون می‌ریزند، فقط نویسنده است که در گوشه‌ی صحنه با رضایت از این کشمکش خشنود است. شما ممکن است به سلامت اخلاقی او شک کنید. برای همین کمتر نویسنده‌ای، و مخصوصا نمایشنامه نویسی حاضر است در اوج ماجرا  برود روی صحنه و دخالت کند. یا بر عکس اینقدر از این دعوای غیر اخلاقی شخصیتهای‌ خاکستری‌اش پریشان شده باشد، که بخواهد روی صحنه از تماشاگر بخواهد در این باره چیزی بگوید. 

مصاحبه با ساموئل بکت 


کتاب طعم گس خرمالو زویا پیر زاد - داستان عامه پسند چیست؟

کتاب طعم گس خرمالو  زویا پیر زاد - داستان عامه پسند  شاید دیگر عنوان خوبی نباشد. این نوع داستانها که مشخصه های اصلی آن یکبار مصرف بودن، سادگی و روانی، تجربه های دفتر خاطراتی و صرفا روایی که شکل دهنده ی ذائقه ی ساده ی آدمها هستند را به عنوان توصیف داستان عامه پسند در حوالی خود دارند. اما داستان عامه پسند به نظر در حال تکامل حرفه ای تری است. حداقل مرز شفافی بین داستان عامه پسند و داستان اشرافی یا نخبه گرا وجود ندارد. خیلی اوقات تجربه ی شخصی خودم مثلا از کتابهای نویسنده ای مثل موراکامی که به 60 زبان دنیا ترجمه شده است، نوعی داستان عامه پسند به نظر می رسد. 
بعضی از نویسنده‌هایی که در فضای ادبیات به عامه پسند شهرت پیدا کرده اند، یعنی به نظر قصه‌هایی می‌نویسند که پیچیدگی و بار معنایی زیادی  ندارد و یکبار مصرف است، به آثارشان عنوان عامه پسند دادن بی انصافی است. یکی از این نویسنده‌ها زویا پیر زاد است. زویا پیر زاد در کتاب طعم گس خرمالو به نوعی از روایت رسیده که تصویرهای عمومی زیبایی از موضوعات مبتلا به خانمها نوشته‌است. به نظر قصه‌هایی که خیلی خواندنی هستند. 


اما نوع روایت‌ها از لحاظ فنی، به جز علاقه‌ی وافر نویسنده‌های نخبه گرا به شخصیت‌های خاص اجتماعی که لازمه‌ی آثارشان  به نظر می‌رسد، بعد از مدتی که از خواندن داستان‌ها می‌گذرد. به نوعی قصه‌گویی هموار در طول داستان می‌رسد. این همواری طوری‌ است که خواننده اگر جایی از یک قصه‌ی بلند کتاب طعم گس خرمالو را انتخاب نماید و شروع به خواندن کند، فورا درنمی‌یابد که کجای قصه‌است. در فراز است یا فرود. احساس می‌کنم خانم پیرزاد این نوع روایت را به دلیل اینکه نویسنده‌ی حاشیه گریز سالهای شصت بوده‌است انتخاب کرده که به نوعی شبیه به نوعی خود سانسوری، قلمداد می‌شود و حیف و دوصد حیف که ضرب تصویری قصه‌ها آنطور خشونتی که لازمه‌ی سوژه‌هاست در خود ندارد. این موضوع هموار بودن به نظر کلی مانع ارتفاع گرفتن قصه و تثبیت تصویرها در ذهن خواننده خواهد بود، خواننده‌ای که نیاز دارد این تصویرهای ذهنی به‌دست آمده از ایده پردازیها و تجربه‌های زیستی نویسنده را گاه گاه برای خود و در خلوت مرور نماید. 

کتاب طعم گس خرمالو نوشته زویا پیرزاد حاوی آثار زیر است: 
لکه‌ها – داستان همراهی لکه‌هایی که یک زدن تجربه و در مرحله بعد پاک می‌نماید. لکه‌هایی در زندگی زناشویی که زنها به طور یکطرفه و جبری مجبور به پاک کردن آن هستند. 
همچنین داستانهای زیر :
آپارتمان- پرلاشز- سازدهنی – طعم گس خرمالو 


درباره زویا پیر زاد: 

زویا پیرزاد (زاده ۱۳۳۱ در آبادان-) نویسنده معاصر ارمنی‌تبار ایرانی است. او در سال ۱۳۸۰ با رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را بدست آورد و با مجموعه داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ و جایزه «کوریه انترناسیونال» در سال ۲۰۰۹ شد. وی از معدود نویسندگان ایرانی ست که تمام آثارش به فرانسوی ترجمه شده است.[۱]

محتویات

  [نهفتن

زندگی [ویرایش]

زویا پیرزاد نویسنده و داستان نویس معاصر در سال ۱۳۳۱ در آبادان از مادری ارمنی تبار و پدری روس تبار به دنیا آمد، [۲] در همان جا به مدرسه رفت و در تهران ازدواج کرد و دو پسرش ساشا و شروین را به دنیا آورد.

آثار [ویرایش]

وی در سال ۱۳۷۰، ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷، سه مجموعه از داستان‌های کوتاه خود را به چاپ رساند؛ «مثل همه عصرها»، «طعم گس خرمالو» و«یک روز مانده به عید پاک» [۲] مجموعه داستان‌های کوتاهی بودند که به دلیل نثر متفاوت خود مورد استقبال مردم قرار گرفتند.

اولین رمان بلند زویا پیرزاد، با نام «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسید. داستان این رمان که با نثر ساده و روانی نوشته شده‌است، در شهر آبادان دههٔ چهل خورشیدی می‌گذرد و شخصیت‌های داستان از خانواده‌های کارمندان و مهندسین شرکت نفت هستند که در محلهٔ بریم جدا از بومیان آبادان زندگی می‌کنند.

زویا پیرزاد کتاب‌هایی نیز ترجمه کرده‌است، از جمله «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوییس کارول و کتاب «آوای جهیدن غوک» که مجموعه‌ای است از هایکوهای شاعران آسیایی.[۲]

مجموعه داستان کوتاه [ویرایش]

این سه داستان در کتابی با عنوان «سه کتاب» گرد آمده‌اند.

  • مثل همه عصرها
  • طعم گس خرمالو
  • یک روز مانده به عید پاک

رمان [ویرایش]

  • چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم که در مورد زندگی چند خانواده ارمنی ساکن آبادان که اغلب کارمند شرکت نفت هستند می‌باشد! داستان به سبک زنانه و از زبان شخصیت اصلی داستان، زنی خانه‌دار به نام کلاریس بیان می‌شود و مشکلات و گرفتاری‌های همیشگی زنها را سوژه نوشتن قرار می‌دهد.
  • عادت می‌کنیم که زندگی آرزو صارم زن مطلقه و بچه‌داری است که دلش می‌خواهد بعضی وقت‌ها خودش را دوست بدارد و کاری که مطابق میل خودش است انجام دهد نه هر کاری که دختر و مادرش می‌خواهند.

ترجمه [ویرایش]

جایزه‌ها [ویرایش]

  • داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» برنده جایزه بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ شد.
  • ترجمه داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» به زبان فرانسوی جایزه کوریه اینترناسیونال در سال ۲۰۰۹ شد.

پانویس [ویرایش]

  1.  زویا پیرزاد برندهٔ جایزه ادبی "کوریه انترناسیونال" رادیو بین‌المللی فرانسه, ۲۴ اکتبر ۲۰۰۹
  2. ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ فرخ‌زاد، پوران ص.۲۰۶

منابع [ویرایش]

مجله ادبی هنر تجربی - مُد خوانی- هیچ خوانی

1- هنر تجربی از آن حرفهای کژ دار و مریض است. مثل این است که قرار باشد تا ته استخر را یک نفس شنا کنی. ولی یکهو بیایی روی آب و بگویی من تجربه‌ی ماهی بودن را دوست ندارم. بزنی زیر قرارت و سعی کنی یک کار دیگر بکنی. مثلا کرال پشت بروی و اصلا نگاهت به سقف باشد. البته به نظر هنر تجربی در زمانه‌ی به قول دوستان پسا مدرن ما لازم است. تا هر چیز قبلی را تکانی حسابی بدهد. آجر آجر دربیاورد و دوباره ماله بکشد و بند کشی شده تحویل بدهد. دیواری ازش دربیاید که بشود نشست در سایه‌اش که آقا جان نسل ما هم بالاخره به جای کپی کردن یک چیزی را خودش هرچند بی رنگ و لعاب هم که شده ساخت و آورد بالا. 



2-اما این‌ها باعث شده تقریبا خیلی از هنرمندها و آدمهای علوم انسانی با قد و اندازه‌های مختلف، اهل هیچ خوانی هستند. یعنی روزشان گذشته و مثلا آن کتابی را که برایشان پست شده تا مرور کتاب بنویسند چسبانده‌اند به طاق روزانه، اما دریغ از چیزهایی که باید و مهم‌تر است که بخوانند. مُد خوانی در کوچکترها که اصلا اندازه‌ی همان یکی دو کیلو گیلاس سر تابستانی است که توی آفتاب شل شده و این همه تعریف و حاشیه، به جایی نرسانده‌اش. البته هیچ خوانی مصداق های دیگری هم دارد. مثل خواندن مجله های غیر زرد ولی بدون روندی که خود بنده سالها و بارها گرفتارش بودم و گاهی هستم. یک جور مکاشفه ی متوالی و مکرر فیل در خانه تاریک است. تشنگی ات را در حد همان چای کیسه ای رفع می کند...

3- به نظر مهمترین چیزی که می‌شود خواند فلسفه هنر است که واقعا به آدمها چهار چوبهایی که نتیجه‌ی آدمهایی مثل ژاک دریدا، حاصل کرده‌اند را تزریق می‌کند. به نظر بدون این تزریقات، کار هنرمند بیشتر خاک بازی است و تا بیاید چرخ را اختراع کند، بزرکترهای آن طرف آبی خیلی خیلی رفته‌اند و دور شده‌اند.